معیشت بازنشستگان و وعدههای تو خالی
گلی ماندگار| ماههاست که بازنشستگان در برابر مجلس و سازمانهای بازنشستگی تجمع میکنند و از شرایط دشواری که دارند میگویند. سالهاست که بازنشستگان از میزان حقوق دریافتی خود بعد از سالها خدمت گله دارند و معتقدند این میزان حقوق نه تنها چرخ زندگی آنها را نمیگرداند که باعث شده آنها در این سن و سال پیری دوباره مجبور به کار کردن بشوند تا بتوانند کمی توازن میان دخل و خرجشان برقرار کنند. مسالهای که هیچ یک از مسوولان جز وعدههای توخالی راه چارهای برای حل آن ندارند. صندوقهای بازنشستگی به گفته بسیاری از کارشناسان این حوزه رو به ورشکستگی گذاشتهاند، البته در این بین صندوق بازنشستگی کشوری و لشکری اوضاع بهتری دارد و این صندوق بازنشستگی تامین اجتماعی است که هر روز بیشتر از روز قبل در گرداب ناکارآمدی فرو میرود و
هیچ کس هم قرار نیست کاری برای احیای دوباره آن انجام دهد. اینکه دولت بیش از 310 هزار میلیارد تومان به تامین اجتماعی بدهکار است و هیچ تلاشی هم برای بازپرداخت آن انجام نمیدهد، خود گویای وضعیت بازنشستگان این صندوق است. کسانی که سالها سخت کار کردهاند به این امید که در دوران بازنشستگی زندگی راحتی داشته باشند و حالا باید برای امرار معاش دوباره به سر کار بروند و این بار مجبورند به هر کاری تن بدهند، تا بتوانند از پس هزینههای سرسام آور زندگی خود بر بیایند. خیلی از آنها که حالا یا سرایدار میشوند، یا نگهبان شب یا حتی کنار خیابان بساط پهن میکنند و دستفروشی میکنند، تنها به این خاطر است که حقوق بازنشستگیشان کفاف خرج زندگیشان در این شرایط نا به سامان اقتصادی را نمیدهد.
وضعیت حداقلبگیران بدتر است
البته کسانی که با 30 سال خدمت بازنشسته شدهاند باز هم در برابر کسانی که تنها به 10 سال خدمت بازنشسته شدهاند وضعیت بهتری دارند، مستمریبگیران حداقلی که اغلب هم سن و سال بالایی دارند، دریافتیشان به یک میلیون تومان در ماه هم نمیرسد و آنها نمیدانند با این پول باید چه کار کنند. در واقع وضعیت آنها از بقیه بازنشستگان بدتر است. فریبرز نوایی، 72 ساله است و یکی از کسانی است که با حداقل حقوق بازنشسته شده است. او تنها 10 سال سابقه بیمه داشته و علیرغم اینکه به گفته خودش از 15 سالگی کار میکرده سابقه بیمه نداشته و حالا تنها دریافتیاش ماهانه نزدیک به 900 هزار تومان است. او در یکی از خیابانهای تهران سیگار میفروشد. تنها به این خاطر که بتواند کمی بیشتر پول در بیاورد تا هم از پس اجاره خانهاش بر بیاید و هم بتواند خرج خورد و خوراک خود و همسرش را بدهد. دو فرزند فریبرز ازدواج کردهاند و آنها هم وضعیت مالی خیلی خوبی ندارند تا به پدر کمک کنند.
اعتراضها به جایی نمیرسد
حسین میرزایی هم یکی دیگر از بازنشستگانی است که حداقل حقوق را میگیرد. او که 74 سال سن دارد، برای اینکه بتواند هزینههای زندگی خود و همسرش را تامین کند مجبور است در بازار تهران باربری کند. کاری که باعث شده هر شب با کلی درد به خواب برود و صبح زود با همان دردها از خواب بیدار شود و به سر کار برود. او قبلا نجار بوده و در یک کارگاه نجاری کار میکرده و کارفرما تنها 10 سال برای او بیمه رد کرده بود و شکایت کردن هم دردی از او دوا نکرد و به جایی نرسید. او حالا بیشتر از 10 سال است که در بازار باربری میکند.
