نگاهی گذرا به سند راهبردی ۲۵ ساله ایران و چین
ایرج آلیانی
سند همکاریهای ۲۵ساله ایران و چین پس ازچند سال رایزنی، مذاکره و بررسی کارشناسانه درسطوح مختلف، سرانجام درتاریخ هفتم فروردین ماه ۱۴۰۰ به امضای وزرای خارجه دوکشوررسید. صرف نظر از اجرای دقیق مفاد سند همکاری و باتوجه به اظهارنظرهای مختلف مخالفین و موافقین که این روزها درفضای حقیقی و مجازی کشورحتی خارج ازمرزها به آن پرداخته میشود، ضروری است که به شفافسازی متن وحاشیه این سند همکاری بیشترپرداخته شود. این سندراهبردی جامع بین ایران وچین صرفا یک نقشه راه در سطح کلان درحوزههای مختلف است و پیش درآمدی جهت مدون کردن قراردادهادربخشهای مختلف بهمنظور رسیدن به اهداف استراتژیک درکشور میباشد. واضح ومبرهن هست که براساس اصل ۷۷قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، کلیه عهدنامهها، قراردادها و موافقتنامههای بینالمللی، درکشور باید به تصویب مجلس شورای اسلامی برسد. تا زمانی که این سند درقالب قراردادهای متنوع به تصویب نمایندگان ملت نرسد قابلیت اجرایی نخواهدداشت
دربهمن ماه سال ۹۴ شی جین پینگ رییس جمهور چین به مناسبت پنجاهمین سالگرد برقراری روابط دیپلماتیک میان ایران وچین ودیدار با رهبری و رییسجمهور، بنیاد این سند همکاری پایهگذاری گردید. درحال حاضرجمهوری خلق چین، دومین قدرت اقتصادی جهان پس ازامریکا رادراختیاردارد وبابیش از ۴۷کشور دنیا قراردادهای همکاری دوجانبه دارد. چین یکی ازشرکای اصلی تجارت ایالات متحده امریکاست بهطوریکه بدهی امریکا تا سال ۲۰۲۰ به چین بیش از هزار میلیارد دلار رسیده است ودرسال میلادی گذشته، صادرات چین به امریکا بالغ بر۵۹۰میلیارددلار بوده است. بررسیهای انجام شده ازحجم مطالبات چین و امریکا بیانگراین موضوع است تقریبا ۲۰ درصد از ۶۳ تریلیون دلار اوراق قرضه امریکا دراختیار چین قراردارد، اما دولت مرکزی چین به دنبال استفاده از راهکارهای اقتصادی جهت کاهش حجم مطالباتش ازامریکاست این موضوع اقتدار اقتصادچین رانشان میدهد به عبارتی دیگر ماشه اقتصاد امریکا در دست چین میباشد! اقدام ایران درامضای سند همکاری با چین یک دستاورد مهم و ارزشمنداست. این امرنشانگر هوشمندی، فراست، زیرکی و مهمتر ازهمه واقع بینی مبتنی براراده تغییرنگاه دیپلماتیک از غرب به شرق میباشد، بهشرطی که دولتمردان بانگاه منافع محور براساس سه اصل عزت حکمت مصلحت ازحقوق ملت ما به بهترین شکل دفاع نمایند. ازطرفی ایران به عنوان کشورکلیدی وتاریخی وقدرت منطقهای درمسیرجاده ابریشم ازظرفیتها وتوانمندیهای بالقوه وکمنظیردرحوزههای مختلف به ویژه درحوزه نفت وانرژی و از سرمایه عظیم ونیروی انسانی جوان ونخبه بهرهمند است که بایدازاین ظرفیتها بهدرستی استفاده شود اما در این مقطع ازتاریخ کشور ما باخروج دولت وقت امریکاازبرجام وعهدشکنی کشورهای غربی ومتعاقب آن وضع تحریمهای ناجوانمردانه، سخت و طاقتفرسا به ویژه درزمینههای اقتصادی، حیات و معیشت مردم را سخت نشانه گرفته بهطوری که استمرار وضعیت تحریم شوندگی میتواند خسارات جبرانناپذیری به کشور و مردم ما تحمیل کند، مضاف بر این عدم مدیریت صحیح و بعضا تصمیمات نادرست وعدم توجه به ظرفیت ها وتوانمندیهای داخلی ازطرف دولتمردان، اثرتخریبی تحریمها را دوچندان نموده است. این تحریمهادرواقع زندگی رادرکلیه زمینهها برمردم دشوارکرده، درچنین شرایطی سند همکاری و متعاقب آن قراردادهای متنوع دربخشهای مختلف یک روزنه تنفس برای اقتصاد نحیف کشور ایجاد خواهد نمود. درنگاه بینالمللی درحالی که میزان تجارت رسمی ایران با چین درسال میلادی گذشته ۱۵میلیارد دلاربوده که این مبلغ درقبال تجارت کشورچین