تعاملات چندجانبه برای مقابله با دلاریزه شدن
امراله امینی
تنها راه مقابله با نوسانات نرخ دلار و کاهش تاثیر آن بر اقتصاد کشور این است که ساختار اقتصادی چابک، دولت پویا و اقتصادی قوی و مستحکم داشته باشیم.دلاریزه شدن اقتصاد مفهوم جدیدی نیست. بعد از جنگ جهانی دوم، شرایطی که اقتصاد ایالات متحده در ینگه دنیا برای خود فراهم کرد باعث شد نهتنها این اقتصاد به بزرگترین اقتصاد جهان بدل شود بلکه پول رسمی آن به عنوان پشتوانه ارزی بسیاری از کشورها به رسمیت شناخته شود. دلار به خودی خود چیز بدی نیست و این ارز میتواند زبان مشترک برای تبادلات مالی باشد اما وابستگی بیش از حد یک اقتصاد به آن، آن هم در شرایطی که کشور در تحریم اقتصادی قرار دارد، هشداردهنده است. از این رو، کارشناسان به دنبال راههای جایگزین دلار برای کاهش تاثیر نوسانات آن بر اقتصاد هستند.
از جمله راههایی که میتوان برای کاهش وابستگی اقتصاد به یک ارز به خصوص مثل دلار در پیش گرفت میشود به مواردی نظیر، تبادل مالی دوجانبه و چندجانبه بین کشورها، استفاده از ارزهای دیجیتال مثل بیتکوین، مبادلات کالا در مقابل کالا در برخی موارد و ایجاد تنوع در سبد ارزی کشور اشاره کرد. البته نباید از نظر دور داشت که بخش اعظم هیاهویی که پیرامون دلار شکل گرفته است ناشی از هیجانات بازار، تاثیر رسانهها و شایعات دلالان و سوداگران ارزی است.
با این حال، درباره اینکه چه شد اقتصاد کشورها به سمت دلار حرکت کرد و کشور ما در کجای این کلاف پیچیده قرار دارد، باید به تاریخ اقتصاد جهانی بعد از جنگ جهانی دوم مراجعه کرد. اما حالا و در ایران معاصر با چه پدیدهای روبرو هستیم و برای تغییر این رویه چه باید کرد؟
از زمانی که اقتصاد معاصر ایران شکل گرفته است، این اقتصاد بر اساس دریافتهای دلاری بوده و متاسفانه تمام سازوکارهای اقتصادی و بانکی ما از ابتدا بر اساس دلار پایهریزی و برنامهریزی شده است.اینکه ما ناگهانی بخواهیم این را تغییر دهیم کار دشواری است که به یکسری عوامل بستگی دارد که ما بتوانیم نقش دلار در اقتصاد ایران را کم کنیم. متاسفانه در مبادلات بینالمللی دنیای اقتصاد، دلار تعیینکننده است و نه تنها اقتصاد ما بلکه همه اقتصادها تحت تاثیر دلار هستند. دلیل آن هم این است که دلار قدرت پشتوانه تولید بسیار بالایی دارد و بر ارزش افزوده بالا تکیه میکند.
امروزه دلار تاثیرپذیر نیست بلکه خود تعیینکننده است، بر اساس همین تعیینکنندگی در اقتصاد است که دلار چاپ میشود و به همین دلیل قدمت کار با دلار و قدمت تاریخی آن ناشی از پشتوانه تولیدی در اقتصاد امریکا است که حدود ۲۵ درصد از تولید ناخالص داخلی (GDP) جهان را در دست دارد.
