وضعیت نامشخص برجام و بورس

۱۳۹۹/۰۹/۱۷ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۷۳۸۲۳
وضعیت نامشخص برجام و بورس

طی هفته‌ها و ماه گذشته درگیری‌های زیادی در خصوص وضعیت انتخابات ریاست‌جمهوری امریکا در بورس ایران وجود داشت و برخی از کارشناسان بازار سرمایه بر این نظر بودند که با پیروزی بایدن حداقل یک ماه شاهد روند نزولی در بازار سهام خواهیم بود اما اظهارنظر این عده از کارشناسان اشتباه از آب درآمد و پس از پیروزی جوبایدن در انتخابات ریاست‌جمهوری امریکا شاهد روند متعادل روبه بالا در تالار شیشه‌ای هستیم.

دونالد ترامپ در دوران انتخابات تا این روزها که پیروزی بایدن را قبول کرده است هر روز یک توییت جنجالی انتخاب می‌کرد و گاهی هدف اصلی این توییت‌ها ایران و اقتصاد ایران بوده و برخی از افراد پیش‌بینی می‌کردند که ترامپ قصد دارد بورس ایران را تحریم کند اما شایعه‌ای بیش نبود و اکنون نیز ترامپ تنها به فکر خروج از کاخ سفید است. پس از ترامپ به جوبایدن می‌رسیم که این فرد دموکرات سعی دارد ارتباط خود را با ایران تقویت کند و به قولی به برجام بازگردد. در کابینه این فرد هم می‌توان دید که افراد دموکرات و صلح طلب را انتخاب کرده است، همچنین جوبایدن در وعده‌های انتخاباتی خود نیز وعده مذاکره داده است. حال در اینجا یک سوال مطرح می‌شود که آیا با بازگشت به برجام اقتصاد ما نیز تغییر می‌کند و همه‌چیز به حالت گذشته خود باز می‌گردد؟ و یا بازگشت به برجام باعث می‌شود که بازار رشد کند و از میزان تورم کاسته شود؟ جواب سوالات کمی سخت است اما در هرصورتی نمی‌توان وضعیت را به گذشته‌های دور بازگرداند و تورم به زیر ده درصد رساند. برجام وضعیت اقتصادی را تکان می‌دهد ولی در حدود 10 الی 20 درصد. 

    موانع برجام و بورس

همایون دارابی، کارشناس بازار سرمایه درگفت‌وگوی اخیر خود درباره اینکه آیا بازگشت امریکا به برجام چشم‌‌انداز مثبتی برای بازار سرمایه رقم می‌زند، می‌گوید: برجام یک مقوله بسیار پیچیده سیاسی و حقوقی است. قاعدتا حذف تحریم‌ها یا کاهش آنها نقش مهم و موثری را می‌تواند در رشد اقتصادی کشور داشته باشد اما این مساله نمی‌تواند جبران‌کننده ضعف‌های داخلی ما باشد. ما بین سال‌های ۹۰ تا ۹۲ تحریم سنگینی را شاهد بودیم، از سال ۹۴ تا ۹۶ هم دوران برجام را شاهد بودیم که در آن دوران عملا نزدیک ۱۵۰ میلیارد دلار درآمدهای آزاد شده یا صادرات نفت را صرف واردات کردیم. بعد از آن دوره دوباره تحریم‌ها برگشت و بار دیگر دچار کمبود موجودی‌ها شدیم و مشکلات برگشت. این کارشناس بازارسرمایه با ذکر مثالی ادامه می‌دهد: وضعیت اقتصاد ایران بی‌شباهت به آن فردی نیست که دستش شکسته بود و زمانی که دکتر در حال گچ گرفتن دستش بود از او پرسید وقتی خوب شد می‌تواند پیانو بزند یا نه؟ دکتر به او گفت حتما چرا که نه. آن فرد در جواب به دکتر گفت آخر من قبل از شکستن دستم پیانو زدن بلند نبودم! الان هم ما باید بپذیریم بدون استراتژی و بدون برنامه اقتصادی نمی‌توانیم از برجام یا هر شرایطی بهره‌برداری مثبت کنیم. کما اینکه از سال ۱۳۴۸ که جهش قیمت نفت شروع شد و سهم نفت در درآمدهای کشور افزایش پیدا کرد تا به امروز که نزدیک به ۴ هزار میلیارد دلار منابع به دست آوردیم متاسفانه از آن استفاده بهینه‌ای نکردیم. اینها جای تاسف دارد و اگر برنامه و استراتژی داشتیم وضعیت ما اینگونه نبود. وی درخصوص اثربرجام برروی اقتصاد می‌گوید: مساله‌ای که سهم زیادی در وضعیت اقتصادی و بازارهای مالی از جمله بازار سهام دارد، به داخل کشور و نداشتن استراتژی، برنامه و عدم بهره‌برداری از فرصت بازمی‌گردد. اگر نتوانیم این مشکلات را حل کنیم شرایط چه با برجام چه بی‌برجام برای مردم تغییر نخواهد کرد و متاسفانه همچنان خروج سرمایه را از کشور شاهد خواهیم بود. اگر با برجام هم نتوانیم فضای سرمایه‌گذاری را در کشور امن کنیم همچنان خروج سرمایه را خواهیم داشت. در نتیجه برای رشد اقتصادی کشور و همچنین بهبود وضعیت بازار سرمایه اقدامات زیادی باید انجام شود که اگر اراده‌ای برای آن وجود داشته باشد، برجام می‌تواند کارها را سهل کند اما بدون اراده حتی برجام هم راهگشا نخواهد بود. دارابی ادامه می‌دهد: هرچند ممکن است بازگشت امریکا به برجام اثر روانی کوتاه‌مدت داشته باشد اما این اثر روانی پایداری نیست. یعنی شاید بتوان انتظار یک اثر روانی مثبت یک ساله داشت اما این اثر ادامه‌‌دار نخواهد بود. وقتی از توسعه اقتصادی در کشور که هدف آن تبدیل ایران به قدرت جهانی و ایجاد ثروت پایدار برای مردم است، صحبت می‌کنیم نباید به تاثیر روانی گذرا شبیه یک نسیم صبحگاهی بسنده کنیم. بلکه‌ برنامه‌ها باید به گونه‌ای باشد که توسعه پایدار همه‌جانبه ایجاد شود.با یک تاثیر روانی کوتاه‌مدت ممکن است شاهد خوشی کاذب باشیم اما این سرخوشی کاذب طولانی نخواهد بود و دوباره شرایط قبل حاکم خواهد شد. این کارشناس بازار سرمایه اظهار می‌کند: قطعا سیاست خارجی امریکا با تغییر افراد تغییر زیادی نمی‌کند و چون سیاست‌ها حزبی است نباید خیلی انتظار داشته باشیم که شرایط نسبت به دوره اوباما تغییر کند. شرایط همان است و احتمالا تا بازگشت امریکا به برجام شاهد مذاکرات مفصلی خواهیم بود، بنابراین نباید اقتصاد کشور را معطل مذاکرات کرد. رابطه با خارج نمی‌تواند مشکلات مدیریتی ما را حل کند. باید به خودمان بازگردیم تا بتوانیم از شرایط استفاده کنیم. وی خاطرنشان می‌کند: انتظار و انفعال قبلی ناشی از این بود که همه تخم‌مرغ‌ها را در سبد برجام گذاشته بودیم. اما این بار نباید اشتباه گذشته را تکرار کنیم. چه برجام باشد چه نباشد چه شرایط عادی شود یا نشود ما باید برنامه خود را داشته باشیم. متاسفانه ایران در طول ۵۰ سال گذشته هرگاه با وفور منابع مواجه شده، بی‌نهایت بدون تفکر پول خرج کرده است. بعد از بازگشت امریکا به برجام، اگر صادرات نفت ما مشکلی برایش ایجاد نشود می‌توانیم همان ۵/ ۲ میلیون بشکه را صادر کنیم اما چون دورنمای نفت در دولت بایدن دورنمای کاهشی است (یعنی از الان باید انتظار داشته باشیم که نفت به زیر ۳۰ دلار بیاید) رقم خاصی گیرمان نمی‌آید. در نهایت ممکن است سالی ۲۳ یا ۲۴ میلیارد دلار از فروش نفت دستگیرمان شود که این رقم حتی برای تامین هزینه استهلاک دارایی‌ها در کشور هم ممکن است کافی نباشد. به همین دلیل حتی اگر برجام همین فردا اجرایی و صادرات نفت هم بدون مشکل انجام شود و منابع آن هم بدون هیچ هزینه‌ای به ایران برسد باز برای بهبود وضعیت اقتصادی و بازارها نیازمند استراتژی بلندمدت هستیم.

    رشد آرام بورس

او با بیان اینکه بازار سرمایه راه خود را به لحاظ بنیادی پیش می‌برد توضیح می‌دهد: در بازار سرمایه بنگاه‌های مختلفی داریم که آنها در شرایط تصمیم می‌گیرند و مدیران شرکت‌ها با توجه به اینکه می‌توانند بیشتر صادر کنند و هزینه نقل‌و‌انتقال آنها کمتر شود یک روند رو به رشد آرامی را می‌بینند. آنچه باید توجه کنیم این است که در کلیت اقتصاد کشور دچار انفعال نشویم. درست است که برجام می‌تواند تاثیری داشته باشد و هر دور مذاکرات به امیدواری‌هایی ختم و در نهایت شرایط عادی شود اما باید شرایط را در کل اقتصاد کشور به گونه‌ای کنیم که زندگی مردم منتظر برجام یا هر مساله سیاسی دیگر نشود. یعنی نباید حالت انتظار را به مردم تحمیل کنیم. دارابی در نهایت تاکید می‌کند: در بازار سرمایه بنگاه‌ها به‌صورت کند پیش‌ می‌روند و اگر فشار از روی آنها برداشته شود ممکن است مقداری سرعتشان بالاتر رود چون بنگاه اقتصادی هستند. انفعال به کل اقتصاد کشور فشار می‌آورد، نه ۸۰۰ شرکتی که به هر حال هرکدام هیات مدیره دارند و استراتژی خود را پیش می‌برند لذا بازار سرمایه کمتر از این حالت انفعال آسیب خواهد دید ولی در کل، اقتصاد کشور ممکن است آسیب‌های زیادی ببیند.