ارتباط متقابل اقتصاد و مذاکرات

۱۴۰۰/۰۶/۱۰ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۸۱۷۰۲
ارتباط متقابل اقتصاد 
و مذاکرات

حسن بهشتی‌پور

«اقتصاد کشور را نباید به تحریم‌ها گره زد.» حتما شما هم بارها اظهاراتی از این دست را شنیده‌اید که از سوی مسوولان رده بالای دولت جدید عنوان می‌شود. اظهاراتی که هرچند در ظاهر جذاب و شنیدنی است، اما در واقع برآمده از نوع خاصی از عدم شناخت حوزه‌های اقتصادی و ارتباط آن با روابط بین‌الملل است. هرچند هیچ ایرانی متعهدی دوست ندارد که اقتصاد و معیشت کشور با تحریم‌ها و عوامل بیرونی مرتبط شود، اما ساختارهای اقتصادی و ارتباطی در جهان امروز چنان در هم تنیده‌اند که گریزی از آن را نمی‌توان متصور شد.در این میان، بعد از تشکیل کابینه سیزدهم افکار عمومی و تحلیلگران به دنبال نشانه‌هایی هستند که مبتنی بر آنها بتوانند تصویری از احتمالاتی در خصوص مذاکرات هسته‌ای با 1+4 و امریکا به دست آورند. در شرایط فعلی به نظر می‌رسد، پرونده هسته‌ای ایران در وضعیت کما قرار گرفته است و باید راهکارهایی پیدا کرد تا پرونده هسته‌ای به نحوی از این وضعیت معلق خارج شود. با تداوم این شرایط، این مردم ایران هستند که متضرر می‌شوند، چرا که ادامه تحریم‌ها مستقیما بر روی اقتصاد و معیشت کشور تاثیر می‌گذارد و سفره‌های ملت را خالی‌تر از قبل می‌کند. اینکه برخی افراد و جریانات در کشورمان شعار می‌دهند که «اقتصاد را به تحریم گره نزنید» در ظاهر حرف زیبایی است، اساسا کیست که دوست نداشته باشد، تاثیر عوامل بیرونی کاهش پیدا کند و اقتصاد ایران با در پیش گرفتن یکسری اصلاحات اثرات تحریم‌ها را کاهش دهد. اما نه در دولت قبلی، حرکتی در این زمینه مشاهده شد و نه اینکه دولت جدید، نشانه‌هایی را در خصوص اجرای این اصلاحات ضروری بروز داده است. در مدت زمانی که این دولت روی کار آمده به جز برخی اظهارنظرهای مبهم در خصوص خودکفایی، بحث تثبیت قیمت‌ها و... راهبرد موثر دیگری ارایه نشده است. باید دید آیا این دولت قادر به اجرای اصلاحات اقتصادی می‌شود یا خیر؟ اینکه برخی تصور کنند با افزایش توانایی‌های هسته‌ای می‌توان تغییری در روند لغو تحریم‌ها و بهبود شاخص‌های اقتصادی ایجاد کرد، یک اشتباه محاسباتی خطرناک است. ارتقای دانش هسته‌ای ممکن است بتواند برای کشور نوع خاصی از بازدارندگی ایجاد کند، اما پایان دادن به تحریم‌ها از طریق افزایش توانایی‌های هسته‌ای ممکن نیست. نمونه عینی یک چنین کشورهایی، کره شمالی است که حتی به بمب هسته‌ای هم دست پیدا کرده، اما هرگز نتوانسته، گامی در راستای پایان دادن به دامنه تحریم‌ها بردارد. بنابراین رفتار منطقی آن است که ایران در وهله نخست اجازه ندهد، مذاکرات با 1+4 و امریکا در وضعیت بلاتکلیفی قرار بگیرد و در وهله بعدی اصلاحات ضروری در بخش‌های اقتصادی را حوزه نظامات بودجه‌ای، مالیاتی، یارانه‌ای و... در