کنترل کسری بودجه نیاز به مدیریت پولی و مالی دارد
سعید باستانی
کنترل کسری بودجه نیاز دارد تا مدیریت پولی و مالی کشور به طرز صحیحی صورت گیرد و تنظیمگری آن بهطورجد مورد توجه باشد. این مشکل درکشور به دو صورت قابل جبران است.کسری بودجه یا از طریق استقراض بانک مرکزی یا به وسیله اوراق به جبران درخواهد آمد. استقراض از بانک مرکزی برای دولتها کار راحتتری است، اما قطعا به افزایش تورم میانجامد. دردهه اول ۳۰ سال گذشته کسری بودجه از محل صندوق ذخیره ارزی به جبران درمیآمد و در دهه دوم عمدتا از فروش اموال داراییها صورت میگرفت، در دهه سوم از محل اوراق کسری بودجه پوشش داده شد، ولی درتمام این موارد استقراض از بانک مرکزی هم وجود داشته که همین منجر به چاپ پول وافزایش تورم شده است.
استقراض از بانک مرکزی همواره یک بخشی ازجبران کسری بودجه بوده است، درحالی که باید مورد توجه قرار داد که تامین منابع مالی از محل مالیات هم وجود دارد زیرا یک بخش این مساله محل درآمد برای دولت است، بخش دیگر رگولاتوری است. قوانین در کشور عمدتا به گونهای تنظیم شده که بخش درآمدی آن از رگولاتوری پررنگتر دیده میشود.
وقتی قرار برآن باشد که مردم به مطالعه تشویق شوند، طبیعتا درآمد مالیات برارزش افزوده در این قسمت باید کاهش یابد یا زمانی که به مردم توصیه بر شکر نخوردن به دلیل مضرات آن میشود، قاعدتا مالیات برارزش افزوده آن باید افزایش پیداکند یا مالیات برمسکن، تولید و... رگولاتوری تنظیم پولی و مالی کشور را انجام میدهد که از آن استفاده بسیار کمی بردهایم، اضافه برآن محل تامین کسری بودجه هم بسیار بد مورد توجه قرار گرفته و مشکلدار است. از طرف دیگر وقتی نرخ تورم افزایش مییابد به همان نسبت باز نرخ برابری ارز تحتتاثیر قرار میگیرد که این مساله به تشدید بحث فوق میانجامد.
از آنجا که قوانین مالیاتی درستی در کشور وجود ندارد پولی که دربانکها و بقیه جاها خلق میشود، مجدد وارد حوزههای زیربخشی مانند خودرو یا جاهای دیگر وارد میشود که آنها را هم با مشکل روبرو میسازد. علاوه براین پس از عبوراز تمام این موارد عامل بعدی بهرهوری است زیرا وقتی نرخ تورم پایینآید باید متناسب با آن افزایش پیدا کند و نرخ برابری ارز کشور به دلار هم متناسب شود که این کارنیز اتفاق نمیافتد زیرا بهروری در سیستم دولتی و بخش خصوصی بهشدت پایین است. تازمانی که نرخ تورم برفرض ۲۳ یا ۲۴ درصد است تورم عدم بهرهوری مناسب را پوشش میدهد، ولی وقتی نرخ تورم پایینآید، این اتفاق نمیافتد. مثلا در یک دوره آقای روحانی این اتفاق روی داد، ولی از آنجاکه بهرهوری مناسب نبود، به آن صورت باقی نماند. نرخ تورم، نرخ سودبانکی، بهرهوری، کسری بودجه و مالیات به هم گره خوردهاند و در یک قالب باید بهینهسازی شود. تا زمانی که این کار صورت نگیرد در عمل با مشکل مطرح شده روبرو خواهیم بود وحل نشده باقی میماند.