برای تولید چه کردهایم؟
مهدی علیپور
بررسی نگاه مسوولان کشور و برنامههای کلان و قوانین بالادستی نشان میدهد که ایران از سالها پیش این موضوع را درک کرده که برای بهبود شرایط اقتصادی و رسیدن به اهداف کلان کشور، تولید مهمترین نقشآفرین است. حتی اگر ایران برای مقابله با تحریمها به دنبال تقویت کردن اقتصاد خود باشد نیز باید به تولید به عنوان یک اولویت مهم و حیاتی نگاه کند. با وجود تمام این مقدمات اما آنچه که در عمل رخ داده، هنوز فاصلهای قابل توجه با اهداف دارد. ما اگر میخواهیم به تولید بها بدهیم و در سالهای آینده عملکرد جدیدی از خود در این عرصه به جای بگذاریم، باید چند سوال مهم را از خود بپرسیم. نخست اینکه کدام یک از کشورهایی که امروز اقتصاد مولد خود را تقویت کرده و به قدرت اقتصادی تبدیل شدهاند با سرمایهگذاران خود رفتاری را کردهاند که ما میکنیم؟ دوم اینکه تسهیلاتی که به تولید پرداخت میشود تا چه حد متناسب با اهداف کشور است و اقدامات غیر مولد چه تسهیلاتی میگیرند؟ در رابطه با سوال اول، تکلیف تا حد زیادی روشن است. در بسیاری از کشورهای توسعه یافته از همان لحظهای که سرمایهگذار قصد ورود به عرصه تولید را دارد، تمام درها به روی او باز میشود و دولت تنها زمانی ورود میکند که نیاز به پرداخت تسهیلات یا ارایه کمک برای بهبود شرایط است. در ایران اما یک سرمایهگذار ماهها باید بدود تا مجوزهای لازم را برای آغاز کار خود بگیرد و در بسیاری از زمانها، آنقدر این فرایند صدور مجوز طولانی میشود که عملا تولیدکننده از خیر کار میگذرد. در حوزه تسهیلات نیز با توجه به اینکه بانکها نقشآفرین هستند ما میبینیم که برخی افراد با سوءاستفاده از روابط خود، وامهای کلان میگیرند اما یک تولیدکننده باید مدتی طولانی برای وامی تلاش کند که از یک سو، سودی قابل توجه دارد و از سوی دیگر در صورت بر هم خوردن شرایط نه تنها از او حمایتی نمیشود که باید سرمایه خود را صرف بازپرداخت وام کند. در حوزه دوم نیز شرایط به همین گونه است. اقتصادی میتواند از محوریت تولید صحبت کند که راه بر سفتهبازی بسته باشد. اینکه در ایران قیمت برخی کالاها در یک مدت چند ساله، چند برابر میشود و این در حالی است که سرمایهگذاران آنها نه تحت نظارت قرار میگیرند و نه حتی مجبور به پرداخت مالیات میشوند یک پیام واضح دارد و آن این است که در ایران اقدامات غیر مولد بیشترین سود را دارند. یک تولیدکننده باید بهطور همزمان با تامین اجتماعی، مالیات و بازار مشوش مواد اولیه مواجه شود، در حالی که فردی که خانه خرید و فروش میکند و تنها از تورم موجود استفاده میبرد نه تنها نیازی به پرداخت مالیات ندارد که حتی بدون ایجاد ارزش افزوده بیشترین سود را به جیب میزند. ما برای آنکه رشد اقتصادی مثبت داشته باشیم، باید راه را برای تولید باز کنیم و موانع را کنار بزنیم، در غیر این صورت همچنان برنامههای کلان در حد یک شعار میمانند و تولیدکنندگان عرصه را به نفع سفتهبازان ترک میکنند.