تامین مواد اولیه خط قرمز صنعت فولاد است
احمد رویایی، مدیرعامل شرکت چندوجهی فولاد لجستیک: براساس سند چشمانداز ۲۰ ساله و تا افق ۱۴۰۴ باید سهم حمل و نقل ریلی برونشهری از مجموع جابهجایی کالا از ۱۰درصد فعلی به ۳۰درصد برسد. مطابق با آمار رسمی وزارت راه و شهرسازی، سالانه در کشور حدود ۵۰۰ میلیون تن بار جابهجا میشود که این مقدار در حالت غیررسمی (بدون بارنامه) تا ۵۵۰ میلیون تن نیز تخمین زده میشود. یکی از دلایل عدم استقبال از حمل ریلی، سرعت پایین این نوع حمل و نقل است. در حال حاضر سرعت تجاری بار در کشور ۶ کیلومتر بر ساعت است و تنها راهحل این معضل افزایش سرعت انتقال بار خواهد بود.
برای افزایش سهم حمل و نقل ریلی باید پروسه واگذاری و اجاره واگنها بسیار شفاف و همچنین سریع و بدون بروکراسی صورت گرفته و تعداد واگنها نیز اضافه شود. این مهم درحالی از سوی فعالان حمل و نقل مطرح میشود که مسوولان راهآهن، افزایش سهم حمل و نقل ریلی در سطح کشور را منوط به تغییر الگوی مصرف در ترابری میدانند. لذا شاهد آن هستیم که راهآهن با تثبیت تعرفه دسترسی، سعی در رقابتی کردن آن با بخش جاده داشته تا با ایجاد سودآوری، بسترهای لازم برای ترغیب شرکتهای ترابری را فراهم سازد. از جمله مهمترین عواملی که میتواند به افزایش سهم حمل ریلی از کل حمل و نقل کشور کمک کند میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
نوسازی خطوط ریلی
ارایه تسهیلات و کمکهای یارانهای
تعیین نقاط بارگیری و تخلیه در بخش مواد معدنی به ویژه سنگآهن
افزایش ظرفیت شبکه از طریق دو خطه کردن و گشایش ایستگاهها از طرف راهآهن
کاهش دوره گردش واگنها از طریق هماهنگی سه بخش بارگیری، حمل و تخلیه واگنها
فولاد خوزستان در زمره بزرگترین شرکتهای فولادسازی کشور مطرح بوده و صادرات این شرکت به 10 تا 15 کشور جهان انجام میشود. این شرکت در سال 1398، حدود 3 میلیون و 800 هزار تن شمش و اسلب تولید کرد. شرکت فولاد خوزستان برای سال 1399، تولید 3 میلیون و 800 هزار تن را پیشبینی کرده است که برای تولید این میزان محصول فولادی به 7 میلیون تن مواد اولیه (کنسانتره) نیاز دارد. به چالش حمل این میزان مواد اولیه باید حمل 2 میلیون تن محصول صادراتی و توزیع یک میلیون و 800 هزار تن در داخل کشور را نیز افزود.
خط قرمز شرکتهای فولادی، تامین مواد اولیه است که مقوله حمل و نقل نقشی جدی را در این عرصه ایفا میکند. در همین راستا شرکت فولاد خوزستان این بخش را مورد توجه قرار داده و از مجموعههایی برای بهرهگیری از پتانسیلهای حملونقل در بخشهای جاده، ریل و دریا کمک گرفته است. در گذشته شرکت باربری جادهای گنجینه پردیس حمل 70 تا 75درصد از مواد اولیه شرکت فولاد خوزستان را برعهده داشت. شرکت فولاد خوزستان برای بهرهگیری از مزیتهای حمل ریلی بیش از 50درصد سهام شرکت فولاد ریل جنوب را خریداری کرد که وظیفه حمل و نقل ریلی را از 2 معدن چغارت و چادرملو به صورت انحصاری برعهده داشت. همچنین بخشی از محصولات صادراتی شرکت فولاد خوزستان را از کارخانه این مجموعه به بندر امام حمل میکرد. اسکله اختصاصی فولاد خوزستان در بندر امام خمینی و شرکت لکوموتیو ریل اروند نیز جزو شرکتهای زیرمجموعه فولاد خوزستان بودند. در سال 1397 مدیریت فولاد خوزستان تصمیم به ادغام این شرکتها گرفت و بعد از طی مراحل حقوقی شرکت چند وجهی فولاد لجستیک از مهر ماه سال 1398 به عنوان متولی کامل حمل و نقل فولاد خوزستان در حوزه تامین مواد اولیه و صادرات شکل گرفت. این شرکت با اولویت ناوگان ملکی در حوزههای جادهای و ریلی وظیفه حمل را برعهده دارد و در صورت نیاز از ناوگان بخش خصوصی هم کمک میگیرد. این شرکت در بخش حمل و نقل دریایی نیز از خدمات حمل و نقل سازمان کشتیرانی ج.ا.ا کمک میگیرد.
