ماهیت پوپولیستی بودجه1400
محمدرضا منجذب
هر ساله در این ایام و در موعد ارایه بودجه، مهمترین سند مالی کشور از پاستور راهی بهارستان میشود تا بعد از بررسیهای تخصصی در مسیر تصویب و عملیاتی شدن قرار بگیرد. طبق روال نقد و بررسیهایی از سوی اساتید و کارشناسان از سر دلسوزی در خصوص ابعاد مختلف بودجه ابراز میشود تا آگاهیهای عمومی در خصوص بودجه افزایش پیدا کند. بدین لحاظ معتقدم توجه به نکاتی در خصوص بودجه ضروری است.
اول: ماهیت پوپولیستی بودجه در هزینه کرد پیشنهادی عیان است. مثلاً بودجههایی که طبق روال گذشته به موسسات یا گروههایی تعلق میگیرد، تا اعتراضی صورت نگیرد و امر تصویب تسهیل گردد. یا به عنوان مثال رییس سازمان برنامه میگوید اگر ارز 4200 حذف شود مبلغ یارانه میتواند چند برابر شود. یا نایبرییس کمیسیون اجتماعی مجلس میگوید افزایش 25 درصدی حقوقها کم هست. بودجه مثل گاو شیردهای شده که هرکس در مسیر پوپولیستی و غیرمنطقی خود چنگی به آن میزند.
دوم؛ نگاه غیرتوسعهای به بودجه که از اواسط دهه 80 بر بودجه حاکم بوده، همچنان ادامه دارد. در بودجه پیشنهادی هزینههای جاری 75 درصد بودجه را دربر گرفته است. این در شرایطی است که نرخ سرمایهگذاری در سالهای اخیر کاهش داشته است و برای گام برداشتن در مسیر فرایند توسعه اقتصادی هیچ چشمانداز روشنی در برنامهها وجود ندارد. بودجه خارج از تفکر توسعهای بسته شده است و دچار روزمرگی هست.
سوم؛ در شرایط رکود تورمی حاکم بر اقتصاد رشد هزینههای دولت حدود 30 درصد پیشبینی شده است که تنها 25 درصد آن در مسیر عمرانی و محرک تعریف شده است. این در شرایطی است که تورم کنونی 46 درصد هست و با توجه به انتظارات تورمی حاکم ارزش واقعی مخارج دولت در سال آتی کاهش خواهد داشت. همچنین رشد نقدینگی 30 درصدی در برابر تورم 45 درصدی نیز، حکایت از سیاستهای انقباضی مالی و پولی در سال آتی دارد. لذا امیدی به مقابله با رکود حاکم وجود ندارد.
چهارم: قدرت خرید واقعی کارکنان دولت و بطور موازی بخش خصوصی (با رشد 25 درصدی حقوقها و تورم 45 درصدی) در حدود بیست درصد کاهش مییابد. لذا سفره ایرانیها کوچکتر خواهد شد و فقر گستردهتر خواهد شد.
پنجم: در نظر گرفتن قیمت 40 دلاری برای نفت و تولید بیش از دو میلیون بشکه در روز خوشبینانه هست. هرچند توزیع واکسن کرونا خبری مثبت برای بازار نفت هست، لیکن ورود احتمالی ایران و ونزوئلا به بازار نفت و گسترش عرضه نفت میتواند کاهنده قیمت باشد. به ویژه اگر جنگ سهمگیری از بازار نفت بین تولیدکنندگان نفت اتفاق افتد. اکنون شرکتهای نفتی امریکا استراتژی خود را بر مبنای قیمت کف در بازار در نظر گرفتهاند. باعنایت به قیمت 40 دلاری نفت ایران یعنی معادل 55 دلاری برای برنت است، بهنظر میرسد خوشبینانه در نظر گرفته شده است. ضمن اینکه مشخص نیست امریکا کی و به چه نحوی وارد برجام میشود و در نهایت صادرات نفت ایران چقدر و با چه قیمتی افزایش خواهد یافت. لذا افزایش درآمدهای نفتی ایران دچار ریسک و عدم اطمینان بالایی خواهد بود. در خوشبینانهترین حالت نیمی از آنچه در بودجه آمده تامین خواهد شد.
ششم؛: با عنایت به نکات بالا، و مساله مبارزه با کرونا و نیز انتخابات پیش روی ریاستجمهوری و پیشبینی افزایش هزینههای پوپولیستی و امثال آن و از سوی دیگر عدم تامین درآمدهای نفتی و تجربه منفی قرض از مردم طی امسال از طریق بورس و بار بودجهای که مجلس پوپولیست بر دولت تحمیل خواهد کرد، همگی حاکی از کسری بودجه بالای دولت و تامین آن از طریق انتشار پول و قرض از بانک مرکزی خواهد بود. در اینصورت تورمی بالا در سال آتی مهمان اقتصاد ایران هست و سفره ایرانیها کوچکتر خواهد شد.