رگولاتور مصرف انرژی؛ «قانون» یا «قیمت»؟
تعادل|«قیمت» به میزانی که سیگنال ورود یا خروج اشخاص حقیقی به/ از بازارهای مختلف به شمار میرود، به مثابه اهرمی پرقدرت در دست سیاستگذاران است که میتوانند بازار کالاهای عمومی را تنظیم کنند. انواع انرژی و سوخت در ایران، از جمله کالاهای عمومی به شمار میرود. همواره طی چند دهه اخیر از زبان کارشناسان اقتصادی شنیدهایم که به دلیل ارزان بودن قیمت، حاملهای انرژی بیش از اندازه مصرف شده و در واقع اسراف میشود. افزون براین، باعث قاچاق این کالاها به خارج از کشور نیز میشود. این استدلال اما از نگاه غلامحسین حسنتاش صاحبنظر حوزه اقتصاد انرژی مردود است. او بر این باور است که مساله بهرهوری در حوزه انرژی و به ویژه گاز تابع عوامل دیگری غیر از «قیمت» است. به باور او، کارنامه اجرای قوانین مربوط به انرژی تقریبا نزدیک به صفر است. اما بیش از 30 سال است که این ادبیات تکراری به صورت دورهای تکرار میشود.
حسنتاش در نشست مجازی موسسه دین و اقتصاد با موضوع «قیمت حاملهای انرژی؛ واقعیتها و جوسازیها» گفت: بحث قیمتگذاری حاملهای انرژی اوایل بعد از جنگ شروع شد. گفتند میخواهیم مصرف را کنترل کنیم. به همان زبان دوستان گفتیم باید توابع تقاضا را مطالعه کنید و کششهای قیمتی را دربیاورید، بعد ببینید باید چقدر قیمت تعیین شود تا مصرف را کنترل کنید. در آن موقع به یکی از اساتید علم اقتصاد خواهش کردم برای اولینبار در ایران یا حداقل بعد از انقلاب توابع تقاضای چهار فرآورده اصلی را مطالعه کند. در آنجا نشان داده شد کششهای قیمتی تقاضا خیلی پایین هستند و به نوعی بیکشش است بنابراین کنترل مصرف را فقط از طریق قیمت نمیتوان انجام داد. بعد گفتند قیمتها منطقی نیستند. گفتیم اصول قیمتگذاری منطقی چه چیزهایی هستند؟ گفتند، میخواهیم بهینهسازی کنیم، مصرف غیر بهینه است. گفتیم بهینهسازی چه مسائل و اصولی دارد و کتاب ترجمه کردیم و گفتیم به غربیهایی که استناد میکنید ببینید خودشان چه کاری انجام دادند. بحث الگوی مصرف را مطرح کردند و هر کدام جواب داده شد مستمسک دیگری پیدا کردند و گاهی به وجه شرعی متوسل شدند و گفتند اسراف و قاچاق میشود و عدالت اجتماعی برقرار نمیشود. هر کدام توضیح و جواب داده شد در آخر معلوم شد بودجه کم داریم و نمیتوانیم صنعت نفت را اداره کنیم خصوصاً این بحثها روی بنزین متمرکز میشوند به دلیل اینکه روزآمد و جرینگی است. درآمد حاملهای دیگر خصوصاً در آن زمان به زودی وصول نمیشد. وی تصریح کرد: اولاً هیچ جای دنیا قیمت حاملهای انرژی را با فوب خلیج فارس یا قیمت بازار جهانی تنظیم نمیکنند. بر اساس برنامه و سیاست انرژی تعیین میکنند و از خیلی از حاملهای انرژی مالیات میگیرند و به خیلی از حاملهای انرژی سوبسید میدهند برای اینکه میخواهند سبد بهینه را تضمین کنند. اگر هدفتان فوب خلیج فارس است در لوپی که افتادهاید تا ابدالدهر هم به فوب خلیج فارس نمیرسید به دلیل اینکه یک مرحله بالا میبرید دوباره خود آن باعث تورم میشود و نرخ اختلاف ارز پیدا میشود و دوباره میگویید ارز ارزان است و باید قیمت ارز را بالا ببریم.