مناظره یا مغالطه؟
مجید اعزازی
1- شامگاه دیروز دومین مناظره کاندیداهای انتخابات ریاستجمهوری با موضوع مسائل اجتماعی، فرهنگی و سیاسی برگزار شد؛ مناظرهای که نه تنها به زمینه و مجالی برای تمایز نامزدها منجر نشد که بیشتر ذهن مخاطبان را از مسائل اصلی دور کرد. در مناظره اقتصادی برگزار شده در شنبه هفته جاری، سوالات پراکندهای مطرح شد اما از آنجا که موضوع کلی اقتصاد بود، با خوشبینی این ظرفیت وجود داشت تا یک کاندیدا بتواند در فرصتهای کوتاه چند دقیقهای، بحث اقتصادی مورد نظر خود را به طور سلسلهوار مطرح کند. مناظره دیشب اما به دلیل پراکندگی موضوع 21 سوال طرح شده برای کاندیداها در کنار اظهارنظرهای بسیار متنوع آنها، عملا منجر به این شد که مخاطب با حجم انبوهی از اطلاعات از هم گسیخته اقتصادی، سیاسی، دیپلماسی، ورزشی، اجتماعی، فرهنگی و... مواجه شود. اطلاعاتی که نه تنها به او بینشی برای شناخت فرد اصلح نمیداد که او را با انبوهی از سوالات و مسائل رها میکرد و به مسیر اشتباه سوق میداد. این روش، حتی باعث اعتراض برخی از کاندیداهای ریاستجمهوری شد به گونهای که درخواست اصلاح روش مناظره در برنامه بعدی را مطرح کردند و حتی برخی از آنها گفتند که اگر صدا و سیما تغییری در روش مناظره بعدی ایجاد نکرد ما همین جا خودمان روش را تغییر دهیم!
متاسفانه مکانیسم شناسایی کاندیداهای ریاستجمهوری در ایران به گونهای است که منجر به فشردگی زمانی هم برای کاندیداها و هم برای شهروندان میشود و اجازه نمیدهد مردم با برنامهها و رویکردهای نامزدها آشنا شوند و این برنامهها را راستیآزمایی کنند. همچنین احزاب که سیاستمداران و دولتمردان حرفهای تربیت کرده و راهی مبارزات انتخاباتی میکنند، نیز در جامعه و در فرآیند انتخابات ریاستجمهوری غایب هستند. با وجود این معایب، اینکه ستادهای انتخاباتی نامزدها پیش از برگزاری مناظرهها، از روش و شیوه برگزاری این برنامهها مطلع نبودهاند یا در شکلدهی به ساز و کار مناظرهها هیچ دخالتی نداشتهاند، شگفتانگیز است.
2- سوالات مناظره دیشب و در پی آن اظهارنظر کاندیداها به اندازهای از هم گسیخته بود که در برخی موارد احساس میشد که این برنامههای تلویزیونی با هدف کمک به مردم برای. درک دقیق مسائل کشور و یافتن بهتر راهحل ترتیب داده نشده است، بلکه با این هدف انجام شده که مسائل و مشکلات گوناگون کشور به درستی و با دقت ریشهیابی نشوند. گواه این مساله نیز آنچنان که برخی از کاندیداها اشاره کردند، عدم طرح برخی مسائل از جمله موضوع اثر تحریمها بر اقتصاد کشور در این مناظره بود.
3- بیگمان، عملکرد دولتها متاثر از فعل و انفعالات سیستمها و زیرسیستمهای متعدد و مرتبط با هم است. به طور مثال، بحث تورم و رشد نقدینگی طی 50 سال گذشته و به ویژه طی سه سال اخیر، وابستگی شدیدی به مساله کسری بودجههای سالانه دارد. کسری بودجه نیز ریشه در رویکرد پولپاشی و هزینهتراشیهای دولتها دارد. با این حال در همین مناظرهها شنیدیم که اغلب کاندیداها در عین حالی که از لزوم مهار تورم سخن میگفتند، به طور جسته و گریخته از برنامههایی سخن به میان میآورند که اجرای آنها مستلزم پولپاشیهای بیشتر، کسری بودجههای شدیدتر و در نتیجه، ابرتورم مزمن (به اصطلاح ونزوئلایی شدن) خواهد بود. به طور مثال درباره عرضه مسکن ارزان برای اقشار ضعیف جامعه، بدون توجه به پژوهشهای داخلی و تجربه کشورهای خارجی از اعطای زمین «رایگان» سخن گفته میشد، حال آنکه بنا به گزارش مرکز پژوهشهای مجلس، این شیوه در دنیا منقضی شده و دولتهای مستقر در اقتصادهای پیشرفته تلاش میکنند با اجاره دادن زمینهای دولتی، درآمدهای پایداری برای خود ایجاد کنند. درآمدهایی که بیشک میتواند بخشی از کسری بودجههای سالانه را جبران کند. از این رو، پر بیراه نخواهد بود اگر بگوییم، غایب بزرگ این مناظرهها، نبود رویکرد سیستمی و ریشهای در تبیین مسائل کلان اقتصادی، اجتماعی و سیاسی و ارائه راهحل برای آنها است و البته هزینه فرصت نبود این رویکرد، وجود رویکردی سطحی و وعده محور است که تمام مشکلات را فارغ از منظومه متغیرهای همزمان و در زمان، در نبود مدیریتی قوی بر مصدر کار ارزیابی میکند.