موازیکاری یا نبود تعامل
مریم شاهسمندی
همین چند روز پیش بود که معاون بهداشت وزارت بهداشت و درمان در یک برنامه تلویزیونی اعلام کرد که محدودیتهای تردد شبانه برداشته شده است و در عین حال از مردم خواست تا در صورت لزوم از خانههای خود بیرون بیایند. طرحی که بیش از چندین ماه از اجرایی شدن آن میگذرد اما به گواه مردم و مسوولان هیچ تاثیری در کاهش آمار ابتلا به کرونا نداشته است. محدودیتی که به گمان برخی فقط منبع درآمدی برای دولت بود تا با جریمه کردن خودروها کسری بودجهاش را تامین کند. اما حالا که این طرح از سوی یکی از مسوولان وزارت بهداشت و درمان لغو شده اعلام میشود، تنها دو روز بعد از اعلام این خبر پلیس راهور ناجا اعلام میکند که لغو منع تردد شبانه هنوز به پلیس ابلاغ نشده است. یعنی مردم سرگردان بین مسوولانی که حتی نمیتوانند با خود تعامل داشته باشند چه برسد با مردم سردرگم که این روزها هر لحظه خبری را میشنوند و چند ساعت بعد تکذیبیه خبر را میخوانند و نمیدانند کدام را باور کنند. اگر منع تردد شبانه لغو نشده پس چرا معاون بهداشت وزارت بهداشت و درمان این خبر لغو این طرح را در یک برنامه تلویزیونی اعلام میکند.
اگر هم لغو شده چرا به پلیس راهور اعلام نشده است. چه کسی مسوول دستور لغو این طرح بوده و چه کسی باید این دستور را به پلیس راهور اعلام میکرده است؟ اینجاست که موازیکاری و نبود تعامل اعتماد اجتماعی مردم را نشانه میرود. تعداد خبرهایی از این دست در ایام کرونا بیشتر هم شده، از اعلام تامین میلیونها دوز واکسن داخلی و خارجی که در نهایت معلوم شد شعارهای وزیر اسبق بهداشت و درمان بوده و قرار نیست اجرایی شود، تا خبری در مورد تولید واکسنهای روسی در کشور و ارسال کامل محمولهها به روسیه. مسوولی این خبر را اعلام کرد و مسوولی دیگر آن را کذب محض دانست و بالاخره هم مردم نفهمیدند چه کسی راست میگوید و چه کسی...؟
البته این موازیکاری و عدم شفافسازی تنها مختص دوران کرونا نیست، این روشی است که اکثر مسوولان کشور سالها در پیش گرفتهاند و نمیدانند این روش چقدر میتواند به اعتماد عمومی مردم آسیب وارد کند. در مورد همین مرگ و میرهای کرونایی چرا باید وزارت بهداشت یک رقم را اعلام کند و از سوی دیگر یکی از نمایندگان مجلس رقم دیگری را بگوید و متخصصان حوزه بهداشت و درمان به رقم دیگری اشاره کنند و مردم
سر در گم بمانند که در این بین بالاخره روزانه چند خانوار عزادار میشوند و چه تعداد از هموطنانشان جان خود را از دست میدهند. روز گذشته مسعود پزشکیان از مرگ روزانه بین 800 تا 1500 بیمار کرونایی در کشور خبر داد. این رفتارها قرار است تا کجا ادامه پیدا کند، آیا واقعا تعامل برقرارکردن بین دستگاههای مختلف در کشور و به قول معروف یک کاسه کردن حرفها و خبرها اینقدر سخت است که مردم مجبورند هر روز با اخبار ضد و نقیض مواجه شوند و سرگردان بمانند. چرا باید هیچ مسوولی به این مساله توجه نکند که اعلام یک خبر اشتباه شاید اصلا به قیمت جان یک انسان تمام شود. مثل همان خبری که در مورد داروی بیماری قارچ سیاه از سوی یکی از مسوولان وزارت بهداشت و درمان اعلام شد و باعث شد قیمت داروی درمان این بیماری ناگهان از 300 هزار تومان به 4 میلیون تومان برسد و سر از بازار سیاه دارو در بیاورد. کاش مسوولان بالادستی همانطور که به فکر مسائل فرعی جامعه هستند، در این باره هم تدبیری بیندیشند و برقراری تعامل و قطع موازیکاری را در دستور کار خود قرار دهند.