فقدان تفکر توسعه محور در بورس
محسن عباسی
فقدان رویکردهای توسعه محور در خصوص اقتصاد (از جمله بازار سرمایه) یکی از مهمترین دلایلی است که باعث شده روند رو به رشد توسعه بازار سرمایه کشورمان با اخلال مواجه شود. در این شرایط باید پرسید برای حفظ بازار سرمایه و قرار دادن آن در مسیر پر ثبات چه راهکارهایی باید در دستور کار قرار بگیرد؟ این پرسشی است که این روزها یکی از پرسشهای اساسی پیش روی فعالان اقتصادی و سرمایهگذاران محسوب میشود. اگر در خاطرتان مانده باشد، در تجربه سال گذشته در برهههای خاصی مانند تنشهای برآمده از ترور سردار شهید قاسم سلیمانی توسط امریکا که برخی نگرانیها در خصوص بازار سرمایه ایجاد شده بودند، کاهش دامنه نوسان به خودی خود موثر نبود و در کنار این عامل، تزریق نقدینگی و حمایت همهجانبه حقوقیهای دولتی و شبه دولتی از بازارنیز در حفظ بازار موثر بود. بنابراین با این حجم نقدینگی و این وضعیت عدم اعتماد سرمایهگذاران، تا زمانی که تزریق نقدینگی به بازار صورت نگیرد در کوتاهمدت شاهد نوسانات فرسایشی خواهیم بود. نقدینگی در بازار کم است و با توجه به عدم حرکت سهام بزرگ، به سمت سهام کوچکتر متمایل شده است. در یک چنین شرایطی دولت هر چه سریعتر باید توان خود را در حمایت از بازار بسیج کند و گرنه همین اندک نقدینگی بازار هم به سمت بازار رمزارزها خواهد رفت. در واقع مسوولان تصمیم ساز به جای استفاده از جذابیت بازار سرمایه برای جذب نقدینگی سرگردان و هدایت آن به بخشهای مولد، تقاضا را سرکوب کردند تا به زعم خود از تشکیل حباب جلوگیری کند. عزیزانِ تصمیمگیر، بورس با همان دلرباییاش همچنان جذاب است.با همان رویکردهای مثبت که مردم قید دلار را زدند و بورس را انتخاب کردند، هنوز هم میتواند در فضای اقتصادی کشور منشأ اثرگذاری مثبت شود. فکر میکنید چرا رمز ارزها در دنیا اینقدر طرفدار پیدا کرده است؟ رمز ارزها بعضا تا ۱۰۰۰ درصد بازدهی در ماههای اخیر ثبت کردهاند. این یعنی درک فضای رشد و توسعه. نباید فراموش کرد این استقبال از رمزارزها، به خاطر همین دامنه باز و چشمکهایی است که بازدهیهای بالای این بازار به سرمایهگذاران میزند. این در حالی است که ریسک این بازار نیز بالاست اما با افت و خیزهای خود همچنان در حال بزرگتر شدن است. در واقع بر خلاف بازار سهام، کسی بیت کوین را آبشاری عرضه نمیکند و بعد فرار نمیکند. بیت کوین یک بار از حوالی ۱۹ هزار دلار تا کمتر از ۴ هزار دلار ریزش کرد و از آن زمان تا به امروز قیمتش بیش از ۱۰ برابر شده، است. همین جذابیت بیت کوین باعث بزرگتر شدن بازار رمزارزها شده است و کلی رمز ارز دیگر هم در حال جوانه زدن هستند.
بازار سرمایه کشور نیز میتوانست یک چنین رشد و ظرفیتی را تجربه کند. قطعا اگر بورس به عنوان پیش قراول اقتصاد کشور عمل میکرد، بازارهای sme و استارتآپ و مشتقه و فیوچر و.... هم توسعه قابل توجهی پیدا میکردند.با استفاده از یک چنین ابزارهایی، دامنه وسیعی از ظرفیتهای جدید سرمایهگذاری در کشور ایجاد میشد . از این طریق میشد بسیاری از پروژههای بزرگ را به راحتی در بورس تعریف کرد ولی به علت تفکر منجمد و قدیمی به جای استفاده از فرصتها، از ترسِ حباب قیمتی، برخی کمر به نابودی بورس بستند. توسعه اقتصاد مستلزم زیرساختهای فروانی است اما مهمترین عامل که چراغ راه اقتصاد است «تفکر توسعهمحور» است. سنگاپور و مالزی دو نمونه دم دستی در این حوزه هستند در حالی که ما اندر خم یک کوچهایم و چشم به حرکت شاخص بورس بستهایم. چرا فکر میکنیم که بورس فقط عرضه دو صندوق etf و فروش آبشاری سهام برای پرداخت حقوق کارکنان دولت و صندوقهای بازنشستگی است؟در زمان صالح آبادی، زیر ساختهایی در بازار سرمایه به وجود آمد، قانون بازار تغییر کرد و نهادهای بزرگ مالی ایجاد شدند. آن ظرفیتها هماکنون باعث بزرگ شدن بازار نسبت به ۱۰ سال پیش شد. صندوقها و سهمها و ... بازدهی خیرهکننده ثبت کردند و در سایه این تفکر توسعهای، شرکتها بزرگتر و بزرگتر شدند. این در حالی بود که استقبال مردم از بورس در این ۱۰ سال هیچگاه به مانند یکسال اخیر نبوده است. با این مقایسه، بهتر میتوان درک کرد چه فرصتی برای توسعه اقتصاد و ایجاد ظرفیتها از دست رفته است. باید دید چرا تفکرات توسعهمحور در خصوص بازار سرمایه وجود ندارد؟ هر بازاری در زمان توسعه، نرخهای سود بالایی را ثبت میکند و بعد از چند سال این نرخ بازدهی به تعادل میرسد. بازار در سال ۹۹ در حال p.e گرفتن بود. چه کسی گفته که p.e بازار باید ۵ یا ۶ باشد؟ در خصوص p.e و انتظارات از سودهای آتی، ساعتها میتوان تحلیل کرد و هرگز به یک عدد مشخص p.e برای یک بازار نرسید. بازار رو به رشد را حبابی نبینید. در این رشدها است که شرکتهای سهامی جدید به وجود میآیند، پروژههای ملی و شرکتهای بزرگ ایجاد میشوند. مردم به شرکت در پذیره نویسی سهام شرکتهای جدید و افزایش سرمایه شرکتهای موجود ترغیب میشوند. بورس ویترین اقتصاد است و تا زمانی که زشتیها در این ویترین نمایش داده میشوند کسی رغبت به سرمایهگذاری در سایر بخشهای اقتصادی ندارد، ظرفیتهای خالی تامین مالی نمیشوند و در نهایت روزی خواهید رسید که سرمایهها، بازار رو به رشد دیگری را انتخاب خواهند کرد.