برزخ یک ساله شماره ۱۹...
ایسنا| اکنون بیشتر از یک سال است که چهره جهان دگرگون شده؛ شماره ۱۹ دنیا را از تب و تاب انداخت؛ بیتردید یاغیترین واقعه قرن است و بحرانی نوبر؛ خانه به خانه پخش شد و حکمرانی میکند؛ قدرتی که دیده نمیشود اما بهشدت احساس شده است.
بیشتر از یک سال است که درهای خانهها بسته شده و قواعد جدیدی حکمفرماست؛ دستور است که در خانه بمانید، همدیگر را نبوسید و در آغوش نکشید، از همدیگر فاصله بگیرید، دستها را بشویید و بینی و دهان را بپوشانید؛ بیشتر از یک سال است شلوغی ممنوع است، سفر ممنوع است، مدرسه و دانشگاه ممنوع است و دورکاری مصلحت؛ یک سال است که خندهای پیدا نیست، آدمها تنها هستند و ترس در دلشان افتاده؛ بیشتر از یکسال است که دنیا در مقطع حساس کنونی است و دلمان برای راه رفتن و نفس کشیدن و لمس کردنِ بیواهمه، دلمان برای «زندگی» تنگ شده...
سینه پهلوی عجیب
و گزارش چشم پزشک چینی
ماجرا از گزارش یک چشمپزشک چینی در دسامبر سال گذشته شروع شد؛ یک جور سینه پهلوی عجیب و منشأ آن هم بازاری در ووهان چین معرفی شد؛ گونهای جدید از ویروس کرونا؛ چیزی از آن نمیدانستند؛ سازمان جهانی بهداشت به موضوع ورود میکند؛ موارد ابتلا بالا و بالاتر میرود، زمزمه یک همهگیری جهانی به گوش میرسد؛ شهر ووهان بسته شد و با کسانی که مقررات را رعایت نمیکردند، برخورد میشد.
مصیبتِ قرن
دنیا گوش به زنگ شد؛ ایران هم همین طور؛ کمکم آمدن و نیامدن ویروسِ تازه شد سرخط مهمترین خبرها؛ مصیبتی که شاید هر ۱۰۰ سال یا ۱۵۰ سال یکبار دنیا گرفتارش شود. کلیه مرزهای ورودی به کشور تحت رصد ماموران بهداشتی قرار گرفتند و مسافران در بدو ورود تبسنجی و غربالگری شدند.
تصاویر بیماران و پزشکان در ووهان چین با لباسهایی فضایی، اقدام چین برای ساخت بیمارستانی بزرگ در بازه زمانی کوتاه، افرادی که به یکباره بر زمین میافتادند و جان میباختند، برخورد چین با متخلفان مقرراتها، ضدعفونی خیابانها و ... میان مهمترین رویدادهای دنیا جا گرفت. برخی گفتند این ویروس توطئه است و برخی هم آن را حمله بیولوژیک خواندند، برخی دیگر هم مدعی نشت آزمایشگاهی بودند و ...مباحثی که تکذیب شدند و هنوز پاسخ روشنی به آنها داده نشده است.
بیماری جدید بود و با علایمی شبیه آنفلوآنزا که افتراق آن دو را مشکل میکرد؛ ابتدا تاکید شد که فقط بیماران و افراد علامتدار ماسک بزنند؛ تلاشها نیز برای ساخت کیتهای تشخیص بیماری آغاز شد.
محافظان سلامت در آماده باش
به قولی، ویروسها پاسپورت نمیخواهند و کارشان فراگیری است و بر همین اساس دیر یا زود پای این مهمان ناخوانده به ایران هم میرسید؛ کمکم بیمارستانها و کادر درمان آماده شدند؛ در تهران بیمارستان شهدای یافت آباد به عنوان اولین بیمارستان سانتر کرونا و دارای بخشهای ایزوله تنفسی به حالت آماده باش درآمد؛ نمونههای مشکوک ویروس جدید کرونا در کشور نیز برای بررسی و آزمایش به انستیتوپاستور فرستاده میشد.
اولین تایید و آغاز یک طغیان
نهایتا در کشاکش تایید و عدم تایید ورود بیماری از سوی کشورهای مختلف؛ بالاخره ۲۹ بهمن ماه ۹۹ شناسایی دو مورد از ویروس جدید کرونا در قم تایید و رسما از سوی وزارت بهداشت اعلام شد، به این ترتیب بود که بیمارستان کامکار هم به عنوان نخستین مرکز
پذیرش کننده بیماران کرونا در ایران بر سر زبانها افتاد و در آن برهه زمانی تصاویری از پوشش کادر درمان و خدماتشان در شبکههای اجتماعی دست به دست شد.
پاندمی در شرایط تحریم
در این میان تحریمها مانعی مضاعف بودند بر سر اقدامات تشخیصی ایران؛ کمکم محموله کیتهای سازمان جهانی بهداشت و همچنین کیتهای اهدایی چین رسید. به تدریج بیماری شدت گرفت و شناسایی بیماران سریعتر شد، مردم ترسیده بودند، ماسک هم دیگر برای همه اجباری و البته کمیاب شد.
مجاهدت سپیدپوشان
بیمارستانها شد صحنه نبرد با دشمنی نامرئی؛ ماندن در این معرکه جگر شیر میخواست؛ آنها اما پای قسمشان ماندند تا دشمن را به عدم کشانند؛ لباس رزم بر تن کردند، «#کرونا را شکست میدهیم» ورد زبانها شد و نقشههای فتح کشیده شد؛ وسایل حفاظتی کم بود؛ سپیدپوشان اما در مجاهدت پابرجا ماندند، چه سرداران نام آشنا و چه سربازان بینام و نشان؛ همه جنگیدند و جان دادند...
بحرانی چند بعدی و یک غافلگیری بزرگ
حالا دیگر دنیا در یک غافلگیری بزرگ از یک بحران چند بعدی قرار داشت؛ هنوز هم ابعاد ناشناخته بیماری زیاد بود و ندانستهها بیشتر از دانستهها؛ مرضی که نه درمانی داشت نه دارویی؛ کمکم اسم چند دارو به میان آمد؛ کلترا، هیدروکسی کلروکین، تامی فلو و بعدتر هم رمدسیویر و فاویپیراویر؛ داروهایی که هنوز هم در اثربخشی آنها تردید است و تایید نشده...
شرایط طلایی برای دلالان جان
ماسک و مواد ضدعفونیکننده نایاب شد؛ تجویز داروهای مربوطه تنها در بیمارستان مجاز شد و به این ترتیب بود که پای بازار سیاه به میان آمد و ماجرای داروهای تقلبی و قیمتهای چند ده میلیونی و سوءاستفاده از استیصال و نگرانی خانواده بیماران در یک بحران عالمگیر رقم خورد.
کووید ۱۹ و گوشهایی که بدهکار نبود
حالا دیگر ویروس کرونای جدید، «کووید ۱۹» نام گرفته بود؛ خیابانها و وسایل حمل و نقل عمومی ضدعفونی میشد؛ پروتکلهای بهداشتی مرتبا بازنگری و دستورات جدید صادر میشد؛ روزهای آخر اسفند بود و عید نوروز هم در پیش، شعار «در خانه بمانیم» به کل کشور مخابره شد؛ برخی اما گوششان بدهکار نبود و همچنان مرگ را برای همسایه میدانستند و دید و بازدیدها و سفرهای نوروزی را شروع کردند؛ به دنبال هشدارها و محدودیتهایی که در استفاده از بوستانها و تفرجگاهها اعمال شد، سیزده بدر ۹۹ اما در شرایط آرامتری گذشت.
خودکفایی در تولید اقلام محافظتی کرونا
توان مضاعفی برای تولید ماسک و مواد ضدعفونی به کار گرفته شد و شرکتهای بسیاری چرخه تولید خود را به این سمت بردند و خیرین هم پای کار آمدند. به این ترتیب بود که پس از حدود سه ماه، ماسک و مواد ضدعفونی کننده و وسایل حفاظتی کادر درمان به میزان نیاز در داخل تامین شد و کمی بعد هم تولید این اقلام و از جمله تجهیزاتی نظیر ونتیلاتور به مرحلهای رسید که کشور از واردات آن بینیاز و برای صادرات آن اعلام آمادگی شد.
آرامش قبل از توفان
به مدد جانفشانی کادر بهداشت و درمان، اقدامات و محدودیتهای انجام شده ومراعات مردم، تقریبا از اواخر اردیبهشت شرایط کمی بهتر شد؛ بیمارستانها کمکم خلوت شدند و مرگها دو رقمی و به حدود ۴۰ رسید. در این میان جهت افزایش تختهای عادی و ویژه بیمارستانها، افزایش ظرفیت اکسیژن سازها، جداسازی محل مراجعه بیماران عادی از کرونا و ... اقدامات بسیاری صورت گرفت. وزارت بهداشت هم مدام هشدار میداد که سادهانگاری نشود وگرنه دقیقه ۹۰ از گوشههای زمین گل خواهیم خورد. در ادامه راه، ستاد ملی مقابله با کرونا به ریاست رییسجمهور تشکیل و کمیتههای مربوطه فعال شد. پروتکلهای بهداشتی مرتبا بازنگری و دستورالعمل بازگشایی مشاغل دارای محدودیت فعالیت، نوشته شد. بازگشاییها صورت گرفت و حالا بحث بر سر نحوه فعالیت مدارس و دانشگاهها و بازگشایی آنها در سال تحصیلی جدید بود. آمارها که پایین آمد خیال برخی گویا راحت شد؛ بازارها شلوغ، خیابانها شلوغ، سفرها به راه، ماسک هم کمکم اهمیتش را از دست میداد. تعطیلات عید فطر و تعطیلات چند روزه خرداد، در پیش بود و مردم هم خسته از در خانه ماندن. متخصصان و مسوولان امر همچنان هشدار میدادند؛ کادردرمان خسته بود؛ پویش همدلی با مدافعان سلامت کلید خورد. اما همین تعطیلات و حجم سفرها و مراسمها، ورق را برگرداند و به این ترتیب بود که وزارت بهداشت به در پیش بودن پاییز و زمستانی سخت هشدار داد.
ابتلاهای خانوادگی و آمارهای ۵۰۰ تایی
از اواخر شهریور و اوایل مهر، بیمارستانها کمکم پر شدند و آمارها فزونی گرفت و ابتلاها خانوادگی شد؛ بهطوری که آمار مرگ و میر روزانه ناشی از کرونا در کشور به ۴۰۰ تا ۵۰۰ تا رسید و پیش بینی دنیا رسیدن ایران به مرگهای بالاتر از ۱۲۰۰ بود.
کاهش آمار مبتلایان
و دو رقمی شدن فوتی ها
به این ترتیب بود که با ادامه روند کاهشی موارد ابتلا و بستری کرونا؛ بیمارستانها خلوت شدند تا بلکه کادر درمان نفسی تازه کند و در ادامه همین روند بود که از ۱۶دی ماه آمار فوتیهای ناشی از این بیماری در کشورمان دو رقمی شد و بهرغم برخی پیشبینیها در دنیا و همچنین آمارهای بالای کشورهای اروپایی و امریکایی، این آمار در کشور همچنان دو رقمی باقی مانده است.
واکسیناسیون کرونا در ایران
واکسیناسیون علیه کووید۱۹ نیز در کشور از ۲۱ بهمن ماه با واکسن اسپوتنیک روسی و با اولویت کادر درمان رسما کلید خورد؛ واکسنی که در ابتدا تردیدهایی نسبت به آن مطرح شد، اما در ادامه اثربخشی آن حدود ۹۲ درصد اعلام شد و با تایید مجله معتبر پزشکی لنست، نگاهها نسبت به آن تغییر کرد. ذکر این نکته لازم است که در جریان تب و تاب دنیا برای دستیابی به واکسن به عنوان تنها عامل موثر پیشگیری از کووید۱۹ در مقطع زمانی فعلی، ایران اجازه نداد که هیچ کدام از واکسنها در مراحل آزمایشی وارد کشور شوند؛ شرط ایران برای ورود واکسن به کشور طی شدن سه فاز آزمایشی و استفاده در چند کشور بود. در هر حال تامین واکسن در ایران از سه مسیر دنبال میشود؛ تولید داخل با تکیه بر توان دانشمندان ایرانی، تولید مشترک به شرط انتقال دانش فنی و واردات.
جهش دردسرساز و خطر پیک چهارم
در این میان اما جهشهای ویروس هم دردسرساز شده؛ جهش خاصیت ویروس است و گریزی از آن نیست؛ اکنون هم با گذشت یک سال از حضور این ویروس در دنیا، جهشهای آفریقایی، برزیلی و انگلیسی کووید۱۹فصلی جدید از زندگی این ویروس و البته نگرانیهایی را در دنیا رقم زده؛ بهطوری که جهش انگلیسی مرگ و میر بالایی را در اروپا به دنبال داشته است.