حمایت مطلوب از بازار سرمایه
همایون دارابی
دولت سیزدهم نباید مسیرهای نادرست اقتصادی بهخصوص قیمتگذاری دستوری کالاها و خدمات را در پیش بگیرد، چراکه این رویکرد علاوه بر آسیب جدی به صنایع مختلف کشور ازجمله خودرو، سیمان، فولاد و... شرایط مصرفکنندگان را نیز بهتر نمیکند. باید موانع را از سر راه تولید برداشت و یکی از موانع، همین قیمتگذاری دستوری و بیانگیزگی تولیدکنندگان است. براین اساس به هر میزان که تقویت تولید را در کشور شاهد باشیم، تنظیم بازارها نیز به شکل بهتر رقم میخورد و با توجه به آنکه بازار سرمایه آینه بخش واقعی اقتصاد است، با رشد تولید، شرایط بورس نیز بهمراتب بهتر خواهد شد. بورس کالا به عنوان یکی از ارکان بازار سرمایه باید میزبان عرضه محصولات مهم و مواد اولیه تولیدی شرکتهای بورسی باشد تا شفافیت و رقابت جای قیمتگذاری دولتی را بگیرد که این رویداد میتواند از راههای اصلی پشتیبانی از تولید باشد. تجربه قیمتگذاری دستوری در چند سال گذشته نشان میدهد که این رویه نهتنها در کاهش التهابهای قیمتی و تنظیم بهینه بازار کمککننده نبوده بلکه عموماً به توزیع رانت و عدم بهرهوری منجر شده که از دولت سیزدهم این انتظار میرود که سیاست قیمتگذاری دستوری کالاها را با مکانیزم بورس کالا و انرژی جایگزین کند تا همه فعالیتها بر اساس شفافیت و رقابت شکل گیرد. دراینبین دستورالعمل جدید سازمان بورس نیز مهم است. دستورالعمل جدید سازمان بورس برای عرضه اولیه شرکتهای پرریسک در چارچوب روش ترکیبی را میتوان اقدام مثبتی در راستای تسهیل ورود برخی شرکتهای نوپا و استارتآپی حوزههای مختلف در بازار سرمایه ارزیابی کرد. یکی از نگرانیهایی که در مورد این نوع از شرکتها اعم از استارتآپی یا پروژهمحور وجود دارد، ریسک بالای آنها برای سهامداران خرد است. از طرفی سهامداران خرد بهصورت سنتی از هر عرضهای که نام عرضه اولیه بر آن باشد استقبال و بدون توجه به ریسک اقدام به خرید میکنند. درحالی که این نوع از بازارها معمولاً تخصصی است. از طریق دستورالعمل جدید تلاش میشود تا بخشی از این عرضهها به صندوقها داده شود و صندوقها به نیابت از یونیتداران خود سهامدار این شرکتها باشند؛ زیرا عموماً صندوقهای سهامی ابعاد بزرگی دارند و حضور این سهام در پرتفوی آنها تأثیر زیادی روی ریسک صندوقهای سرمایهگذاری ندارد اما میتواند برای افراد حقیقی از ریسکهای بالایی برخوردار باشد. مساله دیگری که ما در سال گذشته و در اوج بازار شاهد آن بودهایم ورود تعداد زیاد و میلیونی سهامداران در عرضههای اولیه عمومی بوده است. حتی روز چهارشنبه هفته گذشته هم که شرکت مدیریت صندوق بازنشستگی کشوری عرضه اولیه شد، تقریباً دو میلیون و ۸۰۰ هزار نفر در آن مشارکت کردند.
گرچه این شرکت، شرکت بزرگی بود اما بههرحال اگر تعداد مشارکتکنندگان دوباره به مرز پنج میلیون نفر برسد و از آنهم عبور کند، تعداد سهام قابلعرضه در شرکتهای آماده عرضه اولیه به تعداد بسیار پایینی برای هر کد میرسد. ما حتی شاهد آن بودهایم که در عرضه اولیه به هر کد تعداد شش سهم تخصیصیافته که بسیار ناچیز است. یک پیشنهاد این است که اگر ما میخواهیم همین روش عرضه اولیه را حفظ کنیم سهام کوچکی که ماهیت آنها ممکن است پرریسک باشد را به صندوقهای سهامی ارایه دهیم و این صندوقهای سهامی باشند که سهام این شرکتها را در عرضههای اولیه خریداری میکنند و عموم مردم این سهام را نخرند. بههرحال شرکتهای کوچک پرریسک هم باید وارد فرابورس شوند اما ممکن است در صورت تداوم فعالیت، دچار مشکل هم بشوند؛ ما قبلاً هم شرکتهای کوچکی داشتیم که وارد فرابورس شدند و بعداً دچار مشکلاتی شدند. این گام جدید سازمان بهویژه اگر قرار باشد شرکتهای استارتآپی را هم عرضه کند که آنها هم بسیار پر ریسک هستند درروند ایجاد بازاری مانند بازار هدف بسیار مهم است و برای موفقیت این مسیر چارهای جز استفاده از صندوقها در عرضههای اولیه نیست.