فروش نفت راه تامین کسری بودجه
مرتضی افقه
تنها راه یافتن مسیر درست برای حل مشکلات، ترمیم روابط بینالمللی است و به نظر میرسد دولت هم خیلی زود به این نتیجه دست خواهد یافت. درباره پیامدهای حل نشدن کسری بودجه که تا ۳۰۰ هزار میلیارد تومان برآورد شده، باید گفت که تنها عامل دسترسی برای جبران کسری بودجه در شرایط حاضر با دور زدن تحریمها یا رفع این مشکل از طریق مذاکره و برجام، فروش نفت است، در غیر این صورت بعید به نظر میرسد تا از طریق منابع دیگر که این روزها در پیشنهاداتی به گوش میرسد، نتیجه لازم کسب شود.
مالیات از جمله مواردی است که در این خصوص مورد اشاره قرار میگیرد، اما باید در نظر داشت زمانی که تولید ملی کاهش پیدا میکند، توان پرداخت مالیات هم کم میشود. البته در چنین مواقعی از فروش اموال و اوراق بدهی هم صحبت به میان میآید که با توجه به پایین بودن نرخ سود آن از نرخ تورم فعلی بسیار بعید به نظر میرسد که مردم از آن استقبال کنند. لاینحل باقی ماندن بحث فروش نفت سبب میشود از سر ناچاری به سراغ بانک مرکزی و استقراض از آن بروند که در این حالت با افزایش بیش از پیش تورم روبرو خواهیم شد. ضمن آنکه نرخ ارز هم در چنین وضعیتی بهطور حتم کاهشی نخواهد بود و در صورت مشکل در تجارت نفت، زمینه افزایشی شدن قیمت آن وجود دارد، بنابراین فشار تورمی بیشتری وارد میشود. دولت ممکن است برای کاهش سرعت تورم از سیاست انقباظی بانک مرکزی بهره ببرد که این کار فقط سرعت را کم میکند، اما در اصل ماجرا تفاوتی به وجود نخواهد آورد. در صورتی که دولت از سرناچاری دست به اخذ وام از بانک مرکزی بزند در عمل سیاست انقباضی مورد اشاره هم کاربردی پیدا نخواهد کرد، بنابراین تورم افزایش مییابد. از آنجا که هنوز موفق نشدم اظهارات برخی از نمایندگان تاثیرگذار اقتصادی را با واقعیات سیاسی و اقتصادی کشور وفق دهم، بنابراین بر این گمان هستم که در آینده چارهای جز اخذ وام از بانک مرکزی برای دولت باقی نخواهد ماند که این کار هم با پمپاژ تورم روبرو میشود. چنانچه فروش نفت یا در کل روابط تجاری با دنیا در طولانی مدت به همین شکل نگه داشته شود، حتی با کشورهای همسایه مانند عراق هم در چنین شرایطی با مشکل روبرو میشویم، پس تنها راه یافتن مسیر درست برای حل مشکلات بینالمللی است و به نظر میرسد دولت هم خیلی زود به این نتیجه دست خواهد یافت و درصدد حل مشکل تحریمها به هر نحو بر میآید. بدون حل مشکل تجارت با دنیا هیچ راه دیگری به نظر نمیرسد زیرا راههای داخلی به یکسری تحولات عمیق (مدیریتی، بروکراسی و ...) نیاز دارد که هم زمان زیادی را در برمیگیرد و هم اساسا همتی برای انجام آن وجود ندارد.