مهمترین اولویت رییس جدید
محسن عباسی
بعد از تغییر و تحولات مدیریتی در بازار سرمایه بازار ارزیابیهای تحلیلی در خصوص اثرات این تغییرات و چشمانداز بازار سرمایه حسابی گرم شده و افراد مختلف با دیدگاههای گوناگون در این خصوص به اظهارنظر میپردازند. اما واقعیت حاکی از آن است که اعتمادها از بورس سلب شده است و دوره سرمایهگذاری در بورس به یک هفته هم نمیانجامد. در یک چنین شرایطی رشد پایدار در بورس اتفاق نمیافتد. سرمایهها در بازار رسوب نمیکند و تامین مالی صورت نمیگیرد. برآیند اتفاقات این چند ماه، باعث کاهش افق سرمایهگذاری به دلیل نامشخص بودن آینده بازار شده است. به عبارت روشنتر، هرچند بازار سقوط نمیکند اما رشد هم نمیکند و مرتبا در حال نوسان است. شاید این نوسانات برای بسیاری از فعالان بازار آزاردهنده باشد، اماخبر خوب این است که در صورت بهبود تقاضا و برگشت اعتماد به بازار سرمایه، فاز نوسان میتواند به سرعت به یک موج صعودی پایدار بدل شود. تنها راه برگشت اعتماد همانطور که قبلا گفتم، تنها و تنها تزریق نقدینگی به بازار است.
چشم بازار از ضعف تقاضا ترسیده و تنها راه بهبود وضعیت بازار تزریق نقدینگی است که به نظر من در نهایت توسط دولت روحانی صورت خواهد پذیرفت. اما چرا؟
رییسجمهوری که پیش از این از طریق برجام تلاش کرده بود شرایط اقتصادی را احیا کند اما با مانع ترامپ مواجه شده بود، تلاش خواهد کرد تا بعد از احیای احتمالی برجام، بازار بورس را نیز در مسیر صعود قرار دهد.
در این میان هرچند شاید اثرات اقتصادی عدم موفقیت در برجام برای مردم و بسیاری از شهروندان ملموس نبود اما اثرات زیانبار نزولی شدن شاخص بورس، دامنه وسیعی از شهروندان را درگیر کرده است و در صورت عدم برنامهریزی برای آن میتواند به نقطه ضعف اعتدالیون و اصلاحطلبان بدل شود. به نظر میرسد اصولگرایان نیز دقیقا تلاش خواهند کرد تا از همین نقطه ضعف به میدان انتخابات وارد شوند. به عبارت روشنتر، میتوان پیشبینی کرد، سوپرمنهایی با وعدههای حمایت از بورس پا به انتخابات خواهند گذاشت. در این شرایط اگر بورس تا موعد رسمی انتخابات منفی بماند، یک کارنامه اقتصادی نامناسب برای اصلاحطلبان، گروه میانهرو و اعتدالگرایان بر جای خواهد ماند که در انتخابات به ضرر آنها عمل خواهد کرد. ضمن اینکه با این قیمتهای جذاب، بورس میتواند تا ۴ سال آینده دولت بعدی را بیمه کند و فضا را برای انتخاب راحت و مجدد رییسجمهور بعدی برای دوره ۴ ساله دوم هم هموار نگه دارد.
معتقدم، بعید است دولت تدبیر و امید، داستان بورس را اینگونه به پایان برساند. بعید است همهچیز را در وضعیت معلق رها کند. من فکر میکنم شاخص بورس تا پایان دولت روحانی یکبار دیگر پتانسیل ۲ میلیونی شدن (و حتی بیشتر) را داشته باشد. هم از منظر قیمتی بورس این توانایی را دارد و هم از منظر سیاسی. این روند احیا برای گروههای میانهرو و اصلاحطلب ضروری است. مبتنی بر این دیدگاهها هر لحظه امکان تغییر و زیر و رو شدن بورس وجود دارد زیرا دولت به دنبال احیای این بازار و ثبت کارنامه مطلوب در این زمینه است.
چشمها به دولت و عملکرد او دوخته شده است، زیرا همچنان بزرگترین بازیگر بازار سرمایه دولت است و دولت به اندازه کافی انگیزه دارد تا به میدان بهبود شاخصهای بورس وارد شود.از سوی دیگر من به دانش و جدیت دهقاندهنوی در شمایل سکاندار تازه بورس اطمینان دارم. ضمن تبریک به این مدیر (از اساتید دانشگاه علامه و استاد راهنمای رساله دکترای بنده در دانشگاه علامه طباطبایی)، به نظرم نگاه ایشان به بورس نگاهی عملگرا، منطقی و متفاوت خواهد بود. قطعا راهبردهای ایشان مبتنی بر جلب اعتماد و ثبات در بورس خواهد بود و امیدوارم بتوانند دولت را جهت حمایت همهجانبه از بورس و تزریق نقدینگی به بورس متقاعد کنند.