کمبود ارز اساس مشکلات است
مجیدرضا حریری
نامهای که درخصوص اعتراض وزیر صمت نسبت به تصمیمسازیهای بانک مرکزی، اخیرا خطاب به رییسجمهوری نوشته شده مربوط به آخرین بخشنامهای است که بانک مرکزی در حوزه مباحث تجاری و بازرگانی، صادر کرد و مدت زمان تهیه اسناد بازرسی را به 2ماه کاهش داد. البته این ایراد قبل از نامه وزیر صمت، برطرف شد و بانک مرکزی بخشنامه را تغییر و مفاد آن تصحیح کرد. هنوز معلوم نیست در شرایطی که بانک مرکزی بلافاصله موضوع را اصلاح کرد، چرا این نامه دیروز توسط وزارت صمت منتشر شد. در واقع بخشنامه بانک مرکزی در تاریخ 22آذرماه صادر شد و بلافاصله پس از انتشار مفاد بخشنامه، ما هم به عنوان متولی اتاق ایران و چین نامهای خطاب به آقای همتی نوشتیم و در آن مشکلات بخشنامه را توضیح دادیم. بهخصوص در رابطه با تجاری که با چینیها کار میکنند، مساله سال نوی میلادی است که طی ده روز آینده از راه میرسد. پس از آن هم نوبت به سال نوی چینیها در فوریه و در نهایت هم مدتی بعد سال نوی ایرانیها و نوروز در ماه مارس از راه میرسد. مبتنی بر این وضعیت شرایط برای مدیران بانک مرکزی تشریح شد و به سرعت هم بخشنامه اصلاح و تغییر کرد. البته معنای این استدلالها این نیست که مشکلی در فضای اقتصاد و مناسبات ارتباطی بین وزارتخانههای اقتصادی در مساله تجارت و صادرات وجود ندارد. همین که 3 بخش مهم اقتصادی مثل وزارت صمت، وزارت جهاد کشاورزی و بانک مرکزی با هم چالشهای جدی در حوزه اجرا دارند و در اغلب موارد نظراتی متفاوت با هم دارند، نشان میدهد که موضوع از مدار هماهنگی و همراهی خارج شده است. مثلا تصمیمات بانک مرکزی با انتقاد وزرات صمت مواجه میشود و نحوه عملکرد وزارت صمت با اعتراض و انتقادات وزارت جهاد کشاورزی است.و این چرخه همچنان ادامه دارد. وزارت صمت میگوید که تنها وظیفه تامین نهاده به عهدهاش است و توزیع نهاده در حوزه اختیارات وزارت جهاد کشاورزی است. وزارت جهاد کشاورزی هم به این نکته اشاره میکند که مساله برآمده از چنددستگی در تصمیمسازیها است. مجموعه این چالشها نشان میدهد که سیاستگذاریها در شرایط عادی اخذ نمیشود. چرا این چالشها ایجاد شده و شرایط عادی نیست؟ همه این دعواها به دلیل بیپولی است. دولت نمیتواند نفت بفروشد و دچار کمبود ارزی است. هر سازمان، دستگاه و وزارتخانه هم از منظر خود موضوعات را ارزیابی و تحلیل میکند. بانک مرکزی موظف است منافع ارزی محدود کشور را اهم و فیالاهم کند و شرایط کشور را پیش ببرد.
در نتیجه بانک مرکزی مانند خزانهداری است که کلید یک خزانه خالی را دارد، اما در عین حال باید به خیل متقاضیانی که برای دریافت ارز صف کشیدهاند، پاسخ دهد. فراموش نکنید که ایران بهطور نرمال در دهه اخیر طی سال بیش از 110میلیارد دلار درآمدهای نفتی و غیرنفتی داشتهایم. از شروع دهه 80 تا سال97 بالای 100میلیارد دلار درآمدی ارزی داشتهایم. امسال با هر ترازویی که درآمدهای ارزی را وزن کنید به زور به 40میلیارد دلار میرسد. یعنی کشور دچار کمبود ارز است و اینجاست که دعواها و چالشها شکل میگیرد. البته سالهاست که مشکلات بنیادین اقتصادی در کشور وجود دارد، اما همواره با استفاده از مالیهای به نام نفت، درآمدهای نفتی و پول نفت این چالشها را پوشش میدادند. امروز هم هر زمان که کاهشی در درآمدهای نفتی کشور شکل میگیرد، چالشها و رویاروییها نیز میان بخشهای مختلف بروز و ظهور پیدا میکند.