پشت صحنه مذاکرات وین
مهدی مطهرنیا
نشست وین با حضور ایران و کشورهای طرف برجام در واقع تلاشی است برای عبور واشنگتن از بنبستی که خروج از برجام برای این کشور ایجاد کرده است. امریکاییها با تیزهوشی تلاش دارند، زمینه بازگشت امریکا به سازو کار 1+5 و میز مذاکرات را مشروعیت بخشند، لذا نشست وین نشاندهنده این واقعیت عریان است که امریکا به برجام (با تعریفی که دولت بایدن از برجام دارد) بازگشته است. در این شرایط، اگر ایران پای میز مذاکره در برجام حاضر نمیشد، بازگشت امریکا به 1+5 و سازو کار موجود دارای مشروعیت تلقی نمیشد. اکنون امریکا میتواند مدعی شود بدون صدور فرمان ریاستجمهوری امریکا بهطور رسمی امریکا به برجام بازگشته است و تلاش میکند ساز و کار برجام را با حضور دوباره ایالات متحده بازتعریف کنند. آنچه از سکانس ابتدایی مذاکرات برداشت میشود، مسیری طولانی را نشان میدهد که احتمالا سایر پروندههای منطقهای، نظامی و حقوق بشری را نیز دربر بگیرد. اما ورود ایران به مذاکرات از این نظر اهمیت دارد که ایران پیش از این اعلام کرده، نه مذاکره میکند و نه جنگی در پیش خواهد بود، ضمن اینکه ایران معتقد است که ورودش به مذاکره نه به دلیل گفتوگو درخصوص موضوعات غیربرجامی، بلکه درخصوص حوزههای فنی برجام صورت گرفته است. به عبارت روشنتر ایران تفسیری از بازگشت به میز مذاکرات دارد که دربرگیرنده تلاش برای بررسی ابعاد گوناگون فنی ناظر بر آغاز مجدد حرکت طرفین در چارچوب برجام است. اما ایران این حرکت را نه به معنای عقبنشینی از مواضع بهحق خود، بلکه تلاشی در راستای نشان دادن حسننیت تهران در جهت آغاز و بهثمر نشستن مذاکرات ارزیابی میکند. طرف مقابل اما اکنون باتوجه به ورود ایالات متحده در کنار سایر طرفهای برجام، این هدف کلی را دنبال میکند که بازگشت به برجام در قالب 1+5 را درراستای مطرح کردن دیدگاههای امریکا با همراهی سایر کشورهای اروپایی پیگیری کند. نباید فراموش کرد بایدنی در کاخ سفید حضور دارد که به دنبال همگرایی حداکثری دو سوی اقیانوس در حوزه سیاست خارجی است تا کشورهای اروپایی و امریکا با حداکثر ظرفیت درخصوص موضوعات جهانی تعامل به طرف تعامل حرکت کنند. در واقع بایدن به همان نسبتی خواهان تجدیدنظر و گسترده کردن دایره شمول برجام است که پیش از این ترامپ نیز با روش خاص و متفاوت خود تلاش میکرد موضوعات تازهای را وارد مذاکرات برجامی کند. به عبارت روشنتر امریکاییها اهداف خاصی از جمله افزایش بندهای موسوم به «بندهای غروب» در ارتباط با اضافه کردن زمانهایی که تکالیف تازهای را درخصوص مسائل نظامی و تواناییهای موشکی برای ایران ایجاد میکند را دنبال میکنند. از سوی دیگر امریکا به دنبال آن است که ایران بار دیگر رسما به پروتکل الحاقی بازگردد و دایره نظارتی وسیعتر و گستردهتری را برای فعالیتهای هستهای خود بپذیرد. تبدیل حکم فقهی رهبر معظم انقلاب در سال 2005 درخصوص حرام بودن فعالیتهای هستهای به قانون، بخش دیگری از مطالباتی است که به نظر میرسد ایالات متحده درخصوص دور جدید مذاکرات هستهای پیگیری میکند. مجموعه این گزارهها از جمله مواردی است که این روزها در محافل رسانهای، دانشگاهی و تحلیلی ایالات متحده مطرح میشوند. همانطور که اندیشکده تاتم هاوس انگلستان در سال 98 آن را منتشر کرد. تلاشهای این مرکز نشاندهنده نوعی همگرایی بین اروپا و امریکا برای همگرایی بیشتر در جریان مذاکره با ایران است. این موضوعات واقعیاتی است که در پشت صحنه مذاکرات جدید ایران و 1+5 جریان دارد و آنگونه که رابرت مالی بعد از نشست روز گذشته وین مطرح کرده، امریکاییها به دنبال آن هستند که برجامی قویتر و وسیعتر را محقق بخشند. ایدهای که ترامپ هم با الگو و روشی متفاوت به دنبال تحقق آن بود. اما باید دید تا چه اندازه تلاشهای امریکا و اروپا در مواجهه با راهبردهایی که ایران برای حفاظت از منافعش در دستور کار قرار داده، امکان عملیاتی شدن پیدا خواهد کرد. پرسشی که پاسخ آن را باید در تحولات آتی جستوجو کرد. روزهایی که بهزودی از راه خواهند رسید...