دلایل پذیرش مالیات تورمی از سوی دو لت‌ها

۱۴۰۰/۰۴/۲۱ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۸۰۳۰۸
دلایل پذیرش مالیات تورمی
از سوی دو لت‌ها

احمد یزدان‌پناه

 به دلایل مختلف، دولت‌ها نسبت به مالیات تورمی اقبال نشان می‌دهند و حال باید دید که چرا دولت‌ها حاضر هستند که چنین شری را برای خود و اقتصاد بپذیرند؟ دلیل اول این است که استقراض از بانک مرکزی در مقایسه با سایر راه‌های متداول و در دسترس اخذ مالیات برای دولت کاری آسان، سریع و بی‌دردسرتر است. روش‌های مرسوم مالیات‌گیری نیازمند حمایت و همراهی قوه مقننه و قانون‌گذاران است. کسب درآمد مالیاتی زمانبر بوده و نیازمند داشتن سازمان عریض و طویل مالیاتی است. اخذ مالیات به روش‌های مرسوم، در معرض آن است که درآمد هدف مورد نظر دولت به دلایلی مثل فرار مالیاتی تحقق پیدا نکند. در صورتی که استقراض از بانک مرکزی کاری سرراست است چرا که خزانه داری دولت می‌تواند بلافاصله آن وجوه را برای پرداخت‌های خود، بدون آنکه احساس کند آقا بالاسری دارد؛ به کار گیرد.  دلیل دوم به ما نشان می‌دهد که به دلیل محدودیت‌های «پایه مالیاتی» (یعنی کل میزان دارایی‌ها و درآمدهایی که دولت به‌طور قانونی برای آنها می‌تواند مالیات وضع کند) در کشورهای در حال توسعه، دولت‌ها برای اجرای تعهدات و قول‌هایی که در انتخابات به مردم در مورد پروژه‌های زیربنایی داده‌اند با کمبود منابع مالی مواجه هستند. از این رو، این بحث بین اقتصاددانان مطرح است که دولت‌ها در کشورهای در حال توسعه که هم از کمبود منابع و هم از آن تجهیز منابع برای تلاش‌های توسعه‌ای خود در رنج هستند، می‌توانند در شروع کار از تورم برای تجهیز منابع استفاده کنند. با راه افتادن موتورهای توسعه و افزایش تولید کالاها و خدمات و گسیل و عرضه آنها به بازارها، تورم را در یک فرایند «خود–ویران‌گر» (Self-destroying)قرار می‌دهد و لذا گروهی از اقتصاددانان بر این باورند که علم و هنر سیاست‌سازان و دولت مردان در بی‌خطر کردن شری به نام تورم و مالیات تورمی در به کارگیری آنها برای توسعه اقتصادی و رفاه مردم تجلی پیدا می‌کند. دلیل سوم نشان می‌دهد که، مالیات، یک پرداخت الزامی و اجباری است و لذا برخی از مالیات‌دهندگان برای پرداخت مالیات مقاومت از خود نشان می‌دهند. به دلیل فشارهایی که از طرف گروه‌های اعمال نفوذ‌کننده و گروه‌های فشار و لابی‌گر (Lobby groups) مقامات سیاسی کشور و به ویژه آنهایی که برای سر کار آمدن خود به آن گروه‌ها بدهی دارند و توسط آنها کمک شده‌اند تمایلی به افزایش نرخ‌های مالیاتی برای بالا بردن درآمد مالیاتی کشور را ندارند. با این همه، این جبهه‌گیری و مقاومت شهروندان در مورد «مالیات تورمی» وجود خارجی ندارد. این بدان خاطر است که هیچکس متوجه نیست و فکر نمی‌کند که با بالا رفتن سطح عمومی قیمت‌ها (تورم) دارد به دولت مالیات می‌پردازد و دست نامرئی دولت در جیب مردم برداشت خود را از درآمد آنها بدون کوچک‌ترین اعتراضی عملی می‌سازد. تازه این مقاومت‌ها به دلیل خود مالیات تورمی نیست، بلکه از تورم ناشی می‌شود و آن هم بیشتر وقتی رخ می‌دهد که تورم بدان گروه‌ها لطمات و صدمات عمده‌ای وارد ساخته است.دلیل چهارم این است که تورم از دیدگاه رشد اقتصادی در بلندمدت می‌تواند باعث برخی آثار مفید برای یک اقتصاد شود. تورم موجب باز توزیع درآمدها در جامعه به نفع افراد غنی که طبق معمول بخش بیشتری از درآمدهای خود را نسبت به مردم کم درآمد و فقیر پس‌انداز می‌کنند، می‌شود. بنابراین، ممکن است کشور پس‌انداز زیادی در نتیجه این توزیع مجدد تورمی برایش حاصل شود. این پس‌اندازها وجوه لازم برای سرمایه‌گذاری در جامعه را فراهم می‌آورند که از طریق آنها جامعه می‌تواند به رشدی پایدار در بلندمدت، بدون نیاز به تزریق امیدهای واهی، دست پیدا کند.