چرا بورس رشد کرد؟
گروه بازار سرمایه|
میتوان گفت که هرروز اتفاقات سیاسی و اقتصادی مختلفی در کشور رخ میدهد که هر یک به سهم خود روی بازار سهام تأثیر میگذارند، دیگر معاملهگران بورس با بررسی این اخبار و اتفاقات دست به خریدوفروش سهام میزنند و این روزها در مقایسه با سال گذشته موفقتر عمل کردهاند. بررسی معاملات و وضعیت گذشته نیز میتوانند وضعیت معاملات را روشن کند. بازار سهام طی یک سال اخیر روندهای مختلفی را پشت سر گذاشته از ریزش 45 درصدی شاخص کل و کاهش 75 درصدی قیمت اکثر نمادها گرفته تا قفل شدن تمامی بازار در صفهای فروش و کاهش قدرت نقد شوندگی بازار سرمایه به دلیل غیر متوازن کردن دامنه نوسان تا اتفاقات مختلف دیگر.
اما بورس از اواسط خردادماه سال جاری روند صعودی به خود گرفته و از شاخص 1 میلیون و 100 هزار واحدی خود را به اواسط کانال 1 میلیون و 500 هزار واحدی رسانده است. در این دوره که بهزعم بسیاری از کارشناسان، رفتارهای نامعقول سهامداران حقیقی و حقوقی توأمان در بازار سرمایه هفتههای گذشته بهشدت کاهشیافته است. همین مساله هم باعث کاهش صفهای فروش وصفهای خرید در بازار سرمایه شده و اکثر نمادها نیز در رنج مثبت یا منفی در حال معامله بودهاند. بسیاری از کارشناسان معتقدند درصورتیکه دولت به دنبال تزریق آرامش در بازار سهام چه درروندهای صعودی و چه درروندهای نزولی باشد، میبایست همه مسوولان در اظهارنظرها و قانونگذاریهای خود رفتار سنجیدهای داشته باشند.
صعود و نزول چنددرصدی بورس
اما طی دو الی سه هفته گذشته تا حدودی معاملات در بازار سرمایه نسبت به گذشته دچار تغییر شده است. در این چند روز شاخص کل روندهای عجیب گذشته تا 3 درصد رشد و کاهش را به خود دیده است. همین مساله نگرانیهای زیادی را در مورد ورود افراد بدون تخصص مانند سال گذشته در پی داشته است. برخی کارشناسان میگویند، بازار سرمایه وارد فاز گاوی و خرسی شده است. در هفته دوم شهریورماه کاهش 7.4 درصدی شاخص کل در سه روز سبب ورود شاخص به کانال 1 میلیون و 400 هزار واحدی شد. در هفته اول شهریور نیز رشد 6 درصدی در 2 روز سبب شد، بسیاری از کارشناسان روند فعلی بورس را گاوی و خرسی بدانند. زمانی که شاخص کل رشد یا کاهش سریع پیدا میکند، کارشناسان اقتصادی این مساله را فاز گاوی و خرسی بورس میدانند و چند روز ابتدایی هفته سوم نیز شاهد روند نوسانی معاملات هستیم.
رکورد بازار میشکند؟
برخی کارشناسان که بازار را ازنظر تکنیکال بررسی میکنند، وجود یک مقاومت در ابتدای کانال 1.6 میلیون واحدی را یکی از دلایل توقف رشد شاخص کل میدانند. البته نباید از تأثیر موضوعات سیاسی بر بورس نیز غافل شد. پس از تشکیل دولت و مشخص شدن تیم اقتصادی دولت سیزدهم، دامنه نوسانات بازار سهام گسترشیافته و البته شدت نوسانات هم بیشتر شده است. در هفتههای گذشته جدال خریداران و فروشندگان همیشه به نفع فروشندگان بود و قیمتها در محدوده سبز تابلو قرار داشت. نوسانات شدید در 2 هفتههای گذشته را باید علاوه بر موارد بالا، در ادامه تغییرات نرخ دلار و تغییرات قیمت کالاییها نیز جستوجو کرد؛ بسیاری از سهامداران و کارشناسان خوشبینی زیادی به دولت جدید درزمینه حمایت درست از بورس دارند. برخی از تحلیلگران بازار سهام با تحلیل وضعیت موجود بر این عقیدهاند، بازار سرمایه توانایی بازگشت به رکورد قبلی خود یعنی شاخص 2 میلیون واحدی را دارد. از دید موافقان رشد بازار، دولت به دنبال تقویت جایگاه بازار سرمایه و بازار بدهی در ساختار اقتصاد ایران است. به همین دلیل در بلندمدت، دولت به دنبال ایجاد یک نگاه مثبت در بین سرمایهگذاران به بازار سرمایه است.
