حمایت‌های بی‌قاعده؛ دامنگیر سهامداران بورسی

۱۳۹۹/۰۸/۰۸ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۷۲۴۸۰
حمایت‌های  بی‌قاعده؛ دامنگیر  سهامداران  بورسی

گروه بورس|

در آخرین روزهای زمستان بود که دولت اولین حمایت‌های خود را از بازار سرمایه اعلام کرد و پس از این حمایت‌ها با گذر چندین ماه بورس رنگ تازه‌ای به خود دید رنگی تاکنون با این حد و اندازه متوجه آن نشده بود. روزها گذشت و در چهارماه نخست سال جاری بازار سهام بازدهی بیش از 300 درصد را در کارنامه خود به ثبت رساند اما پس از گذشت مدتی از این رشد حمایت‌ها متوالی باعث شد که بی‌اعتمادی به بازار سرمایه تزریق شود و در نهایت موجبات سقوط عمیق را برای بازار فراهم آورد. برخی از حمایت‌های متوالی باعث که سرمایه‌گذاران نسبت به بورس بی‌اعتماد شوند چراکه این حمایت‌ها توسط تمامی افراد صورت می‌گرفت و مردم بر نظر هستند که چرا باید فردی که تخصص کافی ندارد از بازار سرمایه حمایت کند؟ 

از زمستان سال گذشته تاکنون حمایت‌های گوناگونی از بازار صورت گرفته اما عده‌ای از حمایت‌ها تنها لفظی بوده و هیچ کدام عملی نشده است. همچنین بزرگ‌ترین مشکل حمایت‌ها از بورس این بود که حمایت‌ها توسط افرادی که تخصص و دانش کافی نداشتند صورت می‌گرفت و این افراد گاهی به تحلیل سهام نیز می‌پرداختند. براساس گفت‌وگویی که میان سهامداران حقیقی و حقوقی بازار سرمایه صورت گرفت، اغلب این سهامداران گفتند که دولت و دیگر مسوولان نباید به‌طور کلی و هر روز درباره بورس سخن بگویند چراکه؛ موجب نوسان در بازار می‌شود. بازار سهام یک بازار بسیار حساس و تاثیرپذیر است و این نوع صحبت‌های هر روز باعث می‌شود که بورس به تعادل نرسد. برخی دیگر از سهامداران نیز بر این نظر بودند که مهم‌ترین مشکل بورس حمایت‌های نابهنگام است. این افراد تاکید کردند این حمایت‌ها در زمان نادرست یا توسط افراد نادرست شکل می‌گیرد برای مثال چرا باید یک مجری تلویزیونی از بازار سرمایه حمایت کند یا به نقد این بازار بپردازد آیا این مجری از دانش کافی برخوردار است یا خیر؟