ضریب وابستگی اقتصاد ما به واردات بالاست، برای اینکه بخواهیم وابستگی خود را به دلار کم کنیم، باید اقتصادمان را قوی کنیم. اما چگونه میتوان این اقتصاد را قوی کرد، تنها راهحل روی آوردن به اقتصاد دانشبنیان است. امروزه اقتصادهای دانشبنیان هستند که راه میانه را در پیش میگیرند و میانبُر میزنند. درست است که آنطور که باید و شاید اقتصادمان توسعه نیافته اما میتوانیم اقتصادمان را به عنوان یک اقتصاد پیشران جلو ببریم که چند شرط دارد و یکی از آنها اقتصاد دانشبنیان است.
شرط دیگر اصلاح ساختار اقتصاد دولت کارآمد، چابک و متخصص است. تاکنون دولت ما اینگونه نبوده و آن عزم و اراده راسخ برای این باور که ما میتوانیم پیشران باشیم و رشد بالایی داشته باشیم و بتوانیم ریال را قوی کنیم، وجود نداشته است. امری که متاسفانه به دلایل مختلف و عمدتاً به سیاستهای اقتصادی بازمیگردد که در زمانهای مختلف دایما در تضاد با یکدیگر بودهاند.
یکی از نمونههای تضاد در سیاستهای اقتصادی کشور نوع عملکرد دستگاهها نسبت اقتصاد مقاومتی است. اگر بنا بر اقتصاد مقاومتی است چرا یک مرتبه میبینیم ۴۰۰۰ خودرو در گمرکها وجود دارد. ستاد اقتصاد مقاومتی کی چنین تصمیمی گرفته و چگونه پول آن داده شده و چه کسی آن را آورده است!؟ وقتی ما میگوییم اقتصاد مقاومتی میخواهیم باید حواسمان باشد بخش مهمی از آن به مدیریت واردات بازمیگردد که باید اصلاح شود.
دولت برای افزایش بهرهوری و کارایی باید کوچک شود، دولت چابک دولتی است که کوچک است و کار را به دست مردم میسپارد. البته نه به شکل خصولتی؛ بلکه به صورتی که وقتی میخواهیم کارخانهای را ملی کنیم اول کارکنان آن و مهندسهایش در اولویت باشند و همچنین سازوکار رسمی از آنها حمایت کند. مثل کاری که آلمانیها انجام دادهاند و نظام مالیاتی هوای چنین اقداماتی را دارد.
یکی از راههای کاهش وابستگی به یک ارز خاص در اقتصاد، افزایش تعاملات دوجانبه و چندجانبه در اقتصاد است که باعث بها دادن به ارزهای ملی کشورهای دیگر میشود و اهمیت هر اقتصاد برای طرف دیگر را مشخص میکند. از راههای کاهش وابستگی اقتصاد به دلار این است که غیر از دلار ارزهای دیگری هم وجود دارد مثل یوآن چین، ین ژاپن، پوند، یورو و غیره که اگر ما بتوانیم با توجه به تبادلاتی که با این اقتصادها داریم یک سبد ارزی مشخصی از بعضی از اینها انتخاب کنیم، تاحدودی از دلاریزه شدن اقتصاد جلوگیری میکنیم. مثلا درصد بالایی از واردات ما از کشورهایی مثل آلمان و چین است که اگر پرداختها را به ارز این کشورها تبدیل کنیم، تاثیر دلار را کم میکنیم. البته دولتهای ما تا حالا چندین بار خواستهاند این کار را انجام دهند اما چون این کار مشکل است و مشکلاتی را برای دولت وقت ایجاد میکند، چنین اقدامی را جدی دنبال نکردهاند.
همچنین عدهای میگویند نرخ خود این ارزها هم تحت تاثیر دلار قرار دارد و با نوسان در دلار ارزش اینها هم دایم تغییر میکند. به همین دلیل، به نظر من، این کار با دشواری روبرو است اما یکی از مهمترین راههایی است که میتوان آن را در مبادلات بینالمللی در پیش برد. تنها راه مقابله با نوسانات نرخ دلار و کاهش تاثیر آن بر اقتصادمان این است که ساختار اقتصادی چابک، دولت پویا و اقتصادی قوی و مستحکم داشته باشیم.