تهدید و فرصت بازارها
مرتضی دلخوش
امروز در بسیاری از کشورهای جهان، ساختار اقتصاد به سمتی رفته که اقشار مختلف مردم بر اساس میزان درآمد و میزان توان برای پسانداز و سرمایهگذاری، شرایط بازارهای مختلف را بررسی کرده و در چارچوبی که نفع اقتصاد کلان تعریف میشود، نقدینگی خود را جابهجا میکنند. در ایران با توجه به مشکلات مختلفی که اقتصاد با آن روبهرو بوده، شرایط اقتصادی مردم نیز متفاوت است. در شرایطی که با توجه به فشار تورم، درآمدهای ثابت در بسیاری از خانوارها کفاف هزینههای جاری را نمیدهد، مردم تلاش میکنند برای نقدینگی خود، نقشههای سودآور بچینند و در این میان با توجه به خلأ برنامهریزی، کلان بعضا این سرمایهگذاریها خود به چالشی جدید تبدیل میشوند. در سالهای اخیر بارها دیدهایم که جامعه با این تصور که قیمت ارز، طلا، مسکن یا خودرو افزایش پیدا میکند، به این بازارها هجوم بردند و شوک جدید به این بازارها در نهایت به ضرر اقتصاد کشور تمام شد.
این در حالی است که در بسیاری از کشورها، ظرفیت سرمایهگذاری در بورس جایگزین تمام این بازارهای جانبی شده و افراد امکان ورود به آن را در سطوح مختلف دارند. آنچه که در ماههای ابتدایی سال جاری خود را نشان داد، نبود زیرساختهای لازم در بازار سرمایه ایران بود. در ابتدای سال جاری، شاخص بورس با سرعت زیادی رشد کرد و از این رو بخش قابل توجهی از جامعه با هدف سودآوری به این بازار وارد شدند اما با توجه به اینکه سهامداران جدید، شناخت چندانی از مختصات بازار نداشتند، در بسیاری از حوزهها زیان دیدند و عملا تصوری که از بازار داشتند بر هم ریخت. این در حالی است که صندوقهای سرمایهگذاری در بورس یا مشاورانی که از شرایط بازار اطلاع دقیق دارند میتوانستند مانع از چنین اتفاقی شوند. در کشورهای خارجی، افراد در مشاوره با این صندوقها، میان سهامهای با ریسک بالا و ریسک پایین، انتخاب میکنند تا بهترین تصمیم را برای پول خود بگیرند اما در ایران این تصور غلط وجود دارد که مشاوران کمکی به افراد نمیکنند، این در حالی است که افراد اگر حتی هزینهای برای دریافت این مشاورهها بپردازند هم با اطمینان بیشتری سرمایهگذاری میکنند و هم شانس از دست رفتن پولهایشان به حداقل میرسد. در شرایطی که به نظر میرسد بخش مهمی از جامعه چارهای جز ورود به بازارهای مختلف برای حفظ ارزش پساندازهایشان و گذران امور ندارند، قطعا بهترین فرصت موجود بازار سرمایه است. اما برای استفاده از ظرفیتهای این بازار از یکسو، باید آموزش مناسب به سهامداران داده شود و از سوی دیگر دولت با عمیق کردن بازار، رشد شاخص را محتملتر کند. با بهبود زیرساختها، پولهای جدید به تولید منتقل میشود و با همین گردش مالی، امکان رشد اقتصادی مثبت و بهبود وضعیت تولیدکنندگان نیز به وجود میآید. از این رو باید توجه داشت که اگر بازاری مانند بورس با شناخت و بدون فراهم شدن زیرساختها مورد استفاده قرار بگیرد، خود به تهدید تبدیل میشود و اگر ظرفیتهای لازم فراهم شود، به فرصتی مهم چه برای سرمایههای خرد مردم و چه برای دولت در تامین منابع مالی تولید بدل خواهد شد.