ظهور ابر تقاضا در بورس
محسن عباسی
برای بررسی تحولاتی که بازار سرمایه با آن روبهرو خواهد شد، بد نیست نگاهی به 2رخداد مشخص در بورس بیندازیم که در 2برهه زمانی متفاوت به وقوع پیوسته است. تحولاتی که با بررسی تحلیلی آنها میتوان بخشی از چشماندازهای احتمالی بازار در آینده را شناسایی کرد و برای مواجهه با آنها آماده شد.
واکنش نخست) این تصمیم در زمان رشد بازار رخ داد و مبتنی بر آن در اوایل سال ۹۹ و هنگام رکورد شکنی بورس تمام اقدامات دولت و رییس اسبق سازمان بورس برای کشیدن ترمز بورس بینتیجه ماند.در آن مقطع زمانی با توجه به رشد افسارگسیخته بازار سرمایه برخی متولیان تصمیم داشتند تا این رشد فزاینده را مهار کنند.، بنابراین دست به اقداماتی زدند تا از مظر خود این حرکت سریع را مهار کنند.برای این منظر اقداماتی چون، قطعی مرتب سیستمهای معاملاتی، دوشیفته کردن زمان بازار، دستور عرضههای آبشاری، قطعی آنلاینها، کاهش چند باره اعتبارات کارگزاریها، تغییر حد نصاب صندوقها به نفع برخی اوراق، افزایش سود بانکی و...در دستور کار متولیان آن زمان بازار سرمایه قرارگفت تا از منظر خود حرکت رشد شتابنده بورس را کنترل و تحت اختیار بگیرند. اما علی رغم مجموعه این تصمیمسازیها، روند رشد بورس تا چند ماه بعد هم تداوم پیدا کرد و تا مدتها به هیچ کدام از این اتفاقات واکنش نشان نداد. اما نهایتا بعد از چند ماه معامله و شدت گرفتن عرضهها، سرانجام خریداران عقب نشستند و با زورِ عرضهها، بازار را به سمت اصلاح سوق دادند.
واکنش دوم) تصمیم بعدی اما در زمانی معکوس و در برهه ترس و ریزش بازار در پیش گرفته شد.برای آگاهی از این تصمیمات ابتدا باید به لیست نخست نگاه کنید، چرا که اینبار روند معکوس رخدادهای قبلی اتخاذ شده است. برای این منظور متولیان بازار دست به اقداماتی چون، افزایش ۷ برابری هسته سیستمهای معاملاتی، برگشت زمان بازار به روال سابق، کاهش تدریجی عرضهها، عدم وجود مشکل برای آنلاینها، افزایش چند باره حد اعتباری، تغییر حد نصاب صندوقها به نفع سهام، کاهش سود بانکی، بسته حمایتی مصوب سران قوا و... در پیش گرفته شد. تصمیماتی که درست در نقطه مقابل تصمیمات قبلی هستند و به نوعی کلیشه و تکرار دچار شدهاند. این در حالی است که در این برهه زمانی، قیمتهای جهانی رشد کردهاند، ضمن اینکه بازار در آستانه برگزاری مجامع هم قرار دارد. دو عاملی که در شرایط نرمال بازار، ۲۰ الی ۳۰ درصد قیمت سهمهای مرتبط را رشد میدهد. دقیقا به همان شکل که در زمان رشد بیاعتنایی نسبت به عوامل محدودکننده وجود داشت در شرایط فعلی نیز به عوامل فزاینده تقاضا و بهبود بورس بیتوجهی میشود. در واقع گوش سرمایهگذاران به هیچ عنوان بدهکار نیست و فقط از ترس ریزش میفروشند.
اما این چرخه تکراری فروش مستمر هم رفتهرفته در حال ضعیف شدن است. نیرویش کمتر شده و در ادامه یک نقطه تعادلی، شاهد شکلگیری نقطه عطفی برای بازار خواهیم بود. به نظر من ظرفیتسازی بزرگی برای تقاضای بازار شکل گرفته است و فضاهای زیادی در بازار ساخته شده است. همانطور که روند مثبت بالاخره زیر بار عرضهها شکست روند منفی هم سرانجام اسیر تقاضا میشود. تقاضایی به مراتب سنگینتر از گذشته که اثرات خود را بر بازار خواهد گذاشت. بر این اساس معتقدم وقتی گرد و خاک بازار بخوابد و ورق برگردد یک ابر تقاضا را در بازار شاهد خواهیم بود و احتمالا اردرهای باورنکردنی را در سمت تقاضا شاهد خواهیم بود (این خاصیت بورس است) و احتمالا با دسته جدیدی از سهامداران معترض روبرو خواهیم شد. کسانی که حسرت از دست دادن سهامشان در قیمتهای اینچنینی را خواهند داشت و اصلاح «سودباخته» میتواند برای این افراد توصیف مناسبی باشد. برخی از تحلیلگران به انگیزههای سیاسی و قصد عدهای برای تخریب دولت اشاره کردهاند به نظر من این عامل در ادامه توان تغییر روند را ندارد و به نوعی نیرویش ضعیفتر شده و همراه با سایر نیروهای تضعیفکننده، اثرش را در مقابل تقاضا از دست خواهد داد.