تئوری استقلال و تثبیت قیمتها
محمدرضا منجذب
چرا استقلال بانک مرکزی مهم است؟ استقلال بانک مرکزی چه تاثیری در بهبود شاخصهای اقتصادی از جمله مهار تورم، تثبیت قیمتها و... دارد؟ تبعات عدم استقلال بانک مرکزی در اقتصاد کشورها چگونه ظهور و بروز پیدا میکند؟ هرچند چنین ابهاماتی سالها است در فضای اقتصاد بینالمللی حل شده و کشورهای مختلف، استقلال بانکهای مرکزی را به عنوان یک اصل پذیرفته شده ارج نهاده و به آن عمل میکنند، اما افراد و جریاناتی در کشورمان وجود دارند که هنوز متوجه این ضرورت غیر قابل انکار در اقتصاد نشدهاند. بنابراین همچنان اساتید اقتصادی به جای بررسی و تحلیل چگونگی دستیابی به یک الگوی پیشرفته در مسیر توسعه باید در خصوص اصول بدیهی (ازجمله ضروری بودن یا نبودن استقلال بانک مرکزی) به اظهارنظر بپردازند. متاسفانه گروهی در این کشور وجود دارند که همچنان در این گزاره مبرهن شبههافکنی میکنند و استقلال بانک مرکزی را حتی عامل بروز مشکل در اقتصاد و معیشت میدانند! اما باید دید که مطالعات تجربی در این خصوص چه میگوید و آیا ارتباطی میان استقلال بانک مرکزی و رشد اقتصادی، تثبیت قیمتها و مهار تکانههای تورمی وجود دارد. مطالعات تجربی راجع به استقلال بانک مرکزی نشان می دهد که در کشورهای پیشرفته صنعتی بین «استقلال بانک مرکزی »و «تورم»رابطه منفی وجود دارد. یعنی هر اندازه که در اقتصادی بانکهای مرکزی استقلال بیشتری داشتهاند و دولتهای به حیطه اختیارات قانونی آنها را بیشتر احترام گذاشتهاند نهایتا دستاوردهای اقتصادی افزونتری در این کشورها ثبت شده است. در مسیر معکوس نیز هر اندازه که کشورها قلمروی کمتری برای تصمیمسازیهای مستقل بانک مرکزی قائل شدهاند، شاخصهای اقتصادی با تکانههای نوسانی افزونتری همراه بودهاند. نمونههای متعددی در اقتصادهای کشورهای توسعهیافته و کشورهای در حال توسعه وجود دارد که از طریق افزایش دامنههای استقلال بانکهای مرکزی توانستهاند، عملکرد مطلوبی در حوزه مهار تورم خلق کنند. اما مشکل اصلی برخی افراد و جریانات که در خصوص ضرورت استقلال بانک مرکزی شبههافکنی میکنند و از رویکردهای علمی و تجربه شده بشری گریزانند چیست؟ به نظر میرسد بخش قابل توجهی از مشکلات این حوزه ناشی از نافهمی در ارایه شاخص استقلال است. موارد و معیارهایی که جهت استقلال بانک مرکزی استفاده شده است عبارتند از: «توانایی بانک مرکزی در انتخاب اهداف سیاستیاش به دور از نفوذ دولت، روش اداره بانک مرکزی، توانایی بانک مرکزی در استفاده از ابزارهای پولی به دور از محدودیتها و الزاماتی که برای تأمین کسریهای مالی به آن تحمیل میشود.» اینها گزارههای بنیادینی است که در مباحث مرتبط با موضوع استقلال بانک مرکزی باید به آنها توجه شود، زمانی که به این شاخصهای ریشهای توجه نشود، نوع خاصی از کجفهمی به وجود میآید که باعث میشود برخی افراد اساس موضوع را زیر سوال ببرند. اما تاثیر مستقل شمرده شدن قلمروی اختیارات بانک مرکزی در شاخصهای اقتصادی چگونه بروز پیدا میکند؟ در حالی که که استقلال بانک مرکزی میتواند موجب تثبیت قیمتها شود، اما تاثیر آن بر عملکرد حقیقی اقتصاد به اندازه فرایند تثبیت قیمتها نیست. از سوی دیگر همبستگی کاملا منفی بین تورم و استقلال بانک مرکزی در این کشورها کاملا مشخص است. هر اندازه که استقلال بانک مرکزی افزونتر شود، روند کلی تثبیت قیمتها هم تسریع خواهد شد. اساتید دلسوز اقتصادی بارها هشدار دادهاند که اقتصاد ایران دیگر فرصتی برای آزمون و خطا ندارد. اساسا دیگر نه منابع مالی کافی در اختیاردارد و نه اینکه زمانی برای امتحان کردن، ایدههای خام باقی مانده است.