دوباره بین قیمت داخلی با ارزی که فوب خلیج فارس را تبدیل میکنید اختلاف شگرفی میافتد و همین جور این قضیه ادامه دارد. اصلاً نرخ ارز را چه در نظر میگیرید؟ کدام نرخ ارز؟ از 4200 تومان تا 25 هزار تومان داریم. چه کسی گفته نرخ ارز درست است که شما این جوری محاسبه کنید؟ حسنتاش افزود: مقوله بهینهسازی مصرف انرژی مقوله جایگزینی عوامل است با همان مدلهای مورد علاقه آقایان بحث کردیم و نشان دادیم اگر کشش جایگزینی عوامل بین سرمایه و نیروی کار، عوامل انرژی و غیر انرژی کشش جایگزینی صفر باشد مدلها نشان میدهند زمانی که قیمت انرژی را بالا میبرید تولید ناخالص ملی کشور پایین میآید و سطح عمومی قیمتها بالا میرود. در عمل ما این را تجربه کردیم. در تجربه طرح تحول اقتصادی در سالهای 89 و 90 که یک مرحله قیمت حاملهای انرژی را بالا بردیم آثار تشدید رکودی و تورمیاش را دیدیم یعنی همان چیزی که نوشته بودیم و پیشبینی کرده بودیم. حتی به فرض اینکه کشش صفر نباشد در اقتصادی که ساختار تورمی و انتظارات تورمی وجود دارد زمانی که قیمت چیزی را بالا میبرید به دلیل اینکه عوامل اقتصادی میدانند تورم بهزودی میآید و دوباره سطح عمومی قیمتها، قیمت نسبی آن حامل را تطبیق میدهد و دوباره در سطح نسبی نازلی قرار میگیرد اقدام به بهینهسازی نمیکنند چون سرمایه میخواهد و زمان میبرد و میدانند خیلی زودتر از آن دوباره قیمتها تطبیق پیدا میکنند و قیمت نسبی سر جای خود برمیگردد. بیشتر سعی میکنند در ساختار تورمی افزایش قیمت را به دیگران منتقل کنند که روی سر محرومترین و پایینترین طبقاتی انباشته و خراب میشود که درآمدهای ثابت دارند. وی با طرح این پرسش که آیا بقیه کالاها و خدمات در ایران با قیمتهای بینالمللی و فوب خلیج فارس تعیین میشود که اینگونه حاملهای انرژی را تعیین کنیم؟ افزود: شما که معتقد هستید قیمت و آثارش چیز شگفتآوری است که به هر چیز بزنید بهرهوری همهچیز را حل میکند به کارگری که حداکثر 5 میلیون تومان میدهید و کارگر مشابه او در آلمان 3 تا 4 هزار یورو میگیرد به این کارگر بگویید اگر استاندارد بهرهوری آلمانی را پیاده کردید 4 هزار یورو در ماه حقوق میدهیم. ببینید اگر او مساله دانش و آموزش و کارایی را حل نکرد و تا نیمهشب هم کار نکرد تا ماهانه 80 میلیون تومان حقوق بگیرد... چگونه است که در آنجا مکانیزم قیمتها عمل نمیکند ولی در اینجا عمل میکند؟ پس معلوم است داستان دیگری است.
