بازگشت شرکتهای خارجی به ایران
علی قنبری
می گویند، سرمایه مانند کبوتری است که تنها روی بامهایی که روی آنها امنیت وجود داشته باشد، مینشیند. طبیعی است که سرمایه به عنوان با یکی از با ارزشترین داشتههای هر فردی و جریانی محسوب میشود گرد فضایی میچرخد که در آن ثبات، امنیت و آرامش وجود داشته باشد. تجربه تاریخی هم نشان میدهد که هر جامعهای که از تنش فاصله گرفته و به سمت تنش زدایی با جهان پیرامونی حرکت کرده، جریان سیال سرمایهگذاری بینالمللی به سمت آن کشور سرازیر شده است. این روزها شاهد انتشار اخبار فراوانی از سوی مقامات ارشد دولت در خصوص ابراز علاقه کشورهای خارجی، کارتلهای بینالمللی و برندهای معتبر برای ورود به بازار ایران منتشر میشود، دیروز هم یکی از مقامات ارشد سازمان هواپیمایی کشور از حضور شرکت لوفتهانزا در ایران خبر داد. مجموعه اخبار و گزارشهایی که تصویری از دورنمای اقتصادی و ارتباطی کشور بعد از تحولات اخیر بینالمللی را نمایان میکند. کما اینکه اقتصاد ایران یک چنین شرایطی را بعد از اجرایی شدن برجام تجربه کرده است. در آن برهه، دامنه وسیعی از شرکتهای بینالمللی با هم رقابت میکردند تا سهمی از بازارهای ایران را در دست بیاورند و در ایران سرمایهگذاری کنند. سرمایهگذاران، شرکتها، کارتلهای عظیم و...در آن دوران تلاش میکردند تا قراردادهای بیشتری را با اقتصاد ایران منعقد کنند . این فضا بدون تردید شاخصهای کلی اقتصاد مثل اشتغالزایی، رشد صادرات، انتقال تکنولوژیهای به روز، مقابله با فقر مطلق و..را در مسیر بهبود قرار میدهد و باعث میشود تا ایران، ظرفیتهای اقتصادی خود را ارتقا بخشد. بررسی تحلیلی کشورهای توسعه یافته نشان میدهد که هیچ کشوری بدون بهبود مناسبات بینالمللی و ظرفیتهایسازیهای بیرونی (در کنار تکیه به ظرفیتهای داخلی) نتوانسته به توسعه دست پیدا کند. از سوی دیگر شرکتهای بینالمللی هم از طریق سرمایهگذاری در بازار پر منفعت و سرشار از فرصت ایران، منافع بسیاری کسب خواهند کرد. این روند موفقیت آمیز اما بعد از ظهور پدیده مخربی مثل ترامپ، متاسفانه دچار خدشه شد. رویکردی که ترامپ در خصوص ایران در پیش گرفت باعث شد تا ظرفیتهایی که بعد از برجام ایجاد شده بود قبل از شکوفایی کامل دچار رکود شود. تحریمهای بیسابقه ترامپ علیه یک کشور که کمتر از 1سال قبل توافقنامهای را با آن امضا کرده بود با هیچ منطق و استدلالی همخوان نبود. خوشبختانه این روند بعد از شکست ترامپ در انتخابات 2020ایالات متحده دچار تحولات بنیادینی شده و بایدن اعلام کرده تلاش میکند تا قطار تصمیمسازیهای امریکا را به مسیر رفتارهای عاقلانه باز خواهد گرداند. در این میان اقتصاد ایران نیز یکی از بخشهایی است که بعد از تحولات اخیر، دورنمای روشنتری را در مقابل خود خواهد دید. واقع آن است که مردم ایران نیز خواستار بهبود وضعیت معیشتی، ثبات و امنیت اقتصادی و معیشتی هستند. این مطالبات یکی از اساسیترین حقوق شهروندی در هر جای جهان است. ایران کشور ثروتمندی است. شرایط ژئوپلتیک ایران، ظرفیتهای کم نظیر در انرژی، دسترسی به آبهای گرم، نیروی انسانی متخصص و با انگیزه، قرار گرفتن در کانون ترانزیتی منطقه، تاریخ بلند و پر افتخار، فرهنگ غنی و...به گونهای است که میتواند در صورت تصمیمسازیهای معقول و هماهنگی مجموعه مدیران حول یک هدف مشترک به مطالبات مردم برای بهره مندی از یک زندگی مطلوب پاسخ دهد. ایران هم در زمینه معادن ثروتمند است، هم در خصوص گردشگری موقعیتی منحصر به فردی دارد. هم ظرفیتهای تولیدی کم نظیری دارد و هم در حوزه مشاغل آنلاین حرفهای بسیاری برای گفتن دارد. معتقدم چنانچه امریکا به برجام باز گردد و با رفتارش تلاش کند تا خسارتهای وارده به مردم ایران را جبران کند، تصمیمسازان کشور نیز باید در راستای منافع ملی مردم عمل کنند و زمینه بهبود شاخصهای ارتباطی و اقتصادی برنامهریزی کنند. البته همانطور که اغلب اساتید اقتصادی کشور مطرح کردهاند، تنها یک بخش مشکلات اقتصادی کشور متوجه بیرون است، بخشهای دیگری از مشکلات اقتصادی و معیشتی جامعه برآمده از مشکلات داخلی و نظام تصمیمسازیهای اشتباهی است که در داخل کشور جریان دارد. بدون اصلاح این رویکردهای اشتباه اقتصادی در بخشهای نظامات بانکی، یارانهای، مالیاتی و...حتی در صورت ایجاد بهترین مناسبات ارتباطی با جهان، مشکلات ریشهای اقتصاد حل نخواهد شد. بنابراین معتقدم حل مشکلات داخلی و بهبود مناسبات بینالمللی دو رکن اصلی در اقتصاد است که باید در یک راستا به کار گرفته شوند تا بهترین ارزش افزوده نصیب کشور شود. اساسا منطقه نیز به رویکردهای تعامل گرایانه میان بازیگران اصلی نیاز دارد تا از حجم مشکلات کاسته شود. حضور ترامپ دورهای از تنش و رفتارهای غیر معقول را در نظام تصمیمسازیهای منطقهای ایجاد کرد. ایران در این دوران تازه باید تلاش کند تا به سهم خود آرامش و ثبات را برای منطقه به ارمغان بیاورد و از رویکردهای تنش زا فاصله بگیرد. در دنیای امروز کشورها از طریق اقتصاد است که میتوانند توفق استراتژیک در فضای منطقهای و بینالمللی داشته باشد.