در میانمدت نیز، اقبال مجدد سرمایهگذاران به بورس هم به وعدههای دولت درزمینههای مختلف و اجرایی شدن این برنامهها دارد. البته سرنوشت مذاکرات هستهای و اصلاحات ساختاری در اقتصاد ایران نیز در این زمینه تأثیر فراوانی دارد. این در حالی است که در کوتاهمدت بازار به دنبال رفتار سنجی تغییرات بازارهای رقیب همچون نرخ سود بانکی، بدهی، ارز و بازارهای جهانی کامودیتیها خواهد بود. شدت نوسان در بورس نیز وابستگی فراوانی به میزان نوسان در بازارهای رقیب دارد. البته نباید از تورم در کشور نیز غافل شد. تورم در شرایط فعلی یکی از دلایل استقبال افراد به بورس است. همه این دلایل سبب شده است، بازار سرمایه در حال حاضر به یکی از بهترین مکانها برای سرمایهگذاری تبدیل شود. درصورتیکه سازمان بورس دست از اجرای سیاستهای خلقالساعه بردارد و دولت وعدههای خود درزمینه بورس را اجرایی کند، میتوان امیدوار به بورس درزمینه افزایش سود سهامداران و تأمین مالی شرکتها و دولت از این بازار بود.
حساسیت بیشازاندازه به متغیرها
فردین آقابزرگی، تحلیلگر بازار سهام نوشت: بازار سهام بهدرستی یا بهطور ناصحیح حساسیت بیشازاندازهای به نوسانات نرخ ارز دارد. سیاستگذاران اقتصادی طی چند هفته اخیر با توجه به حساسیتهایی که رییس دولت درباره جلوگیری از روند افزایشی نرخ دلار و نرخ تورم دارد، اقداماتی را انجام دادند. واکنش بازار هم در پی گمانهزنی برای میزان موفقیت یا میزان تأثیرگذاری اینگونه اظهارات در بازار ارز قابلتوجه است. از طرفی همزمان شدن با مذاکراتی که در سطح عالی برای نخستینبار طی ۲۰ الی ۲۵ سال اخیر با هیاتهای عالیرتبه سیاسی از عربستان برگزار میشود، همگی در کنار هم گمانهای را پررنگ کرد که نرخ ارز بنا بهمیل و اراده دولت رو به نزول خواهد بود. طی ۴ماه ابتدایی سال جاری بازدهی شاخص کل صفر بود و تنها در مردادماه حدود ۱۶ درصد بازدهی کسب شد. این روند صعودی در همان مقطعی رخ داد که بهطور واضح قیمت دلار از کانال ۲۳ هزار تومان به سمت ۲۶ هزار تومان حرکت کرد. همسو با این نوسان، بازار سهام هم به میزان ۱۶درصد بازدهی از آن سهامداران خود کرد.
در شهریورماه، حساسیت سیاستگذاران نسبت به جلوگیری از تکرار وقایع مشابه سال ۱۳۹۹، نیاز به نقدینگی حقوقیها، بازارسازان یا فعالان بازار توام باعرضههای زیاد مبتنی بر نوسان منفی نرخ ارز همگی باعث تشدید گمانهها مبنی بر اثرگذاری کاهش قیمت ارز در سود و زیان شرکتها و وضعیت عملکرد آنها شد. با توجه به اینکه رشد نسبی بهطور متوسط در شرکتهای بنیادی و اثرگذار درروند شاخص کل طی ۴ الی ۵ماه ابتدایی سال وجود داشت، دراینبین شرکتهایی که با صف فروش مواجه بودند بهمرورزمان با کاهش تعداد و حجم ارزش صفهای فروش همراه شدند.