پیش بگیرد. موضوع دو‌گانه‌ای که متاسفانه علی‌رغم توصیه‌های کارشناسان، هرگز مورد توجه مسوولان تصمیم‌ساز قرار نگرفته است. به عبارت روشن‌تر، ایران باید راهبردی با دو گزاره در پیش بگیرد، از یک طرف با انجام اصلاحات اقتصادی اثربخشی تحریم‌ها را کاهش دهد و از سوی دیگر با پیگیری و به سرانجام رساندن مذاکرات، اقتصاد و کشور را از بلاتکلیفی فعلی خارج کند. باید بدانیم تداوم این وضعیت فشار زیادی روی طرف مقابل وارد نمی‌سازد، اما این مردم ایران هستند که هر روز باید شاهد حذف اقلام تازه‌ای از سفره مصرفی خود باشند. امروز مردم ایران بعد از حذف هزینه‌های تفریحی، آموزشی، بهداشتی و... آرام آرام برخی اقلام ضروری را نیز از سبد مصرفی خود خارج می‌کنند. با شعار دادن نمی‌توان مشکلات مردم را حل کرد، برخی از مسوولان اجرایی مدام شعار می‌دهند که نباید اقتصاد و معیشت کشور را به مذاکرات گره زد، اما واقع آن است که این موضوع دست ایران نیست، درست یا غلط این گزاره‌ها (اقتصاد و مذاکرات) به هم مرتبط شده‌اند و تا زمانی که مذاکرات به سرانجامی نرسد، ایران قادر نخواهد بود به بخش زیادی از ظرفیت‌های مالی، اقتصادی و صادراتی خود دسترسی داشته باشد. از سوی دیگر برخی جریانات خاص در داخل و خارج مجلس اعلام می‌کنند تا زمانی که تمام دامنه تحریم‌ها لغو نشود، ایران مذاکرات را به سرانجام نمی‌رساند. ایران سال‌هاست که این اظهارات را مطرح می‌کند، ولی مگر معنای مذاکرات این است که یک‌طرف به تمام مطالبات خود برسد؟ همان‌طور که طرف مقابل به همه خواسته‌های خود نمی‌رسد، این سوی معادله هم باید خواسته‌های خود را تعدیل کند. ضمن اینکه اساس مذاکرات مبتنی بر بده و بستان قرار دارد. ایران باید با مقوله مذاکرات واقع‌گرایانه برخورد کند. رویکرد واقع‌بینانه آن است که ایران به دنبال لغو تحریم‌های اثرگذاری چون تحریم‌های نفتی، تحریم‌های کشتیرانی، تحریم‌های بانک مرکزی، تحریم‌های بیمه‌ای و... تمرکز کند. لغو همین بخش از تحریم‌ها هم یک گام رو به جلو محسوب می‌شود. بنابراین این تصور که باید سیاستی مبتنی بر همه یا هیچ در پیش گرفته شود، ایران را به مطالبات مورد نظرش نمی‌رساند. حتی اگر مدام این خواسته‌ها تکرار شود باز هم نتیجه‌بخش نخواهد بود. به عنوان یک پژوهشگر حوزه سیاست خارجی معتقدم ایران حتی اگر دامنه مذاکرات را به حوزه‌های منطقه‌ای و توانایی‌های موشکی خود بکشاند، باز هم تمام تحریم‌ها لغو نخواهد شد. ایران با انجام اصلاحات اقتصادی از یک‌طرف باید اثربخشی تحریم‌ها را کاهش دهد و از سوی دیگر با انجام مذاکرات به مردمش برای داشتن یک زندگی حداقلی کمک کند. در غیر این صورت ایران همچنان با مشکلات عدیده اقتصادی و معیشتی دست به گریبان خواهد بود و مردم همچنان باید فشارهای شدیدی را تحمل کنند. مگر آنکه تصمیم‌سازان کشور متوجه واقعیاتی که در پهنه سیاست بین‌الملل جریان دارد، شوند.