توافق ۲۵ ساله ایران و چین و تاثیر آن بر بازار سرمایه
مینا غضنفریان
اساسا آیا تاثیری خواهد داشت؟ باید شاهد نظریه مخالفان و منفی شدن بورس باشیم و یا موافقان و رشد آن؟ صحبتها و اظهارنظرهایی که توسط مخالفان و موافقان در حال پخش شدن در فضای مجازی است ما را وامیدارد تا به این نکته توجه کنیم که آیا این سند چشمانداز یا توافقنامه دارای بار حقوقی موثر است؟ قراردادی است با بند و ضمائم و اعداد مشخص؟ و یا صرفا نقشه راهی است برای فردا؟ آیا قیاس آن با قراردادهای اکوادور و سریلانکا موضوعیت حقوقی و مصداقی دارد یا قیاس معالفارق است؟ آیا اشاره به مقاله آقای Fulton Jonathan پژوهشگر حوزه خاورمیانه در مجله Council Atlantic قابل تامل است؟ متفکران علوم سیاسی عقیده دارند که ارتباط ما با یک قدرت بزرگتر میتواند مسیر پیشرفت را برای ما سریعتر کند و اما نکتهای که حائز اهمیت است چگونگی انتخاب مسیر و راههای ادامه آن است. در این خصوص میتوانیم اشارهای داشته باشیم به سخنان فرشاد مومنی که درباره این توافقنامه میگویند: صرف برقراری رابطه با امریکا و چین برای ما دستاوردی نخواهد داشت مگر اینکه این توافق بر محور منافع ملی ما باشد. به عقیده این فرد سرنوشت ما را توانمندیهای اندیشهای و سازمانی و ارادهای مردم و مسوولان رقم میزند.
بزرگمردان سیاسی اگر با خارجیها مذاکرهای نداشته باشند اشتباه است و از طرفی هم اگر بدون مشورت با متفکران و دانش داخلی این کار را انجام دهند باز هم سودی ندارد و در نهایت عاقبت مثل کره شمالی خواهد شد.
باید توجه کنیم که یکی از مهمترین موضوعاتی که باعث این توافقنامه شده است بحث پروژه کمربند و راه میباشد که این پروژه توسط چینیها ایجاد شده است و در آن به دنبال کمک به اصلاح زیرساختهای کشورهای در مسیر جاده ابریشم میباشد تا بتواند راههای ارتباطی گستردهای ایجاد کند. باید اشاره کنم که چین کشوری قدرتمند میباشد از اینرو که سهم امریکا از تولید ناخالص جهانی از ۵۰ درصد در سال ۱۹۵۰ به ۲۵ درصد در سال ۱۹۹۱ و در حال حاضر به یک هفتم جهان کاهش پیدا کرده است.
در حالی که در سال ۲۰۱۹ صادرات چین دو تریلیون و چهارصد و نود و نه میلیون دلار بوده، اما صادرات امریکا در آن سال یک تریلیون و ششصد و چهل و پنج دلار بوده . پس به لحاظ اقتصادی چین جایگاهی پیدا کرده که قابل انکار نیست.
برای جمعبندی میتوان گفت این توافقنامه در صورتی که به خوبی اجرا شود میتواند خیلی مفید باشد و باعث رشد اقتصاد کشور شود و در پی آن باعث رشد بورس در طول زمان شود (و اما نه یک رشد سریع و آنی.) و از طرفی هم میتواند مضر باشد و به اقتصاد کشور ضربه زده و باعث افت بورس شود.