غیبت ایران در انقلاب چهارم صنعتی جهان

۱۴۰۰/۰۴/۲۳ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۸۰۳۵۹
غیبت ایران 
در انقلاب چهارم صنعتی جهان

مجیدرضا حریری

اقتصاد ایران در چشم‌انداز پیش رو با توجه به تحولاتی که در عرصه داخلی، منطقه‌ای و جهانی به وقوع پیوسته چه بایدها و نبایدهایی را باید مورد توجه قرار دهد؟ واقع آن است که اقتصاد ایران در چشم‌انداز پیش رو اگر نتواند به راحتی نفت بفروشد و اگر نتواند منافع حاصل از فروش نفت را در خدمت اهداف اقتصادی توسعه‌محور خود به کار بگیرد، مشکلات بنیادینی در اقتصاد و معیشت کشور ایجاد خواهد شد که تبعات مخرب آن ویران‌کننده است. باید توجه کرد، معنای استفاده از درآمدهای نفتی این نیست که این درآمدها مانند گذشته صرف واردات کالاهای مصرفی شود، بلکه احتیاج ایران به سرمایه، دامنه وسیعی از نیازهای توسعه‌ای را دربر می‌گیرد که ضروری به نظر می‌رسند.نباید فراموش کرد، اقتصاد ایران به خصوص طی دهه گذشته لطماتی را تجربه کرده که ترمیم کردن آنها نیازمند سرمایه‌گذاری‌های پایدار در زیرساخت‌های مختلف است. این منابع ارزی از دو راه تامین می‌شوند. یکی منابع ارزی حاصل از فروش نفت است و دیگری منابع ارزی برآمده از جذب سرمایه‌گذاری‌های خارجی که در کنار هم نیازهای سرمایه‌ای کشور را تامین می‌کنند. تحقق هر دو گزاره یاد شده نیز در گروی رفتارهای سیاسی ما با طرف‌های مذاکراتی‌مان در سطح بین‌المللی بازمی‌گردد. این وضعیتی است که اقتصاد ایران امروز با آن دست به گریبان است. ممکن است در آینده اقتصاد ایران به چنان درجه‌ای از توسعه پایدار دست پیدا کند که بتواند، وابستگی خود را به درآمدهای نفتی کاهش دهد. اما امروز یک چنین شرایطی ایجاد نشده است. اگر شخص یا جریانی در مخیله‌اش می‌گنجد که این کشور در حال حاضر بدون درآمدهای نفتی می‌تواند وضعیت کلی خود را ارتقا دهد، درک درستی از واقعیت‌های کشورمان ندارد. اقتصاد ایران نیاز دارد به مقدار زیادی (حتی بیشتر از صادرات 2میلیون بشکه نفت سال‌های قبل از تحریم) نفت، گاز و مشتقات نفتی صادر کند و با ارز برآمده از این صادرات، بتواند زیرساخت‌های آسیب‌دیده اقتصاد خود در بخش‌های مختلف را ترمیم کند. در شرایط فعلی اقتصاد ایران نیاز دارد در کشتیرانی، ناوگان هوایی، ناوگان جاده‌ای، ریلی و...فرسودگی‌های فعلی را جبران کند. ضمن اینکه آن بخش از ظرفیت‌های حمل و نقل کشور که دچار فرسودگی نیست آنقدر محدودیت دارد که پاسخگوی نیازهای اقتصاد کشور نیست. حدود یک دهه است که نسبت واردات کالاهای سرمایه ایران به نسبت کالاهای مصرفی‌اش، بسیار پایین است. این آمار در بحث‌های توسعه‌ای بسیار معنا‌دار است و به گونه‌ای خاص تصویری از مشکلات بنیادین اقتصاد را نمایان می‌کند. اقتصاد ایران نیاز دارد تا واردات کالاهای سرمایه‌ای داشته باشد. ماشین‌آلات و فناوری‌هایی که بتواند تکنولوژی‌های جدید را وارد کشور کند و ایران را وارد فاز چهار انقلاب صنعتی جهانی کند. انقلاب چهارم صنعت جهان را تکنولوژی‌های فناورانه تشکیل می‌دهد که متاسفانه اقتصاد سهم قابل توجهی در این انقلاب صنعتی جهانی ندارد. حتی صنایع موجود ایران از نظر فناوری و تجهیزات بسیار فرسوده و مربوط به دهه‌های گذشته هستند. مجموعه این عوامل به وسیله سرمایه‌گذاری‌های ارزی ایجاد خواهند شد. چه ناوگان حمل و نقل جاده‌ای، ریلی، هوایی و دریایی و چه سایر بخش‌های صنعتی و توسعه‌محور کشور نیازمند سرمایه‌گذاری‌های پایدار ارزی هستند. اگر اقتصادی بخواهد خودکفا باشد باید زیرساخت‌های لازم را داشته باشد. باید برق داشته باشد، حمل و نقل مطلوبی داشته باشد و از خطوط انتقال نیروی مناسب بهره‌مند باشد. در حال حاضر اقتصاد ایران در همه بخش‌های مرتبط با توسعه با کمبودهای جدی مواجه است و نیاز دارد تا در این بخش‌ها سرمایه‌گذاری‌های جدی صورت دهد. بدون تردید سرمایه‌های موجود داخلی کفاف بخش محدودی از این نیازها را می‌دهد. در سطح جهانی 2منبع مهم وجود دارد که از طریق آن می‌توان نیازهای سرمایه‌ای را پوشش داد. یکی سرمایه‌گذاری‌های خارجی و دیگری ارزهای برآمده از صادرات نفتی و مشتقات آن.همانطور که شرح دادم، تحقق این ضرورت‌ها نیز در گروی حل مشکلات سیاسی و بین‌المللی کشور است.اگر قرار است اقتصاد ایران بدل به اقتصادی شود که بتواند در برابر تکانه‌های سیاسی احتمالی آینده امکان مقاومت کند، ضرورت دارد تا زیرساخت‌های موجود استحکام پیدا کنند، فوندانسیون و اسکلت‌بندی آن محکم شود. چرا که معتقدم شرایط فعلی اقتصاد ایران به گونه‌ای نیست که بتواند در برابر تکانه‌های مستمر خارجی مقاومت داشته باشد. برای جلوگیری از فروریزی اقتصاد، باید زیرساخت‌های صنعتی، خدماتی و بازرگانی کشور دچار بازسازی و نوسازی شوند تا اقتصاد ایران بتواند در بطن حوادث آینده مقاومت لازم را داشته باشد.