بهانه تراشی نکنید؛ پاسخگو باشید
چرا عذرخواهی بلد نیستید؟
گلی ماندگار|
از قدیم شنیده ایم که پزشکان سوگند میخورند، سوگندی که آنها را در برابر حفظ جان مردم مسوول میکند و باید تمام تلاش و توان خود را برای بهبود بیماران به کار بگیرند. اما حالا بعد از یک سال و 8 ماه که از ورود کرونا به کشور میگذرد، مسوولان حوزه بهداشت و درمان که اتفاقا پزشک هم هستند، یادشان افتاده از کمبودها و کاستیها با مردم حرف بزنند. از اینکه چرا در حال حاضر که اکثر کشورهای دنیا توانستهاند کرونا را مهار کنند ایران باید در چنین وضعیت اسفباری دست و پا بزند؟ چرا هیچ کس خودش را مسوول پاسخگویی به مردم نمیداند. چرا باید در برابر اعترافات یکی از مسوولان که البته آن هم بعد از این همه رکورد زنی در آمار ابتلا و مرگ و میر دردی از مردم دوا نمیکند، مسوولان دیگر به جای اینکه سعی کنند، پاسخی قانع کننده برای مردم داشته باشند، جدال کلامی با یکدیگر را ترجیح دهند.
چرا وزیر امور خارجه باید در جواب حرفهای زالی به جای اینکه بگوید مشکل کار کجا بوده و واقعا چه عواملی باعث و عامل کندی واردات واکسن به کشور بوده با گفتن جمله «نگذارید از سکوتمان پشیمان شویم» به تمام شایعات دامن زند. شما چه چیزی را از مردم که موظف به پاسخگویی به آنها هستید پنهان میکنید که حالا مسوول ارگان دیگر را به شکستن سکوت خود تهدید میکنید؟ اما سوال مهمتر این است که مسوولان ما چرا عذرخواهی بلد نیستند؟
وحدت ملی در سایه اعتماد عمومی شکل میگیرد
چرا رییسجمهوری که مردم با هزاران امید و آرزو به تدبیرش او را انتخاب کردند، در مناظره انتخاباتیاش به یکی از کاندیداها بگوید اگر پا در میانی من نبود شما الان وضعیت خیلی بدی داشتید، در حالی که وظیفه یک رییسجمهور دفاع از حقوق مردم است نه لاپوشانی کردن خطاهایی که توسط
هم مسلکی هایش رخ میدهد و او برای لاپوشانی کردن آنها افتخار هم میکند. چرا رییسجمهور بعد از 8 سال در آخرین نشست هیات دولت میگوید، ما همهچیز را به مردم نگفتیم چون وحدت ملی خیلی مهم است. وحدت ملی با صداقت و روراستی شما با مردم به وجود میآید، شما چه چیزی را قربانی وحدت ملی کردید که از دیدگاهتان ارزش صادق بودن با مردم را نداشت. اعتماد عمومی که یکی از مهمترین ارکان وحدت ملی است. شما اعتماد مردم را به مسلخ بردید و در این شرایط از وحدت ملی حرف میزنید. همین مردمی که تاب آوری شان باعث شگفتی شما بود. حالا همین مردم به واسطه بی تدبیری شما و دیگر مسوولان هر روز تعدادشان کمتر میشود، هر روز بر تعداد افرادی که عزادار عزیزانشان میشوند، افزوده میشود و حالا وزیر بهداشت، وزیر امورخارجه، معاون وزیر امور خارجه و ... به جای پاسخگویی به مردم به جای اینکه از مردم بابت تمام سهل انگاریهایشان عذر خواهی کنند، به دنبال توجیه کردن هستند. مسوولان ما حالا مصداق بارز این ضرب المثل هستند که میگوید: «کی بود کی بود، من نبودم».
این حرفها درمان شرایط بحرانی کنونی نیست
دکتر علی الهیاری، پزشک متخصص بیماریهای عفونی در این باره به «تعادل» میگوید: در حال حاضر این حرفها نمیتواند درمان شرایط بحرانی کنونی باشد، اینکه بالاخره کسی باید به این کم کاریها و
بی توجهیها رسیدگی کند اتفاقی است که حتما برای بازگردان اعتماد عمومی به آن نیاز داریم، اما در شرایط کنونی بیش از هر چیز باید به مساله بالا بردن سرعت واکسیناسیون در کشور، واردات واکسن و البته رفع کمبود دارو در داروخانهها بپردازیم. در شرایط کنونی بهتر است همه آن کسانی که به نوعی مسوولان امر به شمار میآیند به جای خط و نشان کشیدن برای یکدیگر به فکر این باشند که دست به دست هم بدهند و راه چارهای برای شرایط بحرانی که الان در آن گرفتار شده ایم پیدا کنند. هر لحظه کوتاهی کردن در این زمینه میتواند به فاجعهای بزرگتر ختم شود. اینکه از ابتدا کرونا تا به حال ما حتی یک قرنطینه سراسری نداشته ایم خود به بزرگ شدن فاجعه کمک کرده است.
کادر درمان از پا درآمده
او در بخش دیگری از سخنانش میگوید، وزیر بهداشت و درمان که در پاسخ دکتر زالی گفتند اگر ما شرایط را کنترل نمیکردیم درآمار مرگ و میر به 1200 نفر در روز میرسید، میتوانند توضیح دهند که نحوه کنترل شرایط از سوی ایشان به چه صورت بوده است. از ابتدای کرونا تا به حال بارها و بارها اعلام شده که کادر درمان بیمارستانها شرایط بحرانی دارند، اکثر بیمارستانها با کمبود نیروی متخصص و پرستار مواجهاند اما فقط دستور استخدام صادر شد و هیچ کس از جمله وزیر بهداشت بر انجام این دستور نظارتی نداشتهاند. بهتر نیست برای یک بار هم که شده اشتباهات خود را بپذیریم و از مردم عذرخواهی کنیم.