افزایش حقوق حداقلبگیران هم
جوابگو نیست
عضو کمیسیون امورداخلی و شوراهای مجلس شورای اسلامی در این باره به «تعادل» میگوید: فکر میکنم نیاز است که حقوق اقشاری که دریافتیهای بالا دارند طی چندین سال ثابت بماند تا آنها که کمتر دریافت میکنند به یک حداقلی از تناسب و برابری با اینها برسند. محمدرضا صباغیان درخصوص شکاف درآمدی موجود در جامعه و افزایش حقوقهای سال 1400 میافزاید: به عقیده من افزایش حقوقها باید به روشی باشد که فاصله طبقاتی و شکاف حقوقی موجود رفع شود. باید طی چند سال، افزایش حقوق برای کسانی که حقوقهای بالا دریافت میکنند، متوقف شود تا کسانی که حقوقهای پایین و حداقلی دریافت میکنند و در ردههای پایین هرم حقوقی و درآمدی هستند طی فرآیند افزایش سالیانه از نظر درآمدی به این افراد برسند و شاهد یک تعادل حداقلی در بحث حقوقها باشیم. او همچنین درباره پیشنهاد افزایش حقوق ۳۵ درصدی در سال آینده که توسط برخی نمایندگان مطرح شده، میگوید: بحث افزایش حقوق ۲۵ درصدی برای کارمندان دولت در بودجه پیشنهاد شده و یا همین افزایش حقوق ۳۵ درصدی برای کارگران، اینها هنوز به عنوان پیشنهاد است و تصویب نشده اما در صورت تصویب بازهم پاسخگوی شرایط کنونی کشور و فاصله موجود در بحث حقوقهای دریافتی نیست. او میافزاید: فکر میکنم نیاز است که حقوق اقشاری که دریافتیهای بالا دارند طی چندین سال ثابت بماند تا آنها که کمتر دریافت میکنند به یک حداقلی از تناسب و برابری با اینها برسند. به هر حال افزایش حقوق کارکنان دولت همه ساله در لایحه بودجه توسط دولت پیشنهاد و با رای نمایندگان تصویب میشود اما افزایش حقوق سالیانه کارگران خارج از این ساختار و در شورای عالی کار با حضور نمایندگان کارگران، کارفرمایان و دولت تعیین میشود. این در حالی است که عدد افزایش حقوق کارگران معمولا بین 6 الی 6 1درصد بیشتر از افزایش حقوق کارکنان دولت است که باتوجه به افزایش 25 درصدی حقوق کارمندان، محتمل است که شاید افزایش حقوق 30 الی 32 درصدی کارگران در سال 1400 باشیم.
دولت از قانون و اصل تامین اجتماعی
نافرمانی میکند
رییس فراکسیون کارگری مجلس یازدهم در ارتباط با بدهی دولت به سازمان تامین اجتماعی میگوید: دولت خلاف قانون عمل میکند و تامین اجتماعی را نادیده میگیرد. دولت بیش از 310 هزار میلیارد تومان به تامین اجتماعی بدهکار است ولی علی بابایی (رییس فراکسیون کارگری مجلس یازدهم) معتقد است بدهکاری دولت به تامین اجتماعی مدام در حال تغییر است و نمیتوان مبلغ دقیقی برای این بدهکاری تعریف کرد. نماینده مردم ساری درباره توانایی دولت در پرداخت بدهکاری خود به تامین اجتماعی میگوید: دولت به هیچوجه به اصل و اساس تامین اجتماعی و بیمه اعتقاد ندارد. به هر حال رویه دولت در برابر تامین اجتماعی خوب نیست، این روش تنها برای این دولت نیست و در دولتهای قبلی نیز وجود داشته است. بابایی با تاکید بر بدهکاری دولت به تامین اجتماعی میافزاید: دولت 250 هزار میلیارد تومان به تامین اجتماعی بدهکار است و تکلیف این مبلغ باید هرچه زودتر مشخص شود. دولت انگیزه زیادی برای پرداخت بدهیهای خود به تامین اجتماعی ندارد به همین دلیل از دولت میخواهیم به تامین اجتماعی توجه کند و شرایط پرداخت را فراهم کند. شرایط تامین اجتماعی و جایگاه این نهاد در کشور، برای ما حیاتی و مهم است. این نماینده مجلس درباره میزان دقیق بدهکاری دولت به تامین اجتماعی میگوید: بدهکاری دولت به تامین اجتماعی ماهانه تغییر میکند. دلیل این تغییر، تعهداتی مثل بیمههای یارانهای و قالیبافان است. در مورد این گروههای خاص، دولت فقط به تامین اجتماعی تکلیف میکند و قول میدهد که این مبلغ را پرداخت میکنم اما به هیچوجه به قولهای خود پایبند نیست و ریالی بابت این گروهها نمیپردازد. به همین دلیل رقم بدهی ثابت نیست و ماهانه تغییر میکند. هیچوقت نمیتوانیم مبلغ دقیق را اعلام کنیم اما چیزی که مسلم است دولت بالغ بر 250 هزار میلیارد تومان به تامین اجتماعی بدهکار است. رییس فراکسیون کارگری مجلس درباره توانایی دولت در پرداخت بدهکاری خود گفت: دولت با واگذاری شرکتها میتواند بدهکاری خود را پرداخت کند. اما دولت اعتقادی به این موضوع ندارد. نگاه دولت به سازمان تامین اجتماعی سیاسی و فردگراست و نگاه سیستمی ندارد. واقعیت این است که دولت به اصل و اساس تامین اجتماعی و بیمه اعتقادِ چندانی ندارد.
قانونهایی که ضمانت اجرایی ندارند
موضوع مهمی که باید به آن توجه داشت چه در مورد بدهی دولت به سازمان تامین اجتماعی چه در مورد طرح یکسان سازی حقوق و ... مساله این است که قوانین تصویب میشوند اما ضمانت اجرایی ندارند. اینکه مجلس بگوید دولت باید بدهی خود به سازمان تامین اجتماعی را پرداخت کند به تنهایی نمیتواند پاسخگوی مشکلات بازنشستگانی باشد که حقوقشان در برابر تورم بسیار ناچیز است. اگر قانونی در این زمینه تصویب میشود باید چگونگی اجرا شدن آن هم مشخص شود. اینکه قوانین ضمانت اجرایی داشته باشند، میتواند باعث حل بسیاری از مشکلاتی شود که الان در کشور شاهد آن هستیم. اما تصویب قوانین به تنهایی و بدون فراهم آوردن شرایط اجرایی شدن آنها دردی را از مردم و مسوولان دوا نخواهد کرد. بسیاری از افراد برای اینکه بتوانند زیر بار فشارهای اقتصادی قد راست کنند نیاز به حمایت دارند، حمایتی که باید از سوی دولت و مجلس و دیگر نهادها و سازمانها انجام شود. تا زمانی که هیچ کس مسوولیت این کار را بر عهده نگیرد و زیر ساختهای مناسب برای اجرایی شدن قوانین در کشور فراهم نشود، نمیتوان شاهد رضایتمندی مردم بود. بسیاری از بازنشستگان تامین اجتماعی معتقدند همسان سازی حقوق در حوزههای دیگر مثل بازنشستگی کشوری و لشکری بهطور کامل انجام شده و این بازنشستگان تامین اجتماعی هستند که باید از حقوق قانونیشان محروم بمانند. به راستی دولت چه زمانی قرار است بدهی خود به صندوقهای بازنشستگی را پرداخت کند؟