باایالات متحده امریکا بسیار اندک بوده به نظر میرسد با اجرای سند راهبردی ایران وچین به بالاترین سطح ممکن برسد، دراین شرایط سخت وطاقت فرسای کشورکه بارفتارهای نسنجیده ونه چندان خردمندانه بعضی ازمسوولان و دشمنان ریزودرشت منطقهای و بینالمللی برای ملت ما به ارمغان آوردند این اقدام میتواند زمینه بهبود شرایط کشور درتمامی زمینهها به ویژه درزمینههای اقتصادی باپیش فروش نفت ومحصولات پتروشیمی ومعدنی را فراهم سازد. براساس افق بلندمدت ۲۵ساله مبنی برهمکاری و سرمایهگذاری و اجرای پروژههای امنیتی، دفاعی، کشاورزی، اقتصادی، نفت وگازوانرژی مقرر گردید کشورچین ۴۰۰میلیارددلاردرایران سرمایهگذاری نماید درعوض ایران تخفیفهای ویژه برای فروش نفت به چین قایل شود وعلاوه برتخفیفهای فوق به قیمت جهانی ودرعین حال دوسال برای پرداخت خریدقیمت نفت وقت داده شود. باتوجه به امضای این سند همکاری مخالفین وموافقین زیادی درروزهای گذشته نظرات متفاوتی ابرازداشتهاند که میتوان این افرادرادرسه گروه بشرح ذیل تقسیم نمود، گروه اول: عمدتا مخالف نظام هستند که بیشتردرخارج کشور و در مقام اپوزیسیون نظام فعالیت مینمایند، که بهرهمندی ازشبکههای رسانهای گسترده چه درفضای مجازی چه درفضای حقیقی سعی دراغوای افکارعمومی، سیاه نمایی امور، به طرح مسائلی چون فروش کشور، مستمرهگی جدیدایران، قیاس باعهده نامه ترکمانچای، ، ، ، ، ، میپردازند، به جرات میتوان گفت که ۹۹درصد از این گروه حتی یکبارهم متن سند راهبردی رامطالعه نکردهاند، فقط به مخالفت و آینده نامعلوم وتیره وتاراین توافق تاکید دارند، گروه دوم: از این سند همکاری استقبال و حمایت میکنند، دوجناح سیاسی کشور، اصلاحطلبان و اصولگرایان، ازاین دستهاند، چه آنانی که فریاد میزنند ظریف و روحانی خائناند، وچه دولتمردان وبه اصطلاح اعتدالگرایان حمایتشان از این تفاهم جالب و درخور توجه است. اصلاحطلبان، اصولگرایان و نیروهای ارزشی وانقلابی به جهت اینکه تفاهمنامه همکاری جزو قراردادهای استراتژیک نظام جمهوری اسلامی خواهدبودبه این دلیل موردقبول همه این گروههاست. گروه سوم: نسبت به این تفاهم محتاط هستند و عقیده دارند که باید درعمل بررسی شود، زمانی که این سند همکاری به قرارداد تبدیل نشده، نباید اظهارنظر قطعی کرد، و همه جوانب امر در نظرگرفته شود، این گروه میگویند باید سکوت وحوصله کرد، که چه اتفاقی میافتد، هیچ اقدام عملی تاکنون ندیدیم، باید منتظرکیفیت قراردادها باشیم، که اگر در جهت رشد و تعالی منافع ملت باشد، حمایت میکنیم اگرنشد اعتراض میکنیم، این گروه عقیده دارندکه این تفاهم تلنگری به امریکا زده که اگرایران بتواند به شرق نزدیک شود، غرب مجبور خواهد شد که در مناسبات باایران تجدیدنظرکند، این گروه معتقدنداین سند همکاری میتواند گسست سیاسی که در بین نیروهای انقلاب رخ داده را بهم نزدیک کند. باهمه اوصاف نگارنده یکی ازدلایل موفقیت این توافق نگاه وتلاش دشمنان این مرزوبوم به ویژه دولتمردان امریکا، و بعضا کشورهای مرتجع منطقهای که با تبلیغات گسترده رسانهای و فرافکنی از نوع دیپلماتیک سعی درجلوگیری ازتفاهم فوق و ارتباط بیشتر ایران و چین درقالب سند قرارداد بلندمدت ۲۵ساله را دارند تا با تداوم و استمرار وضعیت اقتصادی نامطلوب نارضایتی عامه مردم را تشدیدکنند، امید آنکه درآیندهای نزدیک باتلاش و پشتکار و اتخاذ تصمیمات عاقلانه و مدبرانه ضمن حفظ قداست وعظمت ملت بزرگ ایران، و پرهیز از هرگونه رفتارهای احساسی و هیجانی در روابط منطقهای و بینالمللی بارویکرد مبتنی بر اصل «برد-برد»درزمینه همکاریهای دوجانبه حداقل آسایش وامنیت اقتصادی را برای ملت ما به ارمغان بیاورند.