تهران؛ شهر بیدفاع
گیتی اعتماد
روز گذشته از شمایل علیرضا زاکانی، شهردار جدید کلانشهر تهران رونمایی شد. چهرهای که هرچند اخبار و اطلاعات زیادی از او در حوزه مسائل سیاسی، تقنینی و جناحی وجود دارد، اما در حوزه مسائل مرتبط با اصول شهرسازی و معماری رزومهای از ایشان ثبت نشده که مبتنی بر آن بتوان تصویری از چشمانداز مدیریتی کلانشهری چون تهران در زمان مدیریت ایشان داشت. به طور کلی برای بهبود شاخصهای رشد و پیشرفت هر شهری، ابتدا باید الگوی کلانی برای توسعه تدارک دیده شود. در مرحله بعدی باید مکانیسم اقتصادی مناسبی برای دستیابی به توسعه ایجاد شود. برای ایجاد این بستر مناسب نیز نیازمند مدیرانی هستیم که تخصص، دانش و تجربه کافی برای بهبود شاخصها را داشته باشند. سالهاست از یک طرف، تحلیلگران و کارشناسان ضرورتهای توسعه در تهران و سایر شهرها و کلانشهرهای کشور را گوشزد میکنند و از سوی دیگر مدیران و مسوولان حوزه مدیریت شهری بدون توجه به این ضرورتها، پروژه شهرفروشی را مبتنی بر مناسباتی آلوده و غیرشفاف پیگیری میکنند. البته در این میان نمونههایی از مدیران دلسوز و متخصص نیز وجود داشتهاند که تلاش برای رشد و توسعه شهر را در دستور کار قرار دادهاند، اما از آنجا که مکانیسم مناسبی برای حل مشکلات تهران ایجاد و نهادینه نشده، تلاشهای این مدیران دلسوز نیز راه به جایی نبرده است. سعدی در بیتی از شخصیتی سخن میگوید که بر سر شاخی نشسته بود و شاخه را میبرید: «یکی بر سر شاخ، بُن میبرید/ خداوند بستان نگه کرد و دید/ بگفتاگر این مرد بد میکند/ نه با من که با نفس خود میکند»در واقع مثال عینی رفتاری که طی دهههای گذشته سیستم مدیریتی شهر تهران و البته برخی سودجویان با حیات جمعی این شهر میکنند در حکم فردی است که بر سر شاخی نشسته و شاخه را میبرد. به عنوان مثال در بحث شهرفروشی و تراکمفروشی که به نوعی، رویکرد اصلی مدیریت در شهر تهران را تشکیل میدهد، سلامت و حیات جمعی شهروندان مورد بیتوجهی قرار میگیرد. هر شهری برای رشد و مانایی نیازمند برخی گزارههای اساسی است که بدون آنها بهبود وضعیت شهرنشینی ممکن نخواهد بود. نخستین مورد، بحث سلامت و محیط زیست شهری است که باید مورد توجه قرار بگیرد. مورد بعدی ضرورت رشد اقتصاد و کسب و کار شهری است. از سوی دیگر هر شهر سامانیافتهای نیازمند سیستم حمل و نقل مناسب است و نهایتا با ایجاد این گزارهها باید زمینههایی برای تفریح، محیطهای آموزشی و گذران اوقات فراغت مورد توجه قرار بگیرند. بررسی وضعیت شهر تهران و اساسا بسیاری از کلانشهرهای کشورمان نشان میدهد که تهران در هیچکدام از این شاخصها نتوانسته نمره قبولی بگیرد. متاسفانه گسترش دیدگاههای سیاسی و جناحی در برابر رویکردهای حرفهای و تخصصی باعث شده تا تهران به نوعی به محل گروکشیهای سیاسی و جناحی بدل شود. به نظر میرسد مشکلات شهر تهران به نوعی برآمده از مشکلات کلان کشورمان باشد. همانطور که در سطح کلان کشور الگوی موثری برای توسعه وجود ندارد، در سطوح پایینتر و در حوزه مدیریت شهری نیز یک چنین الگویی برای توسعه مشاهده نمیشود. من به بیش از 50شهر و کلانشهر بزرگ جهان در آسیا، آفریقا و امریکای جنوبی سفر کردهام. بسیاری از این شهرها در زمره کشورهای توسعهیافته نیز محسوب نمیشوند. حتی شهرهای کشوری مانند هند که جمعیتی بیش از 1.5 میلیاردی برخوردار است و با فقر فزاینده دست به گریبان است، شرایط مناسبتری از شهرهای ایران دارند. اما ایران با ثروت فزایندهای که در حوزههای مالی، نیروی انسانی و... دارد، از این ظرفیتها به درستی استفاده نمیکند. بر اساس برخی آمارها در ایران حدود 800 دانشکده معماری و شهرسازی وجود دارد.
حتی امریکا نیز یک چنین آماری را ندارد. این شرمآور است که پایتخت کشوری با یک چنین ظرفیتهایی در حوزه ثروتهای خدادادی و نیروی انسانی با این مشکلات ریشهای مواجه باشد. تا زمانی که برنامه جامعی برای توسعه وجود نداشته باشد و تلاش موثری برای مقابله با فساد در مدیریت شهری به کار گرفته نشود، نمیتوان نسبت به بهبود شاخصهای توسعه در شهر تهران امیدوار بود. پیروز حناحی البته تلاشهای زایدالوصفی برای پایان تراکمفروشی انجام داد تا به این روند معیوب پایان دهد، اما چون ساز و کار کلی فسادزا است، حتی حضور یک مدیر متخصص نیز گرهگشا نیست. این در حالی است که کارنامه اصولگرایان در حوزه مدیریت شهری کارنامه مشخصی است و بعضا اعتقادی به پایان تراکمفروشی هم ندارند. در محلهای در تهران با عرض 8 متر و با طول کمتر از 100متر، بیش از 7 برج بزرگ ساخته شده است. در حالی که چند دهه قبل در همین محله خانههای ویلایی با فضای سبز مناسب و مشکلات کمتر وجود داشت. بر اساس برخی آمارها در تهران بین 500 هزار تا یک میلیون واحد خالی وجود دارد. این در حالی است که ساخت این میزان مسکن کمکی به بهبود وضعیت مسکن در تهران نکرده است. امروز خانوادههای بسیاری با مشکلات مرتبط با گرانی مسکن دست به گریبان هستند. برنده ساخت این تعداد واحد که برآمده از رویکرد تراکم فروشی است، سوداگرانی هستند که منافع فراوانی را از این مکانیسم به جیب میزنند. اما مردم به عنوان صاحبان واقعی این شهر هر روز دامنه وسیعی از گرفتاریها را تجربه میکنند که مدام بر حجم آنها نیز افزوده میشود. اما اگر قرار باشد، برای شهردار جدید تهران، اولویتهایی را در نظر بگیریم، میتوانیم مواردی چون پایان تراکم فروشی، حل مشکل ترافیک و بهبود وضعیت حمل و نقل عمومی، گسترش فضای سبز، بهبود فضای کسب و کار شهری و ارتقای سطح بهداشتی شهر در دوران کرونا اشاره کنیم.