در مجموع سهامداران بیان کردند: حمایت زیاد برای بازار سرمایه مفید نیست و می‌تواند زیان بار نیز باشد در نتیجه دولتی‌ها، مسوولان و مدیران باید حمایت‌های خود را به موقع و در مقایسه با روزهای گذشته به پایین‌ترین حد خود برسانند. در اینجا بد نیست نکاتی در خصوص نامه مشهور به ۲۵ اقتصاددان گفته شود.. دغدغه اصلی نویسندگان این نامه تورم‌زا بودن رشد بازار سرمایه و معرفی رشد این بازار به عنوان متهم ردیف اول تورم در سایر بازارهای موازی بود. نکته قابل توجه و تأمل در مورد این ادعا این است که تنها دلیل افت ارزش ریال، رشد نقدینگی است. رشدی که به دلایل ساختاری بسیار عمیق در اغلب قریب به اتفاق مواقع بیش از ۲۰ درصد بوده است. نقدینگی ایجاد شده، هر زمان که از حبس سپرده‌های بانکی بیرون آمده سبب ایجاد تورم شده، که این امر در واقع همان افزایش سرعت گردش پول است، و بی‌ارزش شدن ریال را که در نتیجه رشد نقدینگی بوده و تا پیش از خروج منابع از بانک در اقتصاد مشاهده نمی‌شده، نمایان ‌ساخته است. دروازه این گریز نقدینگی از سپرده‌ها در اغلب دوره‌ها رشد ارز بوده و افزایش قیمت ارز سبب جدب منابع بانکی و خروج آن از نظام بانکی، افزایش گردش پول در بازارها، ایجاد تورم و افزایش قیمت در سایر بازارها از جمله بازار سهام می‌شده است. در دوره اخیر اما به دلیل بسته بودن بازار ارز، دروازه خروج نقدینگی ایجاد شده بازار سهام بود. بازار سهام همچون بازار ارز سبب نمایان شدن کاهش ارزش ریال شده و علت اصلی این کاهش ارزش هیچ چیز نیست جز رشد نقدینگی یا به قول معروف چاپ پول بدون پشتوانه. مهم‌ترین مساله کیفیت حمایتی دولت از بورس است. نمی‌توان به صورت دقیق گفت که کیفیت این حمایت کم و زیاد بوده اما؛ مهم‌ترین مساله در خصوص حمایت از بازار برای رشد و پول‌سازی، حمایت بی‌قاعده است. دولتی‌ها نباید از بانک مرکزی که به عنوان یک منبع پرقدرت برای حمایت از بازار سهام استفاده کنند حتی اگر دولت قصد دارد منابع ریالی به بازار تزریق کند باید با برنامه‌ای میان مدت و به صورت دقیق انجام دهد. برای نمونه دولت می‌تواند به صدور در صندوق‌های سهامی و مختلط اقدام کند و پس از بهبود بازار و خروج هیجانات منفی در بازار به خروج تدریجی از صندوق‌ها اقدام کند یا دولتی‌ها می‌توانند به خرید سهام شرکت‌های بزرگ بپردازند اما؛ سهامداران عمده آنان را ملزم کند که سهام خریداری شده را در مدت معینی از دولت بازپس‌گیرند. خرید بی‌قاعده سهام در بازار ازسوی دولت با استفاده از منابع نظام بانکی یا الزام نظام بانکی به حضور در بازار سرمایه به احتمال بسیار بالا سبب تولید پول پرقدرت و تورم‌زا در اقتصاد می‌شود. همچنین باید دولتی‌ها و مسوولان فضایی فراهم کنند تا میزان رقابت برای ورود به بازار سرمایه و دوام آن بیش از پیش شود چراکه؛ موجب می‌شود استقبال از این بازار افزایش یابد. به هرحال درست یا غلط بازار سرمایه به رکن و بازار اساسی برای سرمایه‌گذاری و جلب اعتماد مردم تبدیل شده و تنها سرمایه‌گذاری در این بازار جنبه مالی ندارند بلکه این بازار می‌تواند سرمایه‌های اجتماعی را در اقتصاد کشور فعال کند و باعث شود سرمایه‌گذاری مردم افزایش یابد و درنتیجه این افزایش باعث می‌شود میزان سود مردم و دولتی‌ها بیش از پیش شود. وقتی بازار با بیش از 60 درصد ریزش مواجه شد طبیعی است تا برگشت بازار به تعادل و عقب‌نشینی صف‌ها زمان نیاز دارد. بازار برای اینکه از صف‌نشینی در بیاید نیازمند آرامش است و با مصوبات گوناگون نباید این آرامش را برهم زد. واقعیت این است که حمایت صحیح نه بر مبنای دستورات مدیریتی و صرفا بر مبنای حرف و برگزاری جلسات، بلکه با عمل و برنامه‌ریزی و ایجاد زیرساخت‌ها و قوانین شفاف و تاثیرگذار امکان‌پذیر است و تنها در این صورت می‌توان حس اطمینان و امنیت در سرمایه‌گذاری را به بازار و سهامداران برگرداند. اما؛ مهم‌ترین مساله این است که دخالت‌های دستوری باید از بازار حذف شوند. هیچ نهاد و سازمانی نباید در جایگاه تصمیم‌گیرنده و خط‌دهنده در بازار قرار بگیرد. در شرح وظایف دولت، سازمان بورس، وزارت اقتصاد و بانک مرکزی گفته شده است که روزانه برای تصمیم جدیدی بگیرند یا حمایت کنند؟ جوابش ساده است؛ خیر. در این بین دخالت‌هایی نیز انجام شده است که فراقانونی است. به عنوان مثال سازمان بورس به‌صورت دستوری سطح اعتبارات را کم‌وزیاد می‌کند. به بیان دیگر سازمان بورس که وظیفه اصلی‌اش نهادی ناظر است، به مدیریت ریسک فعالان بازار روی آورده است. البته یکسری دخالت‌های دیگر هم داریم که رسما فراقانونی است. در نتیجه باید از میزان دخالت و حمایت‌های دولتی‌ها، مسوولان و مدیران در بازار سرمایه کاسته شود و این افراد اجازه دهند بازار سرمایه روند معقول و طبیعی خود را در پیش بگیرد. 

 


برش

  مباحث اقتصادی، خصوصا بورسی مباحثی بسیار پیچیده هستند و نمی‌توان به راحتی و با حکمی کلی همه مسائل را حل کرد. کیفیت حمایت دولت از بازار سرمایه باید در اسرع وقت و از جنبه‌های بسیاری مورد بررسی قرار گیرد. نباید فراموش کرد که خط قرمز هرگونه حمایتی از بازار، پولی‌سازی بی‌قاعده این حمایت است. و دولتی‌ها، مجلسی‌ها و سایر ارگان نباید بدون درنظر برخی از واقعیت‌های اقتصادی در خصوص این بازار به ارایه نظر بپرازند چراکه می‌تواند تبعات جبران‌ناپذیری برای اقتصاد و جامعه حال حاضر داشته باشد زیرا حفظ سرمایه مردمی و جلوگیری از زیان انبوه آنان مهم‌ترین نکته در وضعیت بورس است.