انتقاد نسبت به شفاف نبودن سیاست بانک مرکزی
علی سعدوندی
سیاستهای ارزی در طول ۵۰ سال گذشته اشکال داشته و برای رفع آن عزم و اراده جدی وجود نداشته است. سیاست بانک مرکزی در سالهای گذشته سیاست ابهام بوده است و اطلاع دقیقی از سیاست ارزی، نرخ ارز و... وجود ندارد، درحالیکه در دنیا سیاست بانک مرکزی باید شفاف باشد و اعتماد عمومی را جلب کند. شرط ریاست بانک مرکزی در ایران سیاست بله قربانگویی است و تا زمانی که چنین است، آینده خوبی در انتظار اقتصاد ایران نخواهد بود. اگر علم و تجربه سایر کشورها در تصیمگیریها و سیاستگذاریهای اخیر مدنظر قرار نگیرد و سیاستهای شکست خورده گذشته مجددا تداوم پیدا کند، با توجه به شرایط جمعیتی و وضعیت اقتصادی، آینده خوبی نمیتوان متصور شد. در سالهای گذشته میتوانستیم از تولید ملی حمایت کنیم اما متاسفانه سیاستهای ارزی در این مدت به واردات کالاهای خارجی سوبسید یا یارانه پرداخت کرده است. نباید در بازار ارز نرخگذاری صورت بگیرد، باید در بازارهای دیگر بهطور مشخص در عرصه سیاستگذاری پولی اصلاحاتی صورت بگیرد تا بتوان به صورت موثر ارزش پول ملی را حفظ کرد اما در سالهای اخیر برعکس عمل و سعی شده بدون پشتوانه سیاستگذاریهای موثر پولی نرخ ارز کنترل شود که این سیاست شکست بزرگی را متحمل اقتصاد کشور کرد. در بسیاری از موارد سیاستها برعکس آنچه باید باشند، تعیین میشوند. به عنوان مثال، ریاست بانک مرکزی باید شخص مقتدری باشد در حالی که طی سالیان متمادی سکان بانک مرکزی در اختیار افرادی بوده که حرف شنوی از دولتها داشتهاند. هچنین بانک مرکزی باید از نظر حقوقی مستقل باشد اما در واقعیت برعکس است و در حال حاضر بیش از ۱۸۰ کشور در کنترل تورم موفق عمل کردهاند و ما هنوز در مرحله انکار واقعیتهای اقتصادی کشور و علم اقتصاد هستیم. شرط ریاست بانک مرکزی در ایران بله قربان گویی است و تا زمانی که چنین است، آینده خوبی در انتظار اقتصاد ایران نخواهد بود.