نباید سرمان را زیر برف کنیم
هر آنچه که دکتر زالی اعلام کردند عین واقعیت است، اما مساله اینجاست که چرا اینقدر دیر به فکر افتادند تا پرده از واقعیتها بردارند. چرا تا به حال چنین تصمیمی نگرفتند؟
دکتر همایون بهرامی، آسیب شناس با بیان این مطلب به تعادل میگوید: متاسفانه مسوولان ما همیشه خیلی دیر تصمیم میگیرند که با مردم رو راست باشند. مساله کرونا هم از این قاعده مستثنی نیست. آنچه طی روزهای گذشته از زبان دکتر زالی بیان شده، مسالهای بوده که بسیاری از متخصصان این حوزه بارها و بارها به آن اشاره کردند، اما چون مقام و منصبی نداشتند کسی حرفهای آنها را جدی نگرفته است. اینکه ما با یک بیماری قبل از هر چیز به صورت امنیتی برخورد کنیم که باعث بروز مشکلات و آسیبهایی میشود که الان با آن مواجه ایم. این آسیب شناس در بخش دیگری از سخنانش میگوید: مساله اینجاست که مسوولان ما به این توجه نمیکنند که سرنوشت خانوادههایی که عزیزان خود را به دلیل این بیماری از دست میدهند، چه خواهد شد، آنها اصلا به مساله آسیبهای روحی و روانی بعد از پاندمی اهمیت نمیدهند. در چنین شرایطی بی توجهی به سلامت جسمی مردم هم باید مزید به علت شود و شرایط را بحرانیتر کند. مساله این نیست که چه کسی مقصر است، در حال حاضر مسوولان نباید به دنبال این باشند که گناه را به گردن دیگری بیندازند و خود را از هر اشتباه و خطایی مبرا کنند، آنها باید به فکر چاره برای جلوگیری از این بحران روز افزون باشند، تا فرصت هست باید اشتباه را جبران کرد، هر چند که دیگر نمیتوانیم انسانهایی را که جان خود را از دست دادهاند، به عزیزانشان برگردانیم اما میتوانیم با اقدامات درست و سریع مانع از افزایش آمار مرگ و میرها شویم و جامعه را از افتادن در پرتگاه افسردگی و منفعلی نجات دهیم.
سبلریتیهایی که خواهان محاکمه وزیر بهداشت شدند
اما عواقب آنچه رییس ستاد مقابله با کرونای استان تهران چهارشنبه شب درباره واقعیتهای موجود بیان کرد، عواقب دیگری هم داشت، علاوه بر مسوولانی که سعی میکردند تقصیر را به گردن دیگری بیندازند حالا موجی از اعتراضها از سوی مردم و البته هنرمندان هم به راه افتاده است، در این بین هستند هنرمندانی که خواهان محاکمه وزیر بهداشت به دلیل قصور در حوزه مسوولیتهایی که به او محول شده، شدهاند. اما مساله اینجاست که آیا تنها یک نفر میتواند متهم چنین اتفاق ناخوشایندی در جامعه باشد؟ هر چند که بعد از به راه افتادن این هجمهها علیه سعید نمکی مسوولان دیگری هم انگشت اتهام را به سوی وزیر بهداشت و درمان گرفتند. اما ماجرا اینجاست که در بروز چنین بحرانی یک نفر به تنهایی نمیتواند مقصر باشد، تمام بدنه دولت و البته نظام سلامت باید در برابر بروز چنین فاجعهای در کشور به مرد پاسخگو باشند. اینکه بسیاری از کادر درمان ماههاست حقوق دریافت نکردهاند و با این حال همچنان مشغول فعالیت و نجات جان بیماران هستند، اینکه تعداد قابل توجهی از همین کادر درمان در راه حفاظت از جان مردم، خودشان یا مبتلا شدهاند و یا جان باخته اند؟ اینکه مسوولان در مورد نگاه سیاسی به مساله کرونا و نجات جان بیماران از طریق واکسیناسیون هیچ عکس العملی نشان ندادهاند و حالا که کارد به استخوان رسیده میخواهند تقصیر را به گردن یکدیگر بیندازند، همه نشان از بی برنامگی و آشفتگی و البته ناتوانی کسانی دارد که داعیه حفاظت از جان مردم را داشتند و هر روز واکسن تازهای را رونمایی میکردند بدون اینکه این واکسنها به تایید سازمان بهداشت جهانی رسیده باشد. با این حال وقتی مساله تزریق واکسن برکت به میان آمد خیلی از همین هنرمندان پیش قدم شدند تا با تزریق این واکسن روحیه مردم و البته اعتماد آنها را بالا ببرند، اما در نهایت میبینیم که حتی آنها هم با تزریق 2 دوز واکسن باز به کرونا مبتلا شدهاند. آنچه اکنون اتفاق افتاده و باید مورد توجه قرار گیرد، وضعیت بغرنج و خطرناکی است که بیش از همه جان مردم را تهدید میکند. پس بهتر است به جای بازیهای سیاسی و شانه خالی کردن از زیر بار مسوولیت تا بیشتر از این دیر نشده و خانوادههای بیشتری عزادار نشدهاند، تدبیری اندیشیده شود.