اقتصاد ریشه همه مشکلات

۱۴۰۰/۰۳/۱۹ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۷۹۱۸۷
اقتصاد ریشه همه مشکلات

مریم شاهسمندی

بعد از مناظره اول کاندیداهای ریاست‌جمهوری که قرار بود درباره برنامه‌های اقتصادی و راه‌های برون رفت از وضعیت کنونی صحبت کنند، اما بیشتر وقت مناظره صرف متهم کردن یکدیگر و زیر سوال بردن عملکرد دولت در 8 سال گذشته شد، این‌بار مناظره کاندیداها درباره مسائل فرهنگی و اجتماعی است. مسائلی که شاید از نگاه خیلی‌ها بر مسائل اقتصادی ارجحیت نداشته باشد، اما بسیاری از مشکلات در این حوزه هم ریشه‌های اقتصادی دارد و باید به آنها توجه ویژه‌ای صورت بگیرد. اینکه جامعه ایران بر اساس آمار و ارقام کم‌کم رو به پیر شدن است، اینکه زنان سرپرست خانوار سال‌هاست که با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم می‌کنند، اینکه آسیب‌های اجتماعی مثل طلاق، اعتیاد، کودکان کار، حاشیه‌نشینی و... این روزها در تمام شهرها نمود بیشتری پیدا کرده و البته که باید هر چه زودتر کاری برای حل این بحران‌ها انجام داد، همه و همه نیاز به برنامه‌ریزی دقیق و مدونی دارد که البته اگر قرار باشد مناظره دوم هم مثل مناظره اول صرف تهمت و افترا و زیر سوال بردن دولت‌های قبلی شود، دردی را از مردم دوا نمی‌کند. اما بر اساس نظر جامعه شناسان تمام این معضلات اجتماعی ریشه در اقتصاد کشور دارد و تا زمانی که چرخ اقتصاد کشور به راحتی حرکت نکند، حل کردن این معضلات دور از ذهن به نظر می‌رسد. یعنی اول اقتصاد باید به حرکت دربیاید تا بتوان رفاه اجتماعی را فراهم کرد و فراهم آوردن رفاه اجتماعی می‌تواند بسیاری از آسیب‌ها و معضلات اجتماعی را بر طرف کند. تا زمانی که اقتصاد ما دچار بحران باشد، حاشیه نشینی رو به افزایش می‌رود. اعتیاد بیشتر می‌شود همانطور که در آمارهای رسمی سن اعتیاد به 12 سال رسیده است، کودکان کار هر روز بر تعدادشان افزوده می‌شود و طلاق آمارش همچنان افزایشی باقی می‌ماند. جمعیت سالمندان در ایران در سال 97، به 10 درصد جمعیت کشور رسید و پیش بینی این است که سال 1421، جمعیت سالمند ایران 2 برابر می‌شود و در سال 1435، جمعیت سالمندی از 33 درصد عبور می‌کند. این شتاب سالمندی در جهان کم نظیر است. بدون شک دو دولت آینده بیشترین سهم را برای تأمین زیرساخت‌های لازم برای این گروه از جامعه دارد. واقعیت این است که گروه‌های آسیب پذیر جامعه نه تنها باید در نگاه دولتمردان جایی جدی داشته باشد بلکه از گروه‌هایی هستند که  این روزها برای رأی دادن به نامزد منتخب خود چشم به برنامه‌ها دارند. نامزدهای انتخاباتی نمی‌توانند با ارایه حرف‌های کلی و بدون در نظر گرفتن انتظاری که مردم از آنها دارند، از زیر بار ارایه برنامه‌های جامع خود در رابطه با موضوعات مختلف شانه خالی کنند. اینکه نامزدی اعلام می‌کند، به زنان خانه‌دار حقوق می‌دهد، حرفی است که در مرحله همان حرف باقی می‌ماند، تا زمانی که کشور با مشکلات اقتصادی دست و پنجه نرم می‌کند، قرار است بودجه این شعار از کجا تامین شود که به عمل برسد؟ وقتی حرف از دادن یارانه یک میلیون تومانی به سه دهک پایین جامعه می‌زنیم، باید مشخص کنیم چطور و چگونه می‌خواهیم این کار را انجام دهیم که باعث بروز تورم بیشتر در جامعه نشود. حرف زدن کار راحتی است اما این حرف‌ها هیچ کدام پشتوانه اجرایی ندارند. مردم شعار نمی‌خواهند، آنها نیاز به برنامه دارند تا بتوانند برای رفتن به پای صندوق‌های رای انگیزه داشته باشند. با شعار و وعده نمی‌توانیم مردم را مجاب کنیم. باید بر اساس واقعیت‌های امروز جامعه برنامه ارایه دهیم، در حالی که دولت برای پرداخت حقوق بازنشستگان با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم می‌کند، وعده یارانه 450 هزار تومانی و یک میلیون تومانی از کجا می‌آید؟

این روزها مردم خسته‌تر از آنی هستند که به وعده‌های بی‌پشتوانه دل خوش کنند. این روزها همه از خزانه خالی و اوضاع نا به سامان اقتصادی خبر دارند و می‌دانند که دادن این پول‌ها یعنی تورم بیشتر، یعنی اقتصاد شکننده‌تر و اوضاعی که در نهایت به سود آنها تمام نمی‌شود.‌ای کاش در این فرصت‌های باقی ماننده آنها که داعیه ریاست‌جمهوری دارند به جای شعار دادن به فکر راه‌حلی برای مشکلات موجود باشند. به مردم برنامه مدون ارایه بدهند و کاری کنند که مردم از این رخوت و خمودگی خارج شوند. اینکه قرار باشد جمعیت اضافه شود، اینکه قرار باشد، جوانان ازدواج کنند و فرزند آوری کنند، این رویدادهای مهم بیشتر از آنکه به دستور و شعار احتیاج داشته باشد، به عمل نیاز دارد. به فراهم آوردن زیر ساخت برای افزایش جمعیت، به اینکه مشکل آب را حل شود، به اینکه مردم هر روز نگران معیشت خود نباشند و قیمت‌ها روزانه تغییر نکند. تا این اتفاقات رخ ندهد هیچ کدام از این حرف‌ها رنگ واقعیت به خود نمی‌گیرد.