ابعاد ژئوپلیتیک صادرات نفت از دریای عمان
سعید میرترابی
موضوع افتتاح پروژه گوره به جاسک ابعاد و زوایای گوناگونی دارد که ضروری است مجموعه این ابعاد مختلف در ارزیابیهای تحلیلی مورد توجه قرار بگیرد. رویکردهای تکبعدی نسبت به این پروژه آسیبهایی دارد که ممکن است در مسیر استیفای منافع حداکثری ایران از این پروژه اخلال ایجاد کند. برخی انتقادها در خصوص زمان زیاد و هزینههای بالای این نوع پروژهها مطرح میشود که بهطور کلی یک چنین مواردی در خصوص مجموعه پروژههای اقتصادی کشورمان صادق است. دلیل آن هم عموما به مساله تحریمهای اقتصادی، تخصیص اعتبارات و محدودیتهایی که در این زمینه وجود دارد، بازمیگردد. اما بهطور کلی بحث این است که کشورهای جنوبی همسایه ایران هم سالهاست به این نتیجه رسیدهاند که ضرورت دارد، مسیرهای جایگزینی را برای صادرات نفت خود داشته باشند تا در زمان بزنگاههای امنیتی و بحرانی بتوانند از این مسیرهای جایگزین استفاده کنند. این ایده با توجه به مشکلات امنیتی که در منطقه خلیج فارس، تنگه هرمز و... بروز میکند، کاملا منطقی به نظر میرسد و توجیه دارد. اگر یک چنین بیثباتیهایی که به دلیل حضور قدرتهای خارجی به وجود میآید تداوم داشته باشد و سایر مسائل ژئوپلیتیک، ضروری است که مسیرهای متفاوتی نیز تدارک دیده شود. ایران هم از زمان جنگ 8ساله ایران و عراق متوجه این ضرورت شده بود و برای آن برنامهریزی کرده بود اما تا زمان حاضر امکان عملیاتی شدن آن فراهم نشد. در زمانی که بحران جنگ نفتکشها ایجاد شد و ایران متوجه شد که دشمنان به دنبال آسیب زدن به شاهراه حیاتی اقتصادیاش هستند، تلاش کرد تا مسیرهای جایگزینی را برای انتقال نفت تدارک ببیند. بعد از این برهه زمانی بود که برنامههای تحقیقاتی در این زمینه آغاز شد و ایده ایجاد خط لوله برای صادرات از طریق دریای عمان شکل گرفت. اما جدای از ابعاد راهبردی و ژئوپلیتیک، این ایده از منظر اقتصادی نیز برای ایران توجیهپذیر است. با توجه به اینکه ایران مدتها از بازار نفت بینالمللی غایب بوده است به دنبال آن است که انگیزههای تازهای را برای مشتریانش فراهم کند تا نفت ایران را برای خرید انتخاب کنند.البته ایران همواره از این ظرفیت برخوردار بوده است که با استفاده از ظرفیتهایی که در حوزه نفتکشها داشته میتوانسته نفت خود را به اقصینقاط جهان صادر کند. اما به هر حال صادرات نفت از طریق دریای عمان ویژگی متفاوتی است که میتواند به ایران برای بازگشت پرقدرت به بازار نفت کمک کند. در این میان برخی این انتقاد را مطرح میکنند با توجه به اینکه ایران یکی از ارکان اصلی نقل و انتقالات نفتی از طریق تنگه هرمز است، افتتاح یک چنین پروژهای در راستای تضعیف تنگه هرمز است. به نظرم این نوع انتقادها هیچ پایه و اساس درستی ندارد، چرا که متنوعسازی مسیرهای صادراتی به معنای نفی سایر گزارههای موجود نیست. تنگه هرمز یک مسیر بینالمللی است و چنانچه مشکلی برای آن ایجاد شود باعث ضرر و زیان مجموعه کشورهای صادرکننده نفتی میشود و تنها شامل حال ایران نیست. با این توضیحات معتقدم، پروژه گوره به جاسک بهطور کلی میتواند برای اقتصاد ایران ظرفیتهای تازهای را ایجاد کند. ظرفیتهایی که هم ابعاد داخلی (توسعه مناطق جنوبی و سواحل مکران) و هم ابعاد خارجی (توسعه رویکردهای صادرات نفتی و...) را در بر میگیرد و به ایران برای حضور پرقدرتتر در بازار نفت بینالملل کمک میکند. باید منتظر هفتهها و ماههای آینده باشیم تا بعد از اجرایی شدن این پروژه، دستاوردهای مشخص ایران از این پروژه ملموستر شود.