رفتار سینوسی دماسنج بازار سهام طی چند وقت اخیر معاملاتی به اراده سیاستگذاران بالادستی برمیگردد چراکه پیش از ورود به مرحله حاد، بازار با افزایش عرضهها و رشد معاملات اوراق نسبت به روند یک الی ۲ماه اخیر بهطور صحیح در حال کنترل است. پیشگیری از وقایع سال گذشته نیز دغدغهای است که اکنون در دستور کار مسوولان قرار دارد. با توجه به اغلب گمانههایی که خلاصه آن در نرخ ارز قابلمشاهده بوده، به نظر میرسد که بازار ارز هم تا حدودی در حال کنترل است چراکه با ورود دلار به کانال ۲۸ هزار تومان، با تأکید رییس دولت و دستور وزیر اقتصاد، بنابراین شد که اصلاح قیمت (یا بهصورت عرضه ارز در بازار یا به سایر روشها همانند نظارتی و...) صورت پذیرد. ازآنجاکه به نظر میرسد در سال ۱۴۰۰ بازدهی شارپی نداشته باشیم، اغلب فعالان بازار نسبت به افزایشها قیمتها، حساسیت بالایی نشان میدهند بهطوریکه بلافاصله با افزایش قیمت سهام سرمایهگذاران شروع به عرضه میکردند؛ اما این روند را نمیتوان بهروزهای آینده و زمان باقیمانده تا پایان ماه شهریور تعمیم داد؛ مگر اینکه تحت تأثیر اتفاق خاصی شاهد تغییراتی دراینخصوص باشیم. براین اساس شیب بازار یقیناً صعودی خواهد بود اما بسیار ملایم. به این معنی که حداکثر بازدهی شاخص کل بورس تهران از ابتدا تا انتهای سال ۱۴۰۰ در یک حالت خوشبینانه ۴۰ تا ۵۰ درصد بیشتر نخواهد شد. فارغ از این موارد به اعتقاد بنده بزرگترین و موثرترین سیاستی که دولت یا سیاستگذاران اقتصادی میتوانند پیش بگیرند تا بتوانند به نحوی شایسته از منافع سهامداران در بلندمدت صیانت کنند، در حقیقت کوچکسازی دولت با تمکین به اصل ۴۴ قانون اساسی، کاهش تصدیگری و عرضه سهام تحت مدیریت دولت بهمنظور تأمین نقدینگی و پوشش کسری بودجه (به این معنی که همزمان کسری بودجه از طریق فروش دارایی مازاد تأمین شود) و دیگر اینکه افزایش سهام شناور آزاد از طرق مختلف با وضع قوانین و مقررات و سختگیری در ارتباط با تمکین ناشران پذیرفتهشده در بورس و فرابورس برای اجرای این سیاست. حمایت و توسعه نهادهای مالی که درزمینه سرمایهگذاری غیرمستقیم مشغول کار هستند باید بهصورت یک استراتژی بلندمدت در نظر گرفته شود، بنابراین درگاه اتصال آحاد مردم به بازار سرمایه باید از طریق نهادهای مالی فعال در این حوزه همانند سبدگردانها و مدیران صندوقهای سرمایهگذاری که میتوانند بازار را به نقطه ثبات هدایت کند، صورت بگیرد. رویکرد بلندمدت و تغییر در مقررات باید به نحوی باشد که سیاستگذاران اقتصادی در سازمانها و نهادهایی که متولی بازار پول و سرمایه هستند (همانند بانک مرکزی، شورای عالی بورس و سازمان بورس و اوراق بهادار) بادید مستقل اداره شوند. درباره سهام عدالت هم بههرحال عرضه آن در هر حالتی که در نظر بگیریم، به نظر میرسد سرمایههای موجود در اقتصاد کشور و بازار سرمایه را (چه بهصورت بلوکی و چه بهصورت عرضه روی میز) به سمت خود جذب کند، ازاینرو بجاست زمانی که بازار با تقاضای زیادی همراه است بهمرورزمان اقدام به مدیریت برای آزادسازی فروش سهام عدالت کنند. به نظر میرسد یک فضای بازارسازی و بازار گردانی ساده و ابتدایی در چنین زمانهایی میتواند کاملاً موضوع سهام عدالت را مدیریت کند مشروط بر اینکه مکانیزم بازار گردانی به نحو شایستهای انجام پذیرد.