تحریمها و تصورات غیرواقعی
جمشید عدالتیان شهریاری
نگاهی به روابط ایران و امریکا در سالهای گذشته نشان میدهد که تصور به وجود آمدن یک راهحل کوتاهمدت و نهایی که ناگهان تمام مشکلات را کنار بگذارد قدری از واقعیتها به دور است. چه در دورههایی که مذاکرهای وجود نداشت و چه در دورهای که در جریان مذاکرات به توافق برجام رسیدیم، هیچگاه امکان برنامهریزی بلندمدت در این زمینه وجود نداشته است. پس از برجام ما دیدیم که با روی کار آمدن ترامپ، او ناگهان تصمیم گرفت، زیر میز توافقی بزند که تمام جهان آن را تایید کرده بود و تحریمها بار دیگر علیه اقتصاد ایران به اجرا درآمد. در چنین بستری است که صحبتهای چندی قبل رهبری انقلاب اهمیت خود را نشان میدهد. ایشان فرمودند که باید تصور و برنامهریزی برای آینده اقتصاد کشور این باشد که برای سالهای آینده، تحریمها ادامه خواهد داشت و در چنین فضایی باید برای آینده اقتصاد کشور برنامهریزی کرد. ما در داخل ایران ظرفیت قابل توجهی برای بهبود تولید و شاخصهای اقتصادی داریم. صرفا اگر کالاهای ایرانی به شکلی تولید شوند که بتوانند بخش مهمی از بازار داخلی کشور را به دست بگیرند، تولید در حوزههای مختلف رشد خواهد کرد. اما این موضوع نیازمند چند پیش نیاز مهم است.
نخست آنکه باید شرایط سیاستگذاریهای داخلی به سمتی برود که حمایت از تولید به عنوان یک اولویت مهم در نظر گرفته شود و دشواریها و معضلات در مسیر جذب سرمایههای جدید کاهش یابد. از سوی دیگر کالاهای ایرانی باید به سمت افزایش کیفیت حرکت کنند. اگر امروز به دلیل تحریمها، واردات کالاهای جدید محدود شده و فضا برای فعالیت کالاهای ایرانی افزایش یافته، تا زمانی که کیفیت بهبود پیدا نکند، نمیتوان انتظار داشت که رقابتپذیری برای محصولات ایران افزایش یابد. به این ترتیب در صورتی که ما اولویت خود را در داخل تعریف کنیم و به بازارهای ممکن دسترسی داشته باشیم، هم ظرفیت تولیدمان بالا خواهد رفت و هم برطرف کردن نیازهای مردم تسهیل میشود. در چنین شرایطی اگر تحریمها باقی ماند، محدودیتها و فشار بر مردم ایران کمتر خواهد شد و اگر تحریمها کنار رفت، امکان جذب سرمایهگذار خارجی برای بهبود تولید و حضور در بازارهای جهانی برای گسترش صادرات به وجود خواهد آمد.