مردم باید خودشان پلتفرم مورد نظرشان را انتخاب کنند
رضا الفتنسب
اگر طرح صیانت از حقوق کاربران اینترنت به همین شکل اجرا شود، در قدم اول برای کسب و کارهای خرد از جمله کسب و کارهای اینستاگرامی مشکل ایجاد خواهد شد. طراحان طرح در کلابهاوس و توییتر مدعی شدهاند که قرار نیست اینستاگرام بسته شود، چون مشابه داخلی ندارد، اما برخلاف ادعای آنها سرویسهایی که بتوان گفت مشابه اینستاگرام است در حال حاضر فعال هستند و بر همین اساس میتوانند طبق طرح، از اینستاگرام بخواهند با ایران قرارداد ببندد و در صورت پذیرفته نشدن درخواست، کمیسیون اختیار دستور فیلتر شدن اینستاگرام یا محدود کردن پهنای باند آن را دارد که اگر بدتر از فیلتر نباشد، مشابه آن است. در صورت پیش رفتن روند یاد شده، صاحبان کسب و کارها آواره میشوند. باید در اینباره صحبت شود که چرا مردم از سرویسهای مشابه پلتفرمهای خارجی استفاده نمیکنند؟ اول اینکه در تجربه قطعی اینترنت در سال ۱۳۹۸، پلتفرمها نتوانستند ترافیک را تحمل کنند و بعضا از دسترس خارج میشدند. ضمن اینکه مردم، برخی از پلتفرمهای ایرانی را به بعضی از نهادها منتسب میدانند، اما مثلا از تاکسیهای اینترنتی استفاده میکنند، چرا که سرویسهای خوبی ارایه میدهند. از طرف دیگر مسوولان میخواهند ظرف 8 ماه پلتفرم ایرانی مشابه اینستاگرام را فعال و رایج کنند که امکان آن نیست و قطعا کیفیت خوبی نخواهد داشت. در حالی که ممکن است با گذشت زمان اگر پلتفرمی خدمات خوبی ارائه بدهد، مردم از آن استقبال کنند؛ همان طور که در حال حاضر از برخی از اپلیکیشنهای مسیریابی داخلی استقبال شده است. بیش از ۴۰ میلیون کاربر اینستاگرام در ایران هستند و در آن صورت، تکلیف مردمی که در این شرایط اقتصادی به اینستاگرام پناه آوردهاند چیست؟ بسیاری از مردم در حال حاضر راه دیگری برای معاش ندارند و مسوولان باید پاسخ بدهند که میخواهند برای این افراد چه کنند و این افراد بعد از قطع شدن اینستاگرام باید به کجا بروند؟ در قدم بعدی وبسایتها نیز به مشکل برمیخورند. چرا که خیلی از ورودیها از شبکههای اجتماعی و اینستاگرام است که اگر اینها محدود شود، ترافیک کم و سرمایهگذاری سالهای گذشته از بین خواهد رفت. ما سینهچاک خارجیها نیستیم، اما در این شرایط اقتصادی این طرح، بدترین طرح است. طرح حکمرانی بر فضای مجازی خوب است، اما این طرح باید اصلاح شود. برای حکمرانی بر فضای مجازی بدون ایجاد محدودیت برای مردم و اینکه با روح و روان آنها بازی شود، باید در یک بازه زمانی مناسب از پلتفرمهای داخلی حمایت کنند. برای مثال میخواهند به جای گوگل، موتور جستوجوی داخلی را قرار دهند که تجربه نشان میدهد جوابگوی ترافیک بالا نیست؛ بنابراین در این شرایط باید گوگل فعال باشد و در کنار آن از موتورهای جستوجوی داخلی حمایت شود. البته این حمایت نباید فقط مالی باشد، بلکه باید زیرساختها فراهم و فرهنگسازی شود و در نهایت اجازه دهیم مردم انتخاب کنند. اگر مجلس دغدغه تجارت الکترونیک دارد باید به این نکته توجه کند که حجم خردهفروشی آنلاین در ایران در حال حاضر ۳.۲ درصد از حجم کل خردهفروشی در کشور است. در حالی که این رقم در ترکیه ۸ درصد و در چین ۴۴ درصد است. بر این اساس میتوان از بخش خصوصی مشورت گرفت که چه اقدامات و قوانینی لازم است تا حداقل به وضعیت ترکیه برسیم. همچنین سالها این موضوع مطرح شده که قانون تجارت الکترونیک در کشور مربوط به سال ۱۳۸۲ است که حتی گوشی هوشمند در کشور وجود نداشته و باید اصلاح شود اما تاکنون اقدامی برای آن انجام نشده است. مسوولان مدام چین، ترکیه، هند و کشورهای مشابه را مثال میزنند، اما باید به این نکته توجه شود که این کشورها با سایر کشورهای جهان مراوده دارند، اما ما حتی نمیتوانیم در کشور عراق که کشور دوست و همسایه است و برخی جوانان ایرانی در آنجا شهید مدافع حرم شدهاند، برای توسعه کسب و کار خود حساب بانکی باز کنیم. از طرف دیگر تولیدکنندگان با برخی تحریمهای داخلی و مشکلات مالیاتی مواجه هستند، حالا زمانی که کشور با مشکلات اقتصادی مواجه و دولت در حال تغییر است، نمایندگان مجلس دست روی چنین طرحی گذاشتند و بدتر اینکه آن را اصل ۸۵ کردند. نمایندگانی که به این طرح رای دادند باید در برابر وجدان خود پاسخگو باشند؛ چرا که هم بین نمایندگان و هم بین اقشار مختلف مردم به اجرای این طرح به شکلی که نوشته شده نقد وجود دارد.