توسعه فرهنگ سرمایهگذاری غیرمستقیم
همایون دارابی
در حال حاضر تعداد زیادی از شرکتهای کوچک و متوسط در صف عرضه قرار دارند، براین اساس تغییر در روشهای عرضه اولیه ضروری است. این اتفاق میتواند از شدت عملیات عرضه اولیه در پست ترید نیز جلوگیری کند. این روش باعث آسودگی خاطر سرمایهگذاران و عرضهکننده در جریان عرضههای اولیه شرکتهای کوچک میشود. تخصیص عرضههای کوچک به کدهای معاملاتی به دلیل بالا رفتن حجم عملیات سیستم بارها مشکلاتی را برای نرمافزار معاملاتی ایجاد کرده به عنوان مثال روز چهارشنبه هفته گذشته در کنار عرضه سهام «فجهان» که عرضه نسبتاً بزرگی بود، عرضه اولیه کوچک «کیمیاتک» هم انجام شد که سیستم معاملات را با مشکلاتی همراه کرد. افرادی که در این عرضههای اولیه کوچک شرکت میکنند، به سرعت سهام خود را میفروشند یا پس از عرضه اولیه بلافاصله مجمع تشکیل میشود، طی این فرآیند تقسیم سود بسیار اندک برای تعداد بالایی کد سهامداری هزینه و زمان زیادی را هدر میدهد که اصلاً معقول نیست.
در عرضههای اولیه سایر بازارهای جهان نیز متعهد پذیرهنویسی و خریدار عمده که سهام را به سبدها و صندوقها تخصیص میدهند در عرضههای اولیه نقش اصلی را ایفا میکنند و این عرضهها بهطور مستقیم توسط بازار خریداری نمیشود. در جریان این روند، تعداد شرکتهای کوچک و استارتاپی که در صف ورود به بازار سرمایه قرار میگیرند نیز زیاد میشود که ممکن است ریسک بالایی داشته باشند، در نتیجه با تخصیص سهام به صندوقها و بهطور غیر مستقیم ریسک این عرضهها برای سرمایهگذاران مدیریت خواهد شد زیرا قریب بهاتفاق سرمایهگذارانی که در عرضههای اولیه شرکت میکنند هیچ مطالعه و بررسی نداشته و اطمینان دارند قطع بهیقین عرضههای اولیه سودآور است؛ اما مدیران صندوقها همیشه با شناخت و تحلیل اقدام به خرید سهام حتی عرضه اولیه میکنند؛ همچنین باعث تسریع در فرآیند پذیرش و عرضه سهام نیز خواهد شد.
با این روش مردم برای سرمایهگذاری غیر مستقیم و حضور در صندوقهای سرمایهگذاری تشویق میشوند، با توجه به اینکه صندوقهای سرمایهگذاری بزرگی در بازار فعال هستند این روند میتواند نفع عرضههای اولیه را به تعداد بسیار بیشتری از سرمایهگذاران برساند، همچنین شرکتهای سبدگردان و تأمین سرمایهها تشویق میشوند برای تخصیص بیشتر سهام عرضه اولیه، اقدام به بزرگ کردن صندوقهای خود کنند تا سهم بیشتر و بهتبع آن بازدهی بیشتری داشته باشند. با بزرگ شدن بازار سرمایه باید راهکارهای متنوعتر و بیشتری برای عرضههای اولیه ایجاد کرد و تصمیم اخیر سازمان بورس هم در راستای همین موضوع است. در همه بازارهای سهام دنیا مدلهای متنوعی برای عرضههای اولیه وجود دارد و با توجه به اینکه در حال حاضر تعداد بسیار زیادی از شرکتهای کوچک و متوسط در صف عرضه قرار دارند لازم است این تغییرات ایجاد شود، تغییر در روشهای عرضه اولیه میتواند از شدت عملیات عرضه اولیه در پست ترید هم جلوگیری کند. اشاره به موضوع سبد گردانها نیز مهم است. قوانین کنونی در ارتباط با مدیر سبد، نیازمند اصلاح است. با توجه به کاهش ارزش پول ملی، اختصاص یک مدیر سبد به ۲۰۰ میلیارد تومان سبد یا ۲۰ قرارداد سبد منطقی نیست. فرایند تشکیل سبد، فرایندی کند و زمانبر است. همچنین، سبدگردان از امکان ارایه خدمات متنوع امکان برخوردار نیستند. کارمزد متغیر سبدهای سرمایهگذاری مشمول مالیات است و این مساله سبب تحمیل هزینه سنگین به سبدگردانها شده است. نبود سیستم جامع اتوماسیون میان ارکان درگیر در فرایند سبدگردانی (سه ضلع امین، سبدگردان و حسابرسان) و کمبود شدید نرمافزاری و بسترهای انفورماتیکی لازم برای سبدگردانی، ازجمله دیگر مشکلات در عملیات سبدگردانی است. بهتر است فرایند تشکیل سبدها بر اساس مبالغشان متفاوت باشند و سبدهای کوچکتر، ساده و سریعتر تشکیل شوند و نیز تشکیل سبد مشاع باهدف رفع مشکلات موجود مجاز شود.