داستان بهرهوری انرژی
وی افزود: گازهای همراه نفت هماکنون به دلیل تحریم تولید و صادرات نفت کم شده است. به اندازه حدود دو فاز پارس جنوبی گاز میسوزانیم و دودش را هوا میدهیم و محیط زیست را آلوده میکنیم چرا کسی آن را پیگیری نمیکند؟ چرا کسی برای آن حنجره پاره نمیکند؟ ما بارها گفتیم و نوشتیم. در مورد بیضابطگی در گازرسانی بارها گفتم و در بحث انرژی روستایی و بحثهای دیگر که به دلایل پوپولیستی نهادینه شده و نماینده به مردم وعده میدهد گاز میآورم در هر کوی و برزنی و هر روستای با جمعیت کوچکی گاز میبریم و زمانی که بعضی از انشعابات پشت درب خانه روستایی میرسد میلیاردها هزینه آن بوده است. بارها تأکید کردیم نمیگوییم روستایی از انرژی خوبی بهرهمند نباشد ولی آیا شما مطالعه فنی و اقتصادی کردید که با رقم شگفتانگیزی که گاز پشت درب خانهها بردید میتوانستید چه انرژیهای دیگری از جمله حاملهای خورشیدی، بادی، مدرن کردن انرژی سنتی که روستایی مصرف میکرد را انجام دهید تا اشتغالزا باشد و وابسته به گاز نکند؟
تراز منفی انرژی تا 1405
وی افزود: بر اساس برآورد سال گذشته شورای عالی انرژی، تراز انرژی کشور تا سال 1405 منفی است بدین معنا که از سال آینده دچار بحران گاز هم هستیم. چرا کسی اینها را پیگیری نمیکند؟ در سال 97 سه فاز جدید پارس جنوبی وارد مدار شد. از سال 97 تا 99 میعانات و گاز مایع نزدیک 400 میلیون دلار به خاطر سوءمدیریت در شرکت ملی نفت ایران به مشعل دادند و همه جا مطلع شدند. خبرگزاریها منتشر کردند 400 میلیون دلار سوخت و مردم باید تاوان دهند. میلیاردها بشکه عقبافتادگی تولید در میادین مشترک داریم. از همه مهمتر قانون رفع موانع تولید رقابتپذیر مصوب سال 1394 که هماکنون 6 سال از این قانون میگذرد. احکام بسیار بزرگی را در حد 100 میلیارد دلار برای بهرهوری انرژی از طریق راهکارهای قیمتی در نظر گرفته است. بدینمعنا که اگر سرمایهگذاری پیدا شد در کارخانهای با ارتقای بهرهوری انرژی، انرژی را آزاد کرد به وزارت نفت اجازه داده شده انرژی را به قیمتهای منطقی یعنی کسری از فوب خلیج فارس خریداری کنند تا سرمایه بازگشت شود. مگر نمیگویید ارزش انرژی فوب خلیج فارس است این میتوانست بهرهوری را بالا ببرد و اشتغال ایجاد کند و محیط زیست را بهتر کند و صادرات کشور را تقویت کند. چرا به اندازه سرسوزنی احکام را اجرا نکردید و کارنامه اجرای قانون تقریباً نزدیک به صفر است و کسانی که خودشان را نگران انرژی نشان میدهند چرا پیگیری نمیکنند؟ البته از سال 92 احکام در قوانین و مقررات دیگر وجود داشت، در سال 94 در قانون رفع موانع تولید رقابتپذیر و ارتقای نظام مالی کشور منضبطتر و تجمیع و قانونمندتر شده ولی کارنامه عملکردش نزدیک به صفر است.
بازدهی خودروهای
داخلی نصف خودروهای خارجی
حسنتاش با بیان اینکه بازدهی اتومبیلهایی که در کشور تولید میشوند نصف بازدهی اتومبیل روز دنیا است، گفت: مردم باید اتومبیلها را با قیمت گزاف خریداری کنند که از نظر مسافت دو برابر استانداردهای روز دنیا بنزین مصرف میکنند. اگر بنزین را به ازای مسافت حساب کنید 7 هزار تومان بابت آن پول میدهند و کسی در این باره چیزی نمیگوید. در مورد راندمان کانورژن یا تبدیل انرژی اولیه به انرژی ثانویه برق در نیروگاهها گزارشهای وزارت نیرو و شورای عالی انرژی 37 درصد است که البته باید کمتر از این باشد و اکنون در دنیا در سیکل ترکیبی به بالای 54 درصد و در سیستمهای پیشرفتهتر به بالای 70 درصد رسیده است.
