دردهایی که درمان نمیشوند
مریم شاهسمندی
مشکلات هر روز بیشتر و بیشتر میشود، از وضعیت معیشت مردم گرفته تا افزایش دوباره آمار ابتلا به کرونا در کشور. شهرهای جنوبی دوباره قرمز شدند و حالا خیز تهران برای ورود به موج چهارم هم دغدغه دیگری است که البته مسوولان خیلی هم به آن توجه نمیکنند. چرا که اگر قرار بود آنها مسوولیتی در این باره به عهده بگیرند، نباید اجازه برگزاری هیچ تجمعی را میدادند، از برگزاری جشنواره فیلم فجر گرفته تا برگزاری راهپیمایی و البته کنسرت در کیش و... اما از آنجایی که مردم همیشه متهم ردیف اول هستند، مسوولان تمام مسوولیت این اتفاقها به گردن مردم میاندازند و دلیل تمام این اتفاقات را رعایت نکردن پروتکلها بهداشتی از سوی مردم میدانند. اما از آنجایی که مسوولان معمولا مسوولیت هیچ اتفاقی را به عهده نمیگیرند، مردم هم ترجیح میدهند، بدون در نظر گرفتن وضعیت کرونا در کشور به زندگی عادی خود ادامه دهند. بیتوجهی مردم و مسوولان همزمان با هم نسبت به کرونا حتی بعد از اخبار تلخ درگذشت دو فوتبالیست مطرح کشور بر اثر این بیماری و البته خبر تلختر درگذشت پرستار باردار یکی از بیمارستانهای تهران به دلیل ابتلا به کرونا همه و همه خبرهایی هستند که ما با بیتفاوتی از کنار آنها میگذریم و به این فکر میکنیم که با افزایش قیمتها و مشکلات معیشتی و پرداخت نشدن حقوق و مزایا و البته دریافت نکردن عیدی خود چگونه کنار بیاییم. مثل بسیاری از بازنشستگان و معلمان که این روزها دیگر به کرونا فکر نمیکنند و هر روز در مقابل یک سازمان تجمع میکنند و به دنبال حق و حقوق از دست رفته شان میگردند.
از سوی دیگر مردم در صفهای طولانی مرغ و گوشت بدون رعایت فاصله اجتماعی میایستند و این در حالی است که رییسجمهور در نشستهای هیات دولت تاکید میکند که هیچکس برای خرید مایحتاج ضروری زندگی در صف نایستاده است! اینها دردها و مشکلاتی است که انگار نه درمانی و نه راهحلی برای آنها وجود دارد. مردم سر در گریبان مشکلات خود دارند و مسوولان بیشتر از آنکه به فکر رفع این مشکلات باشند، به شعارهای تازه و رقابتهای تنگاتنگ اتنخاباتی خود فکر میکنند و گروهی دیگر به دنبال تسویه حسابهای شخصی با دولتمردان هستند و بحث و کشمکش بین دولت و مجلس هم بر سر بودجه 1400 همچنان ادامه دارد. از طرف دیگر مساله واکسن کرونا است که بسیاری به آمدن واکسن و تزریق آن دلخوش کردهاند و اما به گفته مسوولان واکسیناسیون تمام مردم ممکن است تا زمستان سال آینده هم به طول بینجامد. از سوی دیگر افزایش افسارگسیخته قیمت اجناس هم خود دلیل دیگری است تا مردم کرونا را از یاد ببرند و به این فکر کنند، که چطور میتوانند از فرو رفتن زیر خط فقر در امان بمانند و همچنان به زندگی نصفه و نیمه خود ادامه دهند. همین افزایش قیمتها که البته دیگر از کالاهای لوکس به مایحتاج روزانه مردم رسیده یکی از همان دردهایی است که انگار کسی درمانی برای آن سراغ ندارد. به هر حال وضعیت خوب نیست، نه حال اقتصاد خوب است، نه حال جامعه. آمار خودکشی رو به افزایش است.
آمار طلاق بالا رفته و از سوی دیگر آمار زاد و ولد پایین آمده، تمام این آمارها در آینده جامعه ایران اثر مستقیم دارند و تا زمانی که زیر ساختهای اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی درست نشود، این آمارها همچنان صعودی خواهند بود.