صدای ناقوس مرگ را میشنوید؟
مریم شاهسمندی|بیش از یک ماه است که ستاد ملی مقابله با کرونای، شورای شهر تهران، اساتید دانشگاههای علوم پزشکی، نمایندگان مجلس و حتی وزارت بهداشت و درمان درخواست تعطیلی دو هفتهای تهران و دیگر شهرهای کشور با وضعیت قرمز کرونایی را به رییس ستاد اجرایی مقابله با کرونا ابلاغ کردهاند. اما هنوز هم دولت از تعطیلی طفره میرود و باز هم این مساله را به یک هفته دیگر موکول کرده است. این در حالی است که هر روز بر میزان افراد مبتلا به کرونا و کسانی که جان خود را به واسطه ابتلا به این بیماری از دست میدهند، افزوده میشود. بارها و بارها کارشناسان اعلام کردهاند که بیمارستانها وضعیت خوبی ندارند. کادر درمان نیاز به کمی آرامش دارند و این مهم ممکن نمیشود مگر با تعطیلی دو هفتهای. اما دولت همچنان بر سر مواضع خود پافشاری میکند و به دلیل مشکلاتی که شاید قسمتی از آن معیشتی و اقتصادی باشد از تعطیل کردن تهران سر باز میزند. این در حالی است که جان باختن هر نفر و بالا رفتن آمار مرگ و میر در کشور تنها یک آمار ساده نیست. جان یک انسان است که به دلیل ندانم کاری و سهل انگاری و البته بی توجهی مردم و مسوولان از بین میرود و هیچ کس هم پاسخگوی این شرایط نیست. اما در این آشفته بازار هستند کسانی که از آب گل آلود ماهی میگیرند. در این وضعیت اسفناک که این همه مسوولان و متخصصان از مردم میخواهند تا در فضاهای بسته اجتماع نکنند و از بودن در جمعهای بیش از یکی، دو نفر خودداری کنند، پاساژی در تهران اجناسش را حراج کرده و مردم دسته دسته در راهرو باریک این پاساژ به صف ایستادهاند تا نوبت خرید کردنشان برسد. حال سوال اینجاست واقعا یک خرید ارزان ارزش به خطر انداختن سلامتی تان را آن هم با ویروسی مانند کرونا که میتواند شما را به کام مرگ بفرستد، دارد؟ هر چه باشد دولت و البته از همه مهمتر این ستاد ملی مقابله با کرونا است که باید هر چه زودتر در مورد اعمال محدودیتهای سختگیرانهتر در تهران و دیگر شهرهایی که در وضعیت قرمز قرار دارند، اقدام کند و قبل از اینکه ماجرا به فاجعه انسانی ختم شود، تدبیری در این زمینه بیندیشند. البته که دولت امیدوار است در این یک هفته تهران و دیگر کلان شهرها از حالت قرمز به نارنجی برسند و مساله تعطیلی بهطور کلی منتفی شود، اما با این شرایط بعید به نظر میرسد.
مرگ ومیر در دیگر کشورها هم بالاست
سخنگوی ستاد ملی مقابله با کرونا با اشاره به مصوبات جلسه ستاد و تصویب کلیات طرح جامع مبارزه با کرونا، گفت: این طرح از شنبه اول آذرماه آغاز میشود. بحثهای مختلفی در جلسه مطرح شد. با شروع فصل سرما در اروپا و امریکا و آسیا میزان شیوع کرونا و ابتلا به آن به صورت شتابنده بالا میرود و الان میزان مرگ و میرهای روزانه در بسیاری از کشورها به مرز هزار نفر و بیش از آن رسیده و برای اولین بار در امریکا نیز ابتلای روزانه بیش از ۱۸۰هزار مبتلا وجود داشت. دکتر علیرضا رییسی گفت: در کشور ما هم میزان موارد ابتلا بسیار بالا رفته و مرگ و میر هم افزایش یافته است. البته ظرفیت تستهای تشخیص کرونا از روزانه ۲۳ هزار تست را به بیش از ۴۰هزار تست در روز رساندیم. به همین دلیل میزان شناسایی بیماران بالاتر رفته است. البته او در این رابطه که بالا رفتن مرگ و میر کشورهای دیگر چه ارتباطی میتواند به ایران داشته باشد و مسوولان هر کشور موظف به حفظ جان مردم کشور خود هستند، هیچ توضیحی نداد.
شهرهای ایران به 3 دسته تقسیم میشوند
به گفته سخنگوی ستاد ملی مقابله با کرونا شهرهای ایران به 3 دسته تقسیم شده و با در نظر گرفتن شرایط هر شهر نسبت با اعمال محدودیتها اقدام میشود. البته او تهران و 100 شهر دیگر را در رده شهرهایی با وضعیت قرمز قرار داد، اما در این رابطه توضیح نداد که بنا بر تصمیمهای اتخاذ شده در ستاد ملی مقابله با کرونا اگر قراراست در شهرهای قرمز تمام مشاغل به جز مشاغلی که مایحتاج ضروری مردم را تهیه میکنند، تعطیل شوند چرا دولت دستور به تعطیلی تهران و این 100 شهر دیگر نداده است.
