تأثیر کاهش نرخ سود بینبانکی بر روی بورس
همایون دارابی
با کاهش نرخ سود بانکی، وضعیت تولید از شرایط نامناسب کنونی در تأمین مالی تا حدودی رها خواهد شد؛ این در حالی است که اگرچه بورس آیینه بخش واقعی اقتصاد است، پس اگر وضعیت تولید خوب باشد، وضعیت بورس هم خوب است و به نظر میرسد که این برداشت و باور به وجود آمده است که با نرخ بالای سود بانکی و بهتبع آن، تسهیلاتی که با نرخ بالا به تولید داده میشود، عملاً نهتنها واحدهای تولیدی نفس نمیکشند، بلکه بورس هم بهبودی را در شاخص احساس نخواهد کرد. تلاش برای اصلاح نرخ سود بانکی که از مسیر کاهش نرخ سود بینبانکی میگذرد، شروعشده؛ این در حالی است که هماکنون متوسط سود تولید بین ۸ تا ۱۰ درصد است؛ در حالی که نرخ سود تسهیلات بانکی بدون اخذ مالیات، نزدیک به ۲۰ درصد است و با این وضعیت، عملاً هرروز بیشتر شاهد آن خواهیم بود که واحدهای تولیدی تعطیل میشوند یا با سرمایه در گردش کمکار خواهند کرد؛ چراکه سرمایهگذاران آنها ترجیح میدهند که پول خود را در بانکها بگذارند و بدون ریسک و پرداخت مالیات، بازدهی کسب کنند. هماکنون تولیدکنندگان با بهره کمتر از ۲۵ درصد قادر به دریافت وام نیستند، هرچند این رقم در برخی مواقع به ۲۷ درصد هم میرسد؛ پس تولیدکنندگان با این سرمایه در گردش گرانقیمت، در حال کار هستند. البته هنوز دولت جدید مستقر نشده است؛ اما به نظر میرسد که بانک مرکزی خود را با این سیاستها هماهنگ کرده و ظرف روزهای گذشته، نرخ سود بینبانکی، حداقل دو درصد کاهشیافته است؛ این در حالی است که نرخ سود بانکی و روند کنونی آن حکایت از آن دارد که سخنان رییسکل سابق بانک مرکزی مبنی بر اینکه این بانک دخالتی در نرخ سود بانکی نداشته، صحت ندارد؛ در غیر این صورت اکنون دلیلی بر کاهش نرخ سود وجود ندارد؛ اما بانک مرکزی همگام باسیاستهای رییسجمهور منتخب، در حال تلاش برای کاهش نرخ سود بینبانکی است. وقتیکه سیاستگذار رسمی، نرخ بینبانکی و نرخ ریپو (بازخرید اوراق دولتی) را هم در بازار بینبانکی و هم در استقراض بانکها از بانک مرکزی تعیین میکند، تمام نرخها در اقتصاد همخوان میشوند؛ بنابراین اگر نرخ بینبانکی و نرخ ریپو بیاید، تمام نرخهای تأمین مالی در بازار پول و سرمایه، همگام با آن کاهش مییابند و سرمایهگذاران تشویق به سرمایهگذاری در تولید از طریق بازار سرمایه خواهند شد و عملاً پولهای پارک شده به بازار میآیند. تا قبل از انتخابات ریاستجمهوری، یک رفتار مصنوعی در بازار ارز به چشم میخورد و برخی از کاندیداها سعی کردند که با دادن وعده نرخ ۱۱ تا ۱۷ هزارتومانی برای دلار، عملاً بازار را به سمت دلار کمتر از ۲۰ هزار تومان هدایت نمایند و در جهت نفع خود از آن بهرهبرداری کنند
البته خواسته فعالان اقتصادی و سهامداران آن است که نرخ ارز نه بالا و نه پایین کشیده شود؛ بلکه باثبات باشد؛ چراکه تولیدکننده و صادرکننده نیاز به ثبات نرخ دارند؛ بهنحویکه نرخ معقول و باثبات آن است که در آن، کالاهای ایرانی بتوانند با کالاهای ترکیه و دیگر تولیدکنندگان و صادرکنندگان منطقه رقابت کرده و از این نظر، کالای ایرانی قابل حضور در سبد مصرفی کشورهای منطقه باشد. در حال حاضر، مشکل اساسی این است که اختلاف بین نرخ نیما و بازار آزاد زیاد است که این امر باعث میشود صادرکنندگان ما عملاً تنبیه بشوند؛ ضمن اینکه صادرکننده باید ۱۰ تا ۱۵ درصد پایینتر، ارز خود را در سامانه نیما به واردکننده بفروشد که عملاً، با این کار سامانه نیما به واردکنندهها یارانه میدهد؛ از سوی دیگر حقوق گمرکی و حقوق دولتی واردات با ارز ۴۲۰۰ تومانی محاسبه میشود که این هم یک یارانه دیگری است که به بخش واردات داده میشود.