دلنگرانیها برای بورس ادامه دارد
گروه بازار سرمایه|
حدوداً دو ماه از آغاز کار دولت سیزدهم میگذرد اما همچنان سایه ابهامات متعدد اقتصادی بر بازارهای مالی و سرمایهای سنگینی میکند و فعالان اقتصادی را در تله بلاتکلیفی گرفتار کرده است. بدینترتیب بورس تهران در ادامه روند نزولی هفتههای اخیر، کانال 4/1 میلیونی را از دست داد، البته نباید فراموش کرد که بازار روند نوسانی دارد و ورود و خروج نقدینگی نیز تا حدودی متعادل است.
به عقیده کارشناس یکی از نکات مهم و قابلتوجه این روزهای بازار شکلگیری دوباره حرکتهای تودهوار در صفهای فروش است و هرچند این مهم تازگی ندارد و در دورههای مختلف بازار سرمایه قابللمس بوده. درست است که نوسان در ذات بازارهای سرمایهگذاری قرار دارد اما این نوسان باید روندی منطقی داشته باشد که متأسفانه از سال گذشته تاکنون بورس روند منطقی به خود ندیده است. در حال حاضر نرخ بهره، مذاکرات برجامی، وضعیت بازار ارز، آینده نامطمئن بازارهای جهانی و امثال آن به هراس بورسبازان انجامیده است اما باید توجه داشت حالا که سرمایهگذاران تصمیم گرفتهاند بهصورت مستقیم در جریان دادوستد سهام مشارکت کنند، لازم است تا هر سهم و نماد را بر اساس متغیرهای بنیادی اثرگذار بر آن تحلیل کنند نه اینکه بگویید تمامی بازار یک ماهیت مشخص دارد البته نوع معاملات نشان میدهد که سهامداران به این نکته توجهی ندارند که هر اخبار و رویداری اثر خاص خود را بر سهام گروههای مختلف میگذارد و حتی در یک صنعت نیز نمادهای زیرمجموعه ممکن است اثرات غیرمشابهی از یک اتفاق بپذیرند. یک خبر برای کل بازار و سهام و صنایع لزوماً بد نبوده و ازاینرو نمیتوان با هیچ دیدگاه و نظری افت و اخیر قیمتها را توجیه کرد. همانطور که در رالی ابتدای سال ۹۹ امکان توجیه صفهای خرید و رشدهای افسارگسیخته وجود نداشت.
در حال حاضر به دلیل عدم اعلام روشن سیاستهای اقتصادی دولت، فعالان بازار سرمایه بر اساس حدس و گمان عمل کرده و توان تعیین استراتژی معاملاتی از آنان سلب شده. طی هفتههای اخیر حتی حقوقیهای بازار نیز دست به عصا حرکت کرده و حجم معاملات کلان و خرد سهام بهشدت کاهشیافته؛ این در حالی است که از خردادماه تاکنون، معاملات خرد در مدار افزایشی قرارگرفته و رونق به بازار سرمایه بازگشته بود؛ اما عوامل تهدیدکننده زیادی طی هفتههای گذشته ابتکار عمل را از معاملهگران گرفته و رشد تدریجی نرخ بهره بینبانکی از یکسو و افزایش عرضه اوراق دولتی همزمان با رشد نرخ بازده آن از سوی دیگر، دستکم حقوقیهای تحت مدیریت دولت را به سمت بازار بدهی سوق داده و پول را از بازار سرمایه خارج کرده است، بهنحویکه اکنون پوشش کسری بودجه دولت و احتمال افزایش فشار عرضه اوراق دولتی در بازار به یکی از ترسهای جدی معاملهگران تبدیلشده است.
بانک مرکزی اعلام کرده است تصمیمی برای افزایش نرخ بهره سیاستی در دستور کار ندارد اما بازار پول همچنان برای تعیین مدیرکل جدید بلاتکلیف است و این شرایط نگرانیها درباره تغییر سیاستهای پولی را افزایش میدهد. بازار سرمایه همچنین از سوی دیگر با ابهام دلاری نیز دستوپنجه نرم میکند؛ ارزی که هر بار با اظهارات تندوتیز طرفهای غربی یا ایرانی و چالشی شدن مذاکرات برجام رشد میکند و بهمحض کاهش تنشهای کلامی مجدداً در مسیر نزولی قرار میگیرد. نوسانات دلار به عنوان یکی از مهمترین متغیرهای بنیادین بازار سرمایه با سرعتی بیشتر، ابتدا اثر روانی خود را در معاملات نشان میدهد و سهام دلارمحور را به چالش میکشد؛ روندی که طی هفتههای اخیر، اصلاح این نمادها را تشدید کرده است. بااینحال اما بازار سرمایه چشم به پاییز دوخته است. گفته میشود همزمان با پایان سال مالی برخی نهادهای بازار سرمایهای که فشار فروش را طی روزهای اخیر افزایش دادهاند، بازار با اندکی آرامش روبرو خواهد شد. در همین حال اهالی بازار سرمایه در انتظار گزارشهای مثبتی از سوی شرکتها هستند تا با ارزیابی عملکردهای ماهانه و ششماهه آنها اهداف خود برای سرمایهگذاری را تعیین کنند. در همین حال اصلاح بازار سرمایه، اغلب سهمها را به سطح ارزندگی رسانده و موقعیت جذابی را برای ورود ایجاد کرده است.
علت ریزش بازار چیست؟
بهنام علیخانی، کارشناس بازار سرمایه در خصوص وضعیت فعلی بورس میگوید: تغییر روند بازار نیاز به محرک دارد. برای مثال در خرداد دو عامل در برگشت شاخص کل از محدوده یکمیلیون و ۱۰۰ هزار واحد و بهبود انتظارات نقش داشت. عامل اول رشد قابلتوجه بازار، نسبت P/E آیندهنگر به زیر نرخ سود بدون ریسک صنایع پیشرو نظیر پتروپالایشی، فلزات و سرمایهگذاری بود. عامل دیگر افزایش نرخ دلار به محدوده ۲۰ هزار تومان بود و با توجه به تحولات اقتصاد سیاسی انتظارات نرخ دلار را بالاتر از آن سطح میدید. همچنین انتقال قدرت از دولت دوازدهم به سیزدهم احتمال کنشهای مداخلهجویانه را در بازار کم کرد و همین موضوع از افت بیشتر بازار جلوگیری کرد.
این کارشناس بازار درباره دلایل عدم رشد بازار توضیح میدهد: در مقطع کنونی رشد ۴۵ درصدی میانگین شاخص کل و افزایش P/E آیندهنگر در صنایع یادشده از محدوده ۵ واحد به بیش از ۷ واحد در کنار رشد قیمت دلار به محدوده ۲۸ هزار تومان از عوامل افت بازار سهام بوده است. متمرکز شدن دولت سیزدهم و آغاز عملیات اجرایی در بخش اقتصاد داخلی و روابط خارجی افت بیشتر بازار را رقم زد. همچنین انتظار از تصمیمهای مداخلهجویانه در راستای کنترل تورم و برنامههای کاهش کسری بودجه نظیر انتشار اوراق و افزایش نرخ بهره مجموعه عوامل انتظارات از ادامه رشد در این مقطع زمانی را کاهش داده است که عاملی برای اصلاح و برگشت قیمتها تلقی میشود. این اعتقاد وجود دارد که در نیمه دوم سال بازارها با نوسان بیشتری تحت تأثیر برنامههای دولت قرار میگیرند همین موضوع میتواند ابهاماتی را به همراه داشته باشد که رفتار محافظهکارانهای را برای سرمایهگذاران به همراه داشته باشد. وی درباره دلیل رفتار محافظهکار سهامداران میگوید: مهمترین بخش نگرانی بازار در کوتاهمدت افزایش نرخ بهره اسمی است. آمارها نشان میدهد تورم سالانه به ۴۵ درصد افزایشیافته و نرخ سود بینبانکی در محدوده ۱۹ درصد قرارگرفته است و نرخ بهره حقیقی هم حدود منفی ۲۶ درصد است.
این کارشناس بازار سهام درباره افزایش نرخ بهره بانکی توضیح میدهد: در حال حاضر بادید کوتاهمدت دولت احتمال دارد نرخ بهره اسمی را افزایش دهد اما وزن اصلی عملیات دولت باید در بخش روانی و کاهش انتظارات تورمی باشد که کاهش تنشهای سیاسی و بازگشت به عرصه بینالملل میتواند انتظارات تورمی را تعدیل بخشد.
اتفاقی که در دوره اول دولت روحانی رخ داد و تا اواخر سال ۱۳۹۶ ادامه یافت. مطمئناً اگر این بخش کارآمد نباشد، اثر افزایش نرخ بهره اسمی شاید در کوتاهمدت نوساناتی ایجاد کند اما همچنان بهره حقیقی منفی خواهد بود و از یکسو دولت مقروضتر و فشار به بانکها بیشتر و نقدینگی متورمتر خواهد شد که آثار تخریبی آن در میانمدت سرعت جهش تورمی را تسریع خواهد بخشید. مجموع بازار دوباره وارد سیکل معیوب شده است.
انتظارات منفی شده و طرف خریدار مجدداً تضعیفشده است دراینبین بازار نیاز به زمان دارد تا از این وضعیت خارج شود. گزارشهای ماهانه شهریور و فصلی تابستان میتواند به بهبود فضای تحلیلی بازار کمک کند که از نیمه دوم مهر این دادهها قابلدسترس و پردازش توسط تحلیلگران انجام خواهد شد.
علیخانی با اشاره به انتظارات بازار ادامه میدهد: یک بخش ابهامات بازار از تصمیمات دولت است که باید با گذر زمان مشخص شود، اما باوجود ابهامات سیاسی و اقتصادی برای نرخ دلار ریزش بیشتری وجود نخواهد داشت که این موضوع باعث کوتاه شدن زمان اصلاح قیمتی در بازار میشود.
وی اضافه میکند: ابهامهایی در بازار جهانی وجود دارد. بهخصوص باخبر احتمال ورشکستگی بزرگترین انبوهساز چینی وزنده شدن خاطرات بحران ۲۰۰۸ که از شرکت Lehman Brothers آغازشده است این موضوع میتواند شوکی به بازارهای جهانی و کامودیتی محور قلمداد شود. اگر مذاکرات برجام به نتیجه برسد احتمال زیاد با برجام سال ۲۰۱۵ تفاوتهای ساختاری دارد و در کوