روز و روزگاری برجام
مجیدرضا حریری
بزرگترین اتفاقی که بعد از احیای برجام و بازگشت به اردیبهشت ماه 97 آن است که شاخصهای اقتصادی ایران که طی این مدت در مسیر نزولی شدن قرار گرفتهاند، دوباره به سمت رشد حرکت خواهند کرد. باید توجه داشته باشید که منظور از برجام، مذاکرات احتمالی ایران و آمریکا نیست. چرا که گرفتار شدن در چرخه مذاکراتی با اجرای سند بینالمللی برجام متفاوت است. آمارهای دقیق و مستند نشان میدهد که بین سالهای 95 و 97 که برجام در حال عملیاتی شدن بوده است و این سند بینالمللی در حال اجرا قرار داشت، شاخصهای اقتصادی ایران در شرایط مناسبی قرار داشت و بهبود شاخصها در بخشهای مختلف مشاهده میشد. یعنی هم در حوزه تجارت خارجی ارقام مناسبتری در حال معامله شدن بودند و هم ثبات بیشتری در اتمسفر اقتصادی ایران جریان داشت. علی رغم اینکه که در آن برهه زمانی آمریکا بهطور کامل برجام را عملیاتی نمیکرد و در رابطه با آمریکا مشکلاتتی را ایجاد میکرد، و هم ایران در خصوص ارتباط اقتصادی با آمریکا محدودیتهایی را لحاظ کرده بود. اما نفس برجام و رفع تابوی تحریم و تسلط تحریمی آمریکا و اینکه آمریکا سایه تحریمها را از سر اقتصاد ایران کم کرده بود، اقتصاد ایران را به شرایطی رسانده بود که شاخصهای اقتصادی ایران شرایط مطلوبی را داشت. قیمت ارز، نرخ رشد اقتصادی، تورم تک رقمی دو ساله، نرخ بیکاری، بهبود وضعیت تجرات بینالمللی و...از جمله ششاخصهایی هستند که نشان میدهند، برجام تا چه اندازه در بهبود وضعیت اقتصادی ایران نقش آفرین بوده است. امروز هم اگر برجام دوباره در مسیر اجرا قرار بگیرد، در بدترین حالت اقتصاد ایران به سالهای 95 و 96 باز میگردد که به نسبت امروز یک شرایط مطلوب محسوب میشود. تنها در یک نمونه از تحولات برآمده از برجام، شما تضور کنید، ایران بتواند بیش از 2.5میلیون بشکه نفت با قیمت بالای 60دلار بفروشد و حضور دوبارهای در بازار نفت داشته باشد. یعنی حدودا سالی 70 الی 80 میلیارد دلار در آمد ارزی افزون بر درآمدهای نفتی امروز استحصال خواهد شد. قاعدتا یک چنین ظرفیت ارزی باعث ثبات و ارامش در بازارهای اقتصادی ایران خواهد شد و بخش قابل توجهی از نوسانات را مهار خواهد کرد. با یک چنین ظرفیت ارزی که در اختیار ایران قرار میگیرد، دلار 25 تا 26هزار تومانی معنا ندارد. یکی از اصلیترین دلایل افزایش قیمت دلار نسبت به رالب ناشی از آن است که اقتصاد ایران قدرت استحصال دلار در جهان را ندارد. یعنی امکان استفاده از ظرفیتهای اقتصادی برای کشور ممکن نیست. ضمن اینکه تحریمها در تجارت اقلام غیر نفتی ایران هم اثر داشته است که بعد از برجام این روند هم در مسیر بهبود قرار خواهد گرفت.
اما نباید تصور کرد که بعد از پایان تحریمها مشکلات اقتصادی ایران پایان میگیرد. بخشی از مشکلات ما در داخل است که مشکلات ریشه داری هم هستند و جدید نیستند و بخشی دیگری از مشکلات هم ناشی از مشکلاتی است که ایران با نهادهای بینالمللی ناظر مثلfatf دارد. این مشکلات و تنگناها هم بلافاصله پس از پایان تحریمها و احیای برجام باید حل و فصل شوند تا امکان استفاده از ظرفیتهای اقتصادی برای کشورمان به وجوداید. بدون توجه به این عوامل درونی و بیرونی امکان بهبود شاخصهای اقتصادی و معیشتی ممکن نیست و این دو مقوله باید در کنار هم دیده شوند و برای حل آن برنامهریزی شود.