شهرها چگونه دستهبندی میشوند
در این مورد که هر شهر باید چه شرایطی داشته باشد تا جزو سه دسته سفید، نارنجی و قرمز قرار گیرد، بهتر است به توضیحات زیر توجه کنید:
براساس پیشنهاد وزارت بهداشت شهرستانی در وضعیت سفید (کمخطر) قرار دارد که طی دوهفته اخیر هر دو شرط زیر را داشته باشد:
شرط ۱: متوسط میزان بستری روزانه (به ازای هر صدهزار نفر جمعیت): حداکثر ۱
مثلا در شهرستانی با جمعیت ۲۰۰ هزار نفر: متوسط روزانه ۲ بیمار بستری
شرط ۲: متوسط تعداد بستری روزانه: حداکثر ۱
یعنی حداکثر ۱۴ بستری در شهرستان در طول دو هفته (شامل موارد مشکوک و قطعی)
نکته مهم: وضعیت سفید به معنای بدون مخاطره بودن شهرستان نیست
شهرستانی در وضعیت قرمز (خطر بالا) قرار دارد که طی دوهفته اخیر متوسط میزان بستری روزانه آن (به ازای هر صدهزار نفر جمعیت) بالای ۳ نفر باشد. نکته مهم: سایر شهرستانها که سفید یا قرمز نباشند در وضعیت نارنجی (خطر متوسط) قرار میگیرند. توجه: مثلا یک شهر با وجود آنکه متوسط میزان بستری روزانه آن (به ازای هر صدهزار نفر جمعیت) کمتر از ۱ است اما به خاطر داشتن بیش از ۷ بیمار بستری در طول هفته شرایط شهرستان سفید را احراز نمیکند لذا نارنجی محسوب میشود.
فاجعه انسانی در راه است
حال با این توضیحات به خوبی متوجه میشوید که اکثر شهرهای ایران حتی در وضعیت نارنجی هم نیستند و در وضعیت قرمز و یا سیاه به سر میبرند، در واقع ما خیلی وقت است که این تقسیمبندیها را پشت سر گذاشته و به شرایط بحرانی رسیده ایم. ابتلا روزانه بیش از 11 هزار نفر به کرونا در کشور نشان از وضعیت نا به سامانی دارد که دولت اگر هر چه زودتر تدبیری برای آن نیندیشد میتواند به یک فاجعه انسانی بدل شود. اینکه دولت طبق آنچه سخنگوی ستاد مقابله با کرونا اعلام کرده یک هفته تعطیلی را به تعویق انداخته تا در این یک هفته اطلاعرسانی کند و آموزشهای لازم را به مردم بدهد، مسالهای است که پرسشهای زیادی را مطرح میکند. مثلا چرا از اول پاییز دولت به چنین اطلاعرسانی و آموزشهایی اقدام نکرد؟ چرا در طول یک ماه گذشته که چند نهاد و وزارت خانه درخواست تعطیلی تهران و دیگر شهرهای دارای وضعیت قرمز را داده بودند دولت به فکر اطلاعرسانی و آموزش شهروندان نبود. این همه تعلل کردن برای یک تعطیلی دوهفتهای چه دلایلی میتواند داشته باشد؟ چه کسانی مسوول از بین رفتن جان روزانه بیش از 400 انسان هستند. آماری که به گفته مسوولان باید دو تا سه برابر شود تا به آمار واقعی مرگ و میرها برسد.
جلسهای که هیچ حاصلی نداشت
اینکه در جلسه ستاد ملی کرونا و جایی که قرار بود تعطیلی دو هفتهای تهران و دیگر شهرهای پر خطر مورد بحث و بررسی قرار بگیرد، مساله به توسعه خدمات الکترونیک و اجرای طرح هوشمند و پویای بررسی بار بستری بیمارستانها مطرح میشود، خود میتواند نشان از این داشته باشد که مسوولان چقدر دغدغه حفظ جان مردم را دارند. اینکه تمام مسائل تکراری مانند، رعایت پروتکلهای بهداشتی از سوی مردم و فاصله گذاری اجتماعی مورد بحث قرار میگیرد، یعنی که هنوز تا رسیدن به یک تصمیم درست برای کنترل کرونا فاصله زیادی داریم. چه فرقی میکند که یک سوم یا تمام کارمندان یک اداره سر کار حاضر شوند وقتی هر کس میتواند به تنهایی یک ناقل خاموش باشد. چه فرقی میکند که رفت و آمدهای بین شهری کنترل شود اما در داخل شهر وسایل نقلیه عمومی با ازدحام مردمی مواجهاند و آن هم تنها به این دلیل که بسیاری از افراد مجبورند سر کار خود حاضر شوند، وگرنه با خطر اخراج و تعدیل نیرو مواجه خواهند شد.
وقتی کارشناسان اصرار بر تعطیلی دارند به این خاطر است که همه مجبور باشند در طول دو هفته بدون اینکه به دلایل ضروری از خانه خارج شوند، در محیطی امن بمانند تا شاید بشود آمار ابتلا و مرگ و میر را پایین آورد. ضمن اینکه کمی هم در این میان به فکر کادر درمان باشیم که دیگر جانی برایشان باقی نمانده و خیلی از آنها انرژیشان رو به کاهش است و توانی برای مبارزه ندارند.