اولویت‌های نظام بانکی در دولت جدید

۱۴۰۰/۰۶/۰۴ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۸۱۴۸۹
اولویت‌های نظام بانکی 
در دولت جدید

حجت‌الله فرزانی

دولت سیزدهم باید خود را برای اصلاحات اساسی در شبکه بانکی و تفکیک سازوکار بانک‌های خصوصی، دولتی و توسعه‌ای مهیا کند و استقلال بانک مرکزی در اولویت قرار دارد. این اولویت‌ها می‌توانند در دو دسته قرار بگیرند، دولت اگر بخواهد سیاست‌های پولی به درستی در کشور اجرا شود باید استقلال بانک‌ مرکزی را به رسمیت بشناسد و وقتی که استقلال بانک مرکزی پذیرفته شود باید قانون بانک مرکزی نیز اصلاح شود. بنابراین این از نظر ساختار بانک مرکزی است که پس از اجرای قانون باید این اصلاحات صورت بگیرد.

ساختار شبکه بانکی بسیار معیوب است و در حال حاضر ما اصلاح نظام بانکی را باید در اولویت داشته‌ باشیم. حتی اگر نگاهمان به بانک مرکزی به گونه‌ای باشد که نیازی به اصلاح آن نباشد اما حتما ساختار شبکه بانکی باید اصلاح شود.

اصلاح شبکه بانکی منوط به چند اقدام موثر و بزرگ است، در قدم اول، بحث نوع شیوه‌های نظارتی بر بانک‌های دولتی و بانک‌های خصوصی و نحوه تفکیک این موضوع است و بازنگری در شیوه‌نامه نظارت بر بانک‌ها باید مورد توجه قرار گیرد. همچنین بحث اصلاح ساختار کفایت سرمایه بانک‌های دولتی که در حال حاضر متاسفانه از استانداردهای بین‌المللی بسیار دور است، نیز مهم است.

نظارت‌پذیر کردن بنگاهداری بانک‌ها نیز نکته دیگر است زیرا بنگاهداری بانک‌ها و عدم نظارت‌پذیری مخصوصا بانک‌ها و موسسات اعتباری خصوصی واین سازوکار باعث شود که آنها خلق پول کنند و باید دانست که این خلق پول برای اقتصاد کشور بسیار خطرناک است و می‌تواند به تورم دامن بزند و جلوگیری از این امر بسیار ضروری است.

اصلاح نحوه تخصیص تسهیلات بانکی نیز باید در دستور کار باشد. تسهیلات بانکی نیز باید اصلاح شود و توزیع این تسهیلات باید به درستی انجام شود که متاسفانه در شبکه بانکی در حال حاضر این امر به درستی انجام نمی‌گیرد.

ضرورت تفکیک و توجه به بانک‌های توسعه‌ای نیز اهمیت دارد. باید این نوع از بانک‌ها ساختار مناسب خود را داشته باشند، متاسفانه الان بانک‌های توسعه‌ای ما از کارایی لازم برخوردار نیستند. از سوی دیگر، بانک‌های تجاری باید از سایر بانک‌های تخصصی و توسعه‌ای کاملا مجزا و جدا شوند. این‌ موارد همگی از اولویت‌هایی است که می‌توان برشمرد و اگرچه اولویت‌های دیگری هم وجود دارد.

بانک‌محور بودن ساختار تامین مالی کشور نیز چالشی دیگر است. اگر می‌خواهیم اقتصاد را سر و سامان ببخشیم، اصلاح نظام بانکی باید به‌طور کل در اولویت فوری ما قرار گیرد. چرا که تامین مالی اقتصاد ما بیش از ۹۰ درصد توسط شبکه بانکی انجام می‌گیرد و اصطلاحاً ساختار تامین مالی کشور «بانک محور» است و حتما باید این اصلاحات صورت بگیرد تا بتوانیم سایر شرایط اقتصادی را کنترل کرده و به ثبات اقتصادی برسیم.

افزایش اختیارات بانک مرکزی برای نظارت بر بانک‌ها نیز لازم است. زیرا بانک مرکزی از اختیارات گسترده‌ای برخوردار نیست و ظرفیت‌های فعلی که در اختیار بانک مرکزی است، تکافوی این را نمی‌دهد که نظارت بر بانک‌ها را به صورت موثر و مبتنی بر ریسک بتواند پیاده‌سازی و اجرا کند.

تاکنون البته اقداماتی در زمینه افزایش نظارت بر شبکه بانکی شده است، به نظر می‌آید بانک مرکزی پس از اصلاح ساختار و قانون اگر بتواند اختیاراتی در بحث نظارت شبکه بانکی پیدا کند می‌تواند شیوه‌های نظارتی خود را برای بانک‌های دولتی و بانک‌ها و موسسات خصوصی تفکیک کند و شیوه‌های نظارتی موثری را در پیش بگیرد و به سراغ حل و فصل مالی بانک‌های مشکل‌دار و بحرانی برود و به بازسازی و احیای آن بانک‌ها دست بزند که این امر البته جز از مسیر نظارت مبتنی بر ریسک عبور نمی‌کند.

ادامه نظارت بر بانک‌های ادغام شده نیز لازم است. در مورد ادغام‌ بانک‌های نظامی و از این قبیل بانک‌ها باید گفت که نکات و ملاحظات متعددی در شیوه انجام آن وجود دارد.فلسفه وجودی این امر آن بود که برخی از بانک‌های نظامی ما دچار زیان‌های هنگفتی بودند و در واقع بانک‌های بحرانی محسوب می‌شدند و باید از طریق انحلال و تسویه مرتفع می‌شدند اما با ادغام راه‌حل دیگری مطرح شد و به گونه‌ای بر این زیان‌ها سرپوش گذاشته شد. با این حال، همچنان باید بر این موسسات و بانک‌ها نظارت داشت. ادغام بانک‌ها برای حل و فصل مالی که اصلا در کشور ما بومی نشده بود، اقدام خوب و موثری محسوب می‌شود و با این ادغام حداقل ادبیات بین‌المللی ساری و جاری شد و در واقع بحث ادبیات حل و فصل مالی یا اصطلاحا «رزولوشن» به کشور ما ورود کرد و تجربه مهمی در نظام بانکداری ما شد و اکنون ساختاری بانک مرکزی با ابعاد مختلف ادغام آشناست و به علم و آگاهی در این موضوع دست یافته است.

در واقع در کنار ملاحظاتی که ابتدا بدان اشاره شد مزایایی هم این ادغام‌ها داشتند و ما به صورت صفر و صدی نمی‌توانیم در این موارد صحبت کنیم و مثلا بگوییم این روش اجرا تماما غلط یا تماما صحیح بوده است اما از هر بعدی که نگاه کنیم مزایا و معایبی در این نوع ادغام‌ها وجود دارد.