شانگهای دستاورد کیست؟
حسن بهشتیپور
طی روزهای اخیر برخی اظهارات و ادعاها در خصوص اینکه دستاورد پیوستن ایران به پیمان شانگهای متعلق به دولت جدید است یا اینکه این پروسه از زمان دولت روحانی آغاز شده در فضای عمومی و رسانهای کشور مطرح شده است. برخی هم موضوع را به جهتگیریهای سیاسی و جناحی تقلیل میدهند و تلاش میکنند از نمد شانگهای برای رویکردهای گروهی و جناحی خود کلاهی ببافند. گروهی نیز به این نکته اشاره میکنند که برای بهرهمندی از مزایای عضویت در شانگهای و ایجاد مناسبات اقتصادی با اعضا هیچ نیازی به پیوستن ایران به fatf وجود ندارد. اما با بررسی تاریخی روند عضویت ایران در این سازمان باید دید این دو ادعای مطرح شده تا چه اندازه صحت دارد. در وهله نخست باید توجه داشت که پروسه عضویت ایران در شانگهای منوط به درخواست ایران بود که از سال 2008، این درخواست رسما از سوی ایران مطرح شد. اما طرفهای مقابل از جمله چین و روسیه که تلاش میکردند این سازمان و مناسبات ارتباطی خود با امریکا را از هر نوع چالش احتمالی دور نگه دارند با درخواست عضویت ایران به این دلیل که تحت زنجیره تحریمهای سازمان ملل قرار داشت مخالفت میکردند. بعد از امضای برجام و رفع کامل تحریمها و در شرایطی که دیگر چین و روسیه مخالفتی با عضویت ایران نداشتند، تاجیکستان به دلیل برخی مشکلات که تصور میکرد به دلیل دخالتهای ایران در صحنه داخلی این کشور ایجاد شده با عضویت ایران در شانگهای مخالفت میکرد. با توجه به اینکه پیوستن اعضای تازه به شانگهای نیازمند اجماع میان همه اعضا است، مخالفت تاجیکستان مانع عضویت ایران شد. این روند ادامه داشت تا اینکه بعد از تلاشهای دولت روحانی و گفتوگوهای ظریف با مقامات تاجیکستان برخی سوءتفاهمهای میان 2کشور حل و فصل شد و دیگر مانعی برای عضویت ایران در شانگهای باقی نماند. در این پروسه ابتدا وزیر کشور تاجیکستان به ایران سفر کرد و پس از آن نیز وزیر دفاع تاجیکستان راهی ایران شد و روابط دو کشور بهبود پیدا کرد. در واقع موانع پیوستن دایم ایران به شانگهای در دولت روحانی برداشته شد و سال گذشته رسما اعلام شد که دیگر مانعی برای پیوستن ایران وجود ندارد. بنابراین دستاورد عضویت دایم ایران در شانگهای را به هیچ عنوان نمیتوان در کارنامه ابراهیم رییسی ثبت کرد. ماهها قبل علی شمخانی دبیر شورای عالی امنیت ملی کشور در توئیتی اشاره کرد که موانع عضویت دایم ایران در شانگهای برداشته شده است.
موضوع بعدی مباحثی است که در خصوص fatf مطرح میشود و برخی افراد ارشد دولت سیزدهم هم به آن اشاره کردهاند. من نشنیدم کسی fatf را به عنوان مانع عضویت ایران در شانگهای معرفی کند. اصلیترین مانع عضویت ایران تحریمهای سازمان ملل و مخالفت اعضای بود که با برداشتن آنها ایران به عضویت این سازمان درآمد. اما عضویت در پیماننامههای بینالمللی یک بحث است و استفاده از مزایا و مناسبات ارتباطی، اقتصادی و تجاری با کشورهای عضو بحثی دیگر. باید دقت داشت که بهطور کلی روابط بانکی با همه کشورها، نیازمند اجرای مقررات بینالمللی از جمله fatf است. ایران (و اساسا هر کشوری) فارغ از اینکه عضو شانگهای هستند یا خیر، برای مبدلات اقتصادی و تجاری نیازمند پیوستن به کنوانسیون fatf هستند. جالب اینجاست در شرایطی عضویت ایران در fatf را بیاهمیت قلمداد میکنند که هر 8عضو کشورهای عضو شانگهای به طرق مختلف عضو fatf هستند. کشورهایی مانند چین و روسیه در زمره 35کشور اصلی عضو fatf هستند و باقی کشورهای عضو شانگهای نیز از طریق پیمان اوراسیا به این کنوانسیون بانکی و مالی پیوستهاند. Fatf 9زیر مجموعه دارد که یکی از این زیرمجموعهها، کشورهای اوراسیا هستند. کشورهایی مانند هند، تاجیکستان، ازبکستان، قزاقستان و...از جمله این کشورها هستند. هر کدام از این کشورها تنها در صورتی حاضر به ایجاد مناسبات تجاری و اقتصادی با ایران هستند که ایران به عضویت کنوانسیون fatf درآید. بدون پیوستن ایران به این کنوانسیون، ایران نه با کشورهای عضو شانگهای و نه با هیچ کشور دیگری در جهان نمیتواند مناسبات ارتباطی و تجاری روتین برقرار کند. در حال حاضر ایران برای انتقال هر 100دلار پول باید حدود 20دلار اضافی بپردازد. پرداختی که بدون تردید از جیب ملت و داراییهای عمومی پرداخت میشود و به ضرر کشور است. درک این موضوع روشن، بسیار ساده است و من نمیدانم چرا برخی افراد در برابر فهم این ضرورت اینقدر مقاومت میکنند. هنوز هم برخی اخبار در کشور منتشر میشود که در آن افراد در خصوص ضرورت پیوستن ایران به fatf شبههافکنی میکنند. اظهاراتی که با هیچ عقل سلیمی نمیتوان آنها را توجیه کرد.