اتکا به واقعیتهای اقتصادی
جمشید عدالتیان شهریاری
آنچه که برنامهریزی برای آینده اقتصاد را ممکن میکند، توجه جدی به واقعیتها و شرایطی است که کشور با آن رو به روست و اگر بنا بر یک برنامهریزی برای برون رفت از مشکلات و رسیدن به اهداف اقتصادی باشد، قطعا باید با محوریت واقعیتها حرکت کرد. بررسی واقعیتهای امروز اقتصاد ایران، نشان از آن دارد که ما از سویی با مشکلات و محدودیتهای جدی مواجه هستیم و از سوی دیگر ظرفیتهای کلانی داریم که بسیاری از آنها به شکل بالقوه باقی مانده و به درستی به آنها پرداخته نشده است. در حوزه مشکلات نیز باید دو دسته نگرانی را از یکدیگر جدا کرد، نگرانیهای داخلی مربوط به مشکلاتی است که در حوزه نقدینگی، تورم، فشار بر تولید و فرار سرمایهگذاران اختصاص دارد و در حوزه بینالمللی نیز ما با تحریمها مواجه هستیم. نوع نگاه ما به تحریمهای اقتصادی میتواند تا حد زیادی مسیر حرکت کشور در سالها و ماههای آینده را تعیین کند. ایران در سالهای گذشته یک بار به مذاکرات هستهای پرداخت و تحریمها کنار رفتند که نتایج مثبت آن برای اقتصاد ایران در مدتی کوتاه خود را نشان داد. قطعا در این تردیدی وجود ندارد که بهبود روابط با جهان و کاهش محدودیتها به نفع اقتصاد ایران خواهد بود و باید در صورت فراهم شدن فرصتی برای کاهش آنها، از این فرصت استفاده کرد. در این رابطه اما تجربه سه سال گذشته دو نکته مهم را برای اقتصاد ایران مشخص کرده است. از سویی ما در دوره برجام، تمام ظرفیتها و برنامههای خود را در چارچوب این توافق اجرایی کردیم اما ناگهان با خروج امریکا، تمام این برنامهها بر هم ریخت. به این ترتیب حتی اگر بنا بر کنار رفتن دوباره تحریمها باشد نیز باید طوری عمل کرد که تمام تمرکز بر روی آنها نباشد. نکته دوم بحث عدم اطمینان از آینده تحریمهاست. ما باید در شرایط فعلی از سویی طوری عمل کنیم که انگار تحریمها برای سالهای طولانی باقی خواهد ماند و از سوی دیگر در صورت رفتن تحریمها، طوری عمل کنیم که لغو تحریمها کوتاهمدت خواهد بود. برای به دست آوردن یک تصویر درست از شرایط و استفاده از تمام فرصتهای موجود، آنچه که بیشترین اهمیت را دارد به کارگیری ظرفیتهای داخلی اقتصاد کشور است. اگر ما بتوانیم تولید را رونق دهیم و میزان کالاهای تولید شده در ایران را افزایش دهیم، از سویی مشکلاتی که در بازارهای موازی به وجود میآید حل خواهد شد، از سویی معضل بیکاری با شتاب کمتری ادامه حیات میدهد و از سوی دیگر در کنار تامین نیازهای داخلی، امکان صادرات غیرنفتی نیز افزایش پیدا میکند. در صورتی که ایران بتواند با استفاده از ظرفیتهای موجود، اقتصاد خود را رونق دهد، قطعا شانس آن وجود دارد که فشار تحریمها کمتر احساس شوند و حتی در صورت کنار رفتن محدودیتها نیز ایران حرفهای بیشتری برای گفتن داشته باشد، در غیر این صورت اصرار بر تکرار تجربه برجام و قرار دادن تمام تخممرغهای اقتصاد ایران در سبد توافق هستهای، بار دیگر تجربه تلخ سالهای قبل را تکرار میکند.