وی افزود: یادم هست مطالعهای کاملا جهتداری را قبل از اجرای طرح تحول اقتصادی در سالهای 87 و 88 در مدیریت انرژی سازمان برنامه انجام شده بود و ما را برای ارایه نتایج مطالعه دعوت کردند. مطالعه هدفدار بود و میخواستند نشان دهند به قول آقایان یارانههای پنهان انرژی که البته با بحث دلار مطرح میکنند طبقات فرودست بهره کمتری میبرند و طبقات فرادست بهره بیشتری میبرند و هدف نشان دادن این بود ولی در آنجا به قدری مساله شاق بود که مطالعهکننده اذعان کرد گرچه ممکن است این گونه باشد ولی مطالعات نشان میدهند اگر قیمت را افزایش دهیم آثارش روی طبقات فرودست بدتر است. گرچه عادلانه نیست ولی طبقات فرودست آسیب کمتری میبینند. از کسانی که طرفدار عدالت اجتماعی هستند سوال میکنم شما نگران توزیع درآمدی هستید مگر طبقات فرادست از اتوبان و جاده و سایر امکانات بیشتر استفاده نمیکنند نرخ عوارض اتوبان تهران شمال با اتوبانهای مشابه سایر دنیا را مقایسه کنید و اگر در جای دیگر دنیا بخواهند این اتوبان را طی کنند 10 دلار میدهند. 10 دلار را با نرخ دلار 25 هزار تومان ضرب کنید و بگویید از اتومبیلها 250 هزار تومان بگیرید. از بقیه 20 هزار تومان بگیرید و از پورشه و... 250 هزار تومان بگیرید همه ویلادار هستند ممکن است آثار تورمی هم نداشته باشد و کاملا قابل کنترل هست چون همه پرداختها الکترونیکی شده و میتوان حساب کرد. مگر هماکنون در مورد برق و گاز با باستی هیلز و برجهای لوکس که پنت هاوسهای 300 متری دارد آمار و اطلاعات ندارید تا بتوانید قیمت برق را 10 برابر بگیرید. چرا این کار را انجام نمیدهید؟ اگر لازم هست مصوبه از دولت بگیرید و این کار را انجام دهید. پس نشان میدهد مساله چیز دیگری است.
شناسایی پرمصرفهای برق
وی افزود: اخیرا در قطعی برقها مساله استخراج بیتکوین مطرح شد. روی حرفهایی که زده میشود کمی دقت میکنید میفهمید چه خبر است. گفتند همه نیروهای نظامی و انتظامی و اطلاعاتی بسیج شوند تا اینها را شناسایی کنند. اگر بانک اطلاعاتی دارید سالها برای بنده قبض صادر میکنید با دستور ساده به بانک اطلاعاتی مصرفم بهصورت آنرمالی تغییر کرد در سیستم نشان دهید خانهای وجود دارد که نُرم مصرف 10 سال گذشتهاش این بوده ولی اکنون به شکل عجیب و غریبی تغییر پیدا کرده است. این به اطلاعات و جاسوسی نیاز ندارد بلکه به راحتی از طریق بانک اطلاعاتی قبض صادر میکند. پس نشان میدهد جاهای دیگر کار میلنگد. اگر کسی در مورد قاچاق نگران است باید بحث اساسی و ریشهای کند که چرا باید در کشور قاچاق به این گستردگی وجود داشته باشد؟ آیا فقط سوخت قاچاق میشود؟ نمیتوانید برای مردم شغل ایجاد کنید تا سراغ کارهای پر دردسر و پر ریسک برای تأمین معاش بروند و بسیاری از بحثهای دیگر که میتوان مطرح کرد.
