از بین رفتن اعتماد عمومی چرا و چگونه؟
امانالله قرایی
وقتی مسوولان وعدههایی میدهند که به آن عمل نمیکنند، این باعث نوعی بیاعتمادی در جامعه میشود. نتیجه بیاعتماد شدن مردم به مسوولان میتواند بسیار بحثبرانگیز و لطمه زننده شود. در واقع مردم یک جامعه وقتی به مسوولان خود اعتماد میکنند، جان و مال خود را به آنها میسپارند، اما وقتی با این حقیقت تلخ مواجه میشوند، که اکثر آنچه از سوی مسوولان عنوان شده، وعده بوده و در عمل اتفاق دیگری رخ داده است، اعتماد عمومی صدمه میبیند و در صورت تکرار این اتفاق از بین میرود. از بین رفتن اعتماد عمومی مسالهای نیست که بتوان به راحتی از کنار آن گذشت. در شرایط کنونی بزرگترین انتظاری که مردم از مسوولان خود دارند، حفظ جانشان است. اینکه مسوولان تمام تلاش خود را برای حفظ جان آنها به کار بگیرند. نه اینکه تنها با مصاحبههای احساسی و شعارهای بیپشتوانه بخواهند آنها را سرگرم نگه دارند. در این شرایط مساله واکسن برای مردم از اهمیت ویژهای برخوردار است. هر روز تعداد زیادی خانواده در اقصی نقاط کشور عزادار میشوند.
اینکه وزیر بهداشت در یک سخنرانی اعلام میکند از فردا واکسیناسیون سراسری آغاز میشود اما در عمل اتفاقی که میافتد چیز دیگری است باعث از بین رفتن اعتماد عمومی میشود. مساله دیگر این است که مسوولان در سخنرانیهای خود به تاب آوری مردم اشاره میکنند، این تاب آوری تا کجا میتواند ادامه داشته باشد وقتی آنها راهکاری برای رفع مشکلات ندارند. در حال حاضر شرایط اقتصادی بد است. بسیاری از افراد برای تامین معیشت خود با مشکلات زیادی دست به گریبانند، در این بین بیماری کرونا هر روز قربانیهای بیشتری میگیرد. مردم از
یک سو نظر کارشناسان این حوزه را میشنوند و از سوی دیگر ادعاهای مسوولانی که هیچ پایه و اساس عملی ندارد. این سوگواریهای هر روزه جامعه را به لبه پرتگاه میبرد. اینکه هر روز وزارت بهداشت آمار فوتیهای کرونا را اعلام میکند و ما به عنوان یک خبر به آن نگاه میکنیم، مسالهای است که بسیار مهم است. این خبر نیست، آن چه ما میخوانیم تنها یک عدد نیست، مرگ 182 نفر یعنی از بین رفتن جان 182 انسان. یعنی عزادار شدن 182 خانواده، یعنی مرگ 182 نفر که هر کدام عزیز کسی بودهاند. تاثیرات منفی این اتفاقات در دراز مدت نمایان میشود و میتواند بحرانهای بدتری را به وجود بیاورد. چه اتفاقی رخ میدهد که ناگهان از 6 شهر قرمز به 143 شهر قرمز در کشور میرسیم. این نشاندهنده انفعال و عدم تلاش مسوولانی است که باید تمام توان خود را به کار بگیرند تا مانع از وقوع این اتفاق شوند. مردم این رفتارها را میبینند. چرا باید دهها هزار ایرانی برای دریافت واکسن پشت مرزهای کشور دیگری صف بکشند در حالی که ما تاریخ 100 ساله ساخت واکسن را داریم. چرا در این شرایط وزیر بهداشت هر روز از رونمایی یک واکسن خبر میدهد اما در عمل هیچ واکسنی برای تزریق وجود ندارد. همان ابتدا هم کارشناسان حوزه بهداشت و درمان اعلام کردند که واکسن داخلی نمیتواند جوابگوی نیاز جامعه باشد و باید برای خرید واکسن اقدام کرد. چرا هیچ کس به این توصیهها عمل نکرد؟ تمام این اتفاقات دست به دست هم میدهند و باعث از بین رفتن اعتماد عمومی میشوند. جامعه خالی از اعتماد جامعه بیمار است. مردم دیگر نمیتوانند به هیچ چیز باور داشته باشند. آنها هر روز بیشتر و بیشتر از دولتمردان فاصله میگیرند و کم کردن این فاصله کار آسانی نخواهد بود.