شرکت فولاد لجستیک دارای 1700 واگن لبهبلند (فلهبر)، 201 واگن لبه کوتاه به صورت ملکی است. گرایش شرکت فولاد خوزستان پس از رخ دادن موضوع اعتصاب رانندگان، به استفاده از حمل و نقل ریلی بیشتر شد. در آن زمان از 3 شرکت حمل و نقل ریلی کشور دعوت به همکاری شد که این مساله جهش قابلتوجهی را در حوزه حمل ریلی این شرکت ایجاد کرد. عملکرد حمل ریلی شرکت در سال 1397 در حدود 2 میلیون و 500 هزار تن بود. گفتنی است در حال حاضر تقاضای حمل موجود در بخش ریلی به 3 میلیون و 500 هزار تن میرسد. یکی از مهمترین چالشهای حمل ریلی این است که در این حوزه یارانهای وجود ندارد در حالی که در زمینه حمل جادهای، یارانه به سوخت و جاده پرداخت میشود.
مهمترین عامل بازدارنده در حمل ریلی گلوگاه منطقه لرستان است. سال گذشته تقاضای حمل بار در مسیر ریلی لرستان 8 میلیون تن بوده است. در حالی ظرفیت محقق شده حدود 3 میلیون تن بوده و 5 میلیون تن باقیمانده به دلیل عدم وجود زیرساخت ریلی مناسب در گلوگاه لرستان محقق نمیشود. این مسیر به صورت یکخطه بوده و پاسخگوی نیاز حمل بار نیست. در ضمن فراز و نشیب این مسیر، سرعت سیر را کاهش و استهلاک ناوگان را بالا میبرد و ظرفیت حمل بار را کاهش میدهد.
نوسانات بازار ارز، چالش خرید قطعات یدکی
ظرفیت کل حمل و نقل باری در کشور سالانه 500 میلیون تن است که حمل ریلی قادر به انجام 10 تا 12درصد آن است. در سال گذشته و سال جاری شرایط مناسبی به لحاظ تامین و خرید قطعات یدکی جهت تعمیرات واگنها وجود نداشته است. با توجه به نوسانات ارزی و تاثیر آن بر مواد اولیه آلیاژی و همچنین به صورت زنجیرهوار در ساخت و بهای تمام شده قطعات، شرایط سختی را برای خرید ایجاد کرده است. کلیه اعضای هیات مدیره و مدیران ارشد شرکت نهایت تلاش خود را در جهت اخذ بهترین تصمیم انجام دادند تا خریدی بهصرفه و صلاح شرکت، با کیفیت مطلوب و قیمتی منطقی انجام دهند. در این میان شیوع کرونا و رعایت فاصله اجتماعی، کاهش ساعات کاری و حضور نیمی از افراد در کارگاهها و شرکتهای تولیدی و همچنین تعمیراتی تعمیرگاههای واگنهای این شرکت فشار سنگینی را به شرکت اعمال کرد که با مدیریت مطلوب مدیران مجموعه و همکاری سایر پرسنل این مهم به سرانجام رسید و تا حدودی از بحرانها گذر کردیم.
سالانه حدود 5 میلیون تن حمل جادهای توسط شرکت با همکاری حدود 27 هزار کامیوندار و 30 دستگاه کامیون ملکی انجام میشود؛ در حالی که با دارا بودن حدود 1900 واگن ملکی و 3000 واگن همکار قادر به حمل 3 میلیون تن به روش ریلی نیستیم. با توجه به اینکه سرعت سیر واگنهای باری ثابت است، فقط با برنامهریزی میتوان حمل ریلی بار را ساماندهی کرد. شرکت فولاد لجستیک در سال گذشته توانست با همکاری با راهآهن ج.ا.ا برای اولین مرتبه حمل بار را به صورت با برنامه انجام دهد که این مساله موجب شد تا تناژ حمل شرکت با تعداد ثابت واگن در حدود 200 هزار تن افزایش یابد.
لزوم سیاستگذاری برای کاهش هزینهها
انتظار صاحبان بار و صنایع از بخش ریلی این است که هزینههای آن 20 تا 30درصد کمتر از بخش جادهای باشد. این مزیت در حال حاضر وجود ندارد. حمل ریلی برای فولاد خوزستان حدود 30درصد گرانتر از جادهای تمام میشود، زیرا هزینه تخلیه و بارگیری حمل جادهای تقریبا رایگان است، ولی فرآیند تخلیه و بارگیری در حمل ریلی مشمول هزینه میشود. این عدد در نرخ حق دسترسی از شبکه ریلی محاسبه و به هزینههای بالاسری حمل افزوده میشود. در همین راستا لازم است تا یارانه بخش جادهای به سمت ریلی سوق داده شود و دولت بخشی از هزینه حمل ریلی کالا را تقبل کند که این امر میتواند در قالب ماده 12 یا در قالبهای دیگر به صورت یارانه تامین تا مزیت برای حمل ریلی ایجاد شود. هر واگن باری در حال حاضر 780 میلیون تومان تا یک میلیارد تومان ارزش ریالی دارد و هزینه تعمیر و نگهداری هر واگن بالای 30 میلیون تومان است، در حالی که این هزینهها در بخش جادهای به مراتب کمتر است. به غیر از این، بخش ریلی هزینه لکوموتیو و هزینه حق دسترسی به شبکه ریلی به راه آهن ج.ا.ا پرداخت میکند. میزان درآمد یک شرکت حمل و نقل ریلی باری به نسبت کل هزینههای آن (حاشیه سود) تنها 4درصد است. در حالی که حوزه حمل جادهای حاشیه 10درصدی دارد. صاحبان بار نیز بیشتر تمایل استفاده از حمل جادهای دارند.
شرکت فولاد لجستیک سال گذشته در حوزه حمل مواد اولیه نسبت به 10 سال قبل رکوردهای قابل توجهی را به ثبت رساند. حمل جادهای مواد اولیه (کنسانتره) این شرکت در سال گذشته به بیش از 3 میلیون و 675 هزار تن میرسید. حمل ریلی این شرکت نیز در سال گذشته رقم 2 میلیون و 591 هزار تن را به ثبت رساند. همچنین این شرکت 180 هزار و 860 تن را نیز به صورت ترکیبی حمل کرد. در مجموع میتوان گفت عملکرد حمل شرکت فولاد لجستیک در سال گذشته 6 میلیون و 447 هزار تن بود که این عدد در مقایسه با میانگین سالهای گذشته که برابر 5 میلیون و 763 هزار تن بوده است، رشد 8/11درصدی را نسبت به سنوات قبل نشان میدهد.
شرکت فولاد لجستیک از طریق راهآهن ج.ا.ا و از محل تبصره 18 قانون بودجه، تقاضای500 دستگاه واگن برای توسعه ناوگان پیشبینی کرده است. ولی این سازمان بر اساس اعتبار با 100 دستگاه واگن نو موافقت کرد. اعتبار این بخش 440 میلیارد تومان بود که از طریق تسهیلات بانکی با بهره 13درصد با بانک عامل عقد قرارداد شد. همچنین برای دریافت پروانه حمل سراسری لازم است تا تعداد کامیونهای ملکی فعلی شرکت از 30 دستگاه فعلی به 100 دستگاه برسد. این شرکت در آستانه برنامهریزی برای نوسازی 70 دستگاه کامیون با استفاده از تسهیلات مربوطه است. برای این منظور کامیون دست دوم را خریداری و با استفاده از تسهیلات دولتی برای نوسازی آن اقدام میشود.
شرکت فولاد لجستیک برای سال 1399 حمل 3 میلیون و 900 هزار تن هدفگذاری کرده است. از آنجا که اراده شرکت فولاد خوزستان بر افزایش تولیدات است این شرکت نیز باید به نسبت سهم برنامه سال گذشته حدود 20درصد افزایش تامین مواد اولیه ایجاد کند و خوشبختانه این کار تاحدودی پیش رفته است. در حال حاضر ذخیره مواد اولیه در حد مطلوب بوده و امیدواریم که با همکاری معادن کشور بتوان تامین 3 میلیون و 900 هزار تن مواد اولیه را محقق ساخت. ساز و کار رسیدن به این عدد از نظر کامیون و واگن فراهم و ظرفیت 10 میلیون تنی حمل را ایجاد شده است.