پشت پرده وعده یارانه نقدی
حسنتاش اظهار کرد: کسانی که وعدههای یارانههای نقدی عجیب و غریب میدهند اولا تلویحا اعتراف میکنند که برای خلاص کردن کشور از نفت و متنبه کردن اقتصاد و حل ساختاری تولید غیرنفتی برنامهای ندارند و میخواهند با همین قیمتها بازی کنند به نحوی اعتراف به این مساله دارد. دوم اینکه میخواهند تجربه 89 و 90 طرح تحول اقتصادی آقای احمدینژاد را تکرار کنند چارهای ندارند ممکن است نگویند ولی چارهای ندارند غیر از اینکه سوخت را گران کنند و بعد بگویند پول آن را بین عدهای تقسیم میکنیم. تجربه نشان داده این تورم را تشدید میکند، شغلهای بیشتری را از بین میبرد، تولید بیشتری را به تعطیلی میکشاند، تورمی که ایجاد میکند ارزش آنچه میخواهند نقدی دهند را به زودی نزدیک به صفر میکند کما اینکه 45 هزار تومانی که روزی عددی بود اکنون چیز خندهداری است.
حسنتاش افزود: برداشتم این است که سفتهبازان از نوسانات منتفع میشود مخصوصا اگر بتواند بر نوسانات سوار شود و هدایت کند بداند چه زمانی باید چه چیزی را خریداری کند و چه زمانی باید چه چیزی را بفروشد. کسانی اقتصاد را در دور تسلسل باطل انداختهاند و در اوجها و هزینهها سود میکنند. به صورت سیکلی هم مطرح میکنند به محض اینکه موفق شدند قیمت حاملهای انرژی را بالا ببرند تورم ایجاد میشود و دوباره زمزمههای پایین بودن نرخ ارز را شروع میکنند و ما عادت کردهایم و کمکم زمزمهها شروع میشود با نرخ ارز صادرکننده انگیزه ندارد و دوباره حرفهای تکراری است که اهل فن باید نقد و بررسی کنند. من مدعی نیستم که نباید قیمتها اصلاح شوند اما در چه شرایط و مکانیزمها و مطالعاتی در شرایطی که ثبات نسبی در بقیه پارامترهای اقتصادی به وجود آمده باشد. جایی که به اقتصاد خوانده محترمی نقد میکردم زمانی که بحث بهرهوری و قیمت نیروی کار مطرح میشود برافروخته میشوید اتفاقا سوخت هم استاندارد نیست. گازوئیلی که به مردم میدهیم حدود 100 برابر استاندارد جهانی ترکیبات گوگردی دارد. هیچ کسی روی گازی که به خانه من و شما میآید کنترل ندارد که در آن چه استانداردی را رعایت شده است. دلیلی که استاندارد است این است که همین گاز به ترکیه صادر میشود و به دلیل اینکه ترکها ایستگاه دارند و کیفیت را کنترل میکنند و با قرارداد تطبیق میدهند هر سال دهها دعوا علیه ما دارند که گاز غیر استاندارد تحویل میدهیم. در مورد همین گونه است که چه صدماتی به اتومبیل مردم وارد میکند و هزینههای تعمیر و نگهداری را بالا میبرد جای خود دارد. بنابراین این گونه نیست که آن آقا میگوید بهرهوری نیروی کار استاندارد نیست و سوخت استاندارد است، درست باشد.
در هر حال در بحث انرژی مشکل داریم و شاخص شدت انرژی یکی از بدترینهای دنیا است و معادل 2.5 میلیون بشکه از نظر ارزش حرارتی پتانسیل بهینهسازی و صرفهجویی داریم. شما بارها روش قیمتی را تجربه کردید و شکست خوردید یکبار هم روش قیمتی که ما میگوییم و در قوانین خودتان گنجانده شده است را تجربه کنید. چرا ماده 12 مفصل قانون تولید رقابتپذیر با جزییات نوشته شد؟ به دلیل اینکه تجربه شد روش قیمتی شکست خورده و جواب نمیدهد. در سخنرانی چند روز پیش آقای وزیر نفت شنیدم در پایان وزارت خود تازه به یاد افتاده اینها مهم هستند و باید کاری انجام دهیم.