فرصت‌های از دست رفته توسعه

۱۴۰۰/۰۳/۲۷ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۷۹۴۴۸
فرصت‌های
 از دست رفته توسعه

علی قنبری

یکی از گرفتاری‌هایی که اقتصاد ایران در سال‌های پایانی دهه 80 خورشیدی و در زمان دولت دهم با آن مواجه شد، بحث پرداخت یارانه‌های نقدی به همه ایرانیان بود. موضوعی که از زمان اجرا تا به امروز نه تنها کمکی به بهبود شاخص‌های اقتصادی و معیشتی خانواده‌ها نکرد، بلکه بر حجم مشکلات معیشتی و مشکلات اقتصادی خانواده‌های ایرانی افزود. در واقع 45هزار تومان در یک جیب مردم گذاشته شد و اعداد و ارقامی بسیار بیشتر از آن از جیب دیگر مردم برداشه شد. بر اساس این تجربیات تلخ است که امروز بسیاری از ایرانیان زمانی که از آنها پرسیده می‌شود ایا مایل به دریافت یارانه‌های نقدی از سوی دولت‌ها هستید؟ با اطمینان پاسخ منفی می‌دهند، چرا که تبعات یک چنین تصمیماتی را در فضای عمومی و اقتصادی جامعه حس کرده‌اند. متاسفانه علی رغم تمام هشدارهایی که کارشناسان اقتصادی در خصوص مخرب بودن رویکردهای مبتنی بر پرداخت یارانه‌های نقدی مطرح کردند، باز هم برخی نامزدهای انتخابات در دوره فعلی برای جلب افکار عمومی اقدام به ارایه وعده‌های یارانه‌ای کرده‌اند. یکی از نامزدها از 10برابر شدن پرداخت‌های نقدی صحبت کرده و اعلام کرده به زنان خانه‌دار بر اساس قانون کار حقوق می‌دهد، نامزد دیگری از تسهیلات میلیاردی به زوجین سخن گفته و فرد دیگری هم از وعده ارایه بسته‌های معیشتی روزانه به مردم پرده‌برداری کرده است.از میان نامزدهای موجود در انتخابات تنها یکی از افراد که شناخت مناسبی از اقتصاد دارد و ضرورت‌های این حوزه را می‌شناسد، از دادن وعده پرداخت یارانه نقدی به جمعیت ایرانیان خودداری کرده است. مجموعه این داده‌های اطلاعاتی حاکی از آن است که از منظر اقتصادی، گفتمانی که در بطن این انتخابات جریان دارد، گفتمانی سطحی و عوامانه است. در واقع نامزدهای تلاش نکرده‌اند با به کارگیری تیمی از اقتصاددانان نخبه، الگویی قابل اتکا برای توسعه پایدار کشور ارایه کنند. این در حالی است که هزینه‌های فراوانی در انتخابات صرف می‌شود اما برای تهیه برنامه‌های توسعه محور کار اساسی صورت نگرفته است. مردم از دولتی که قرار است، سکان هدایت ساختار اجرایی کشور را به دست بگیرد، توقع حل مشکلاتی چون تورم، رشد نقدینگی، گرانی مسکن، اشتغالزایی و...را دارند. 

برای دستیابی به یک چنین اهدافی باید الگوی مطلوب از توسعه داشت و مبتنی بر این الگو ساختارها را مستقر کرد. هیچ کشوری از طریق یارانه‌های نقدی نتوانسته توسعه و پیشرفت را به دست بیاورد. افرادی که وعده‌های ناشدنی می‌دهند، آیا متوجه هستند که یک چنین بارهای سنگینی باعث افزایش کسری بودجه و متعاقب آن افزایش تورم، رشد نقدینگی و توسعه پایه پولی خواهد شد؟ آیا کسانی که وعده پرداخت یارانه‌های ده‌ها برابری داده‌اند به‌طور شفاف اشاره کرده‌اند که منابع مورد نیاز این وعده‌ها را چگونه تامین خواهند کرد؟ اگر اقتصاد ایران در دهه 90 خورشیدی با مشکلات عدیده‌ای چون رشد منفی، گسترش فقر مطلق، افزایش اسیب‌های اجتماعی مواجه شده، به دلیل رویکردی است که از سال 89 در پرداخت یارانه‌های نقدی ایجاد شده است. اغلب کارشناسان معتقدند نامگذاری دهه 90 خورشدی به عنوان دهه از دست رفته برای اقتصاد ایران برآمده از تصمیم سازی‌های اشتباهی است که در خصوص پرداخت یارانه‌های نقدی ایجاد شد.

 اثرات مخرب این تصمیم سازی‌های اشتباه را امروز مردم با پوست و استخوان‌شان احساس می‌کنند. این در حالی است که متقاضیان در دست گرفتن سکان هدایت دولت آینده به جای بازگرداندن قطار مدیریت و برنامه‌ریزی کلان کشور به مسیر تصمیم سازی‌های آینده، اقدام به ارایه وعده‌های یارانه‌ای کرده‌اند. امیدوارم جامعه ایرانی بعد از پشت سر گذاشتن دوران پر فراز و نشیب قبلی به اندازه‌ای هوشمند و آگاه شده باشد که تسلیم این وعده‌های پوچ و دهان پر کن نشود. به عنوان یک اقتصاددان آرزو می‌کنم جامعه ایرانی در جریان گزینش انتخاباتی 28خرداد، گفتمانی را انتخاب کند که نزدیکترین نسبت را با توسعه پایدار برقرار کرده باشد.

 اهمیت این گزینش درست به اندازه‌ای است که می‌تواند سرنوشت نسل‌های ایرانی در چشم‌اندازهای پیش رو را نیز تعیین کند. هرچند فرصت‌های توسعه پایدار در دهه‌های اخیر یکی یکی برای جامعه ایرانی از دست رفته‌اند، اما چنانچه جامعه ایرانی به خودآگاهی لازم برای توسعه رسیده باشد، می‌توان از تجربیات گذشته، مسیری برای ساختن بهتر آینده استفاده کرد. نقطه امیدبخشی که همه برای رسیدن به آن باید تلاش کنند.