در ستایش ثبات در اقتصاد
آلبرت بغزیان
«بگذار آبها ساکن شوند تا عکس ماه و ستارهها را در وجود خود ببینی.» به نظر میرسد مولانا در این عبارت تلاش میکند در ستایش سکوت، آرامش و خردمندی سخن بگوید. همان طور که اهمیت مساله ثبات در علوم مختلف به اشکال گوناگون بیان شده، علم اقتصاد هم بابهای گستردهای را در خصوص اهمیت ثبات، آرامش و امنیت (منظور امنیت اقتصادی است) بیان کرده است. اتخاذ سیاستهای معقول در خصوص بازار ارز کشور برای رسیدن به ثبات یکی از ضرورتهایی است که هر دولتی با استفاده از آن میتواند آرامش را در ابعاد و زوایای گوناگون معیشت کشور جاری و ساری سازد. از سوی دیگر در پیش گرفتن سیاستهای عجولانه، خلقالساعه و غیرعلمی در مواجهه با مقوله ارز، ممکن است تار و پود شاخصهای اقتصادی را دچار تکانههای پی در پی سازد و معیشت مردم را نیز تحتالشعاع قرار دهد. بررسی تحلیلی عملکرد دولتهای مختلف حداقل طی سه دهه گذشته نیز حاکی از آن است که هر دولتی که توانسته در این زمینه رفتارهای متعارف و کارشناسی شده بروز بدهد در نهایت دستاوردهای افزونتری نیز کسب کرده و به رستگاری رسیده و در نقطه مقابل، آن دسته از دولتهایی که نتوانستهاند از دانایی رسوب کرده کشور در حوزه اقتصاد و بازارهای پولی و مالی بهرهمند شوند و درک درستی از ضرورتهای علمی و آکادمیک نداشتهاند با دست خالی عرصه قدرت را ترک کردهاند و کارنامه نامطلوبی در اقتصاد از خود به یادگار گذاشتهاند. حتی اظهارنظرهایی که مسوولان و تصمیمسازان کشور در خصوص مقوله ارزی مطرح میکنند باید با نهایت دقت و آگاهی بر زبان آید. در جریان نخستین نشست رسانهای رییسجمهور منتخب کشور، اظهارنظری در خصوص سیاستهای ارزی کشور در دوران تازه مطرح شد که به نظرم نیازمند تحلیل و ارزیابی دقیق است. قبل از هر چیز ذکر این نکته نیز ضروری است که طرح این موضوعات نه به دلیل مخالفت با ایدههای دولت تازه، بلکه در راستای کمک و مشورت به مسوولانی است که قرار است سکان هدایت اقتصاد و مدیریت کشور طی 4سال آینده را به دست بگیرند. اینکه اشاره شود که دولت جدید تلاش خواهد کرد ارتباط بازارهای مختلف با نرخ ارز و معیشت مردم را قطع کنند، به نظر مبتنی بر واقعیات اقتصادی کشور نیست. اینکه کسی اعلام کند میتواند ارتباط سفرههای مردم را با نرخ ارز قطع کند، نشاندهنده آن است که شناخت کافی از اقتصاد وجود ندارد. اقتصاد ایران سالهاست خیمه اقتصاد را مبتنی بر درآمدهای نفتی بر پا کرده است. حداقل در طول یک قرن اخیر این ارتباط تنگاتنگ وجود داشته و ابعاد و زوایای گوناگون اقتصاد را شکل داده است. البته کشوری مانند امریکا یا اروپا و سایر کشورهای توسعه یافته میتوانند یک چنین ادعایی را مطرح کنند، اما ایران که زیربنای اقتصاد خود را مبتنی بر درآمدهای ارزی قرار داده، برای پایان دادن به این ارتباط متقابل راه درازی را در پیش دارد که در کوتاهمدت و طی 4 سال و 8 سال یا یک دهه امکانپذیر نیست. اساسا مساله این نیست که ارتباط ایران با مهمترین ارز بینالمللی که 90 درصد ذخایر ارزی جهانی را شکل میدهد، قطع شود، مساله اصلی آن است که اقتصاد ایران با استفاده از چه مکانیسمی میتواند ثبات لازم را به گونهای در اقتصاد ایجاد کند که در وهله نخست اساسا نوسانات ارزی در کشور ایجاد نشود و در مرحله بعدی این نوسانات تاثیر مخربی بر معیشت اقشار مختلف مردم نداشته باشد. (یا کمتر اثرگذار باشد) دهههای متمادی است که کارشناسان اقتصادی از ضرورت کاهش وابستگی به درآمدهای نفتی و جایگزینی آن با درآمدهای مالیاتی برآمده از تولید و صادرات سخن میگویند اما نهتنها یک چنین ضرورتهایی مورد توجه قرار نگرفته، بلکه جریاناتی که سودهای کلانی از واردات و قاچاق کالا در کشور کسب میکنند در برابر هر نوع اصلاحی در این زمینه مقاومت میکنند. طبیعی است که برای شکلگیری این رویکرد اصلاحی، باید یک جراحی عظیم اقتصادی در کشور شکل بگیرد تا سود تولید در کشور در مقایسه با سوداگری و دلالی افزایش پیدا کند. بدون جهش واقعی در تولید و بسترسازی مناسب برای رشد شاخصهای تولید، ثبات در اقتصاد کشورمان شکل نخواهد گرفت. ایجاد این فضای تولیدی نیز با استفاده از دادگاه و بگیر و ببند و بخشنامه محقق نخواهد شد. برای شکلگیری یک چنین اتمسفری در فضای تولید و کسب و کار کشور، ابتدا باید امنیت اقتصادی در کشور ایجاد شود. امنیت زمانی ایجاد میشود که سیاستهای تنشزدایی در مواجهه با قدرتهای اقتصاد جهانی و سایر کشورها عملیاتی شود. زدودن تنشهای ارتباطی با سایر کشورها زمانی میسر میشود که به جای شعارهای تند و افراطی و رویکردهای سلبی، رویکردهای تعاملگرایانه با جهان پیرامونی در پیش گرفته شود. زمانی که یک چنین ملزوماتی شکل بگیرد، ثبات به اقتصاد ایران بازمیگردد و امنیت لازم برای سرمایهگذاری شکل میگیرد. با افزایش دامنههای ثبات و گسترش سرمایهگذاری بر زیرساختها میتوانیم امیدوار باشیم که ارتباط مخدوش سفرههای عمومی مردم با نوسانات ارزی منقطع شود. در واقع نوسانی شکل نمیگیرد که بخواهد، معیشت مردم را دستخوش تکانههای تورمی سازد. بنابراین به نظرم مشاورانی که وظیفه تنویر ذهن مسوولان را به عهده دارند باید مبتنی بر دادههای علمی و کارشناسی شده این مباحث را مطرح کنند تا خدای ناکرده کشور دچار مشکلات برآمده از تصمیمسازیهای غیرکارشناسی و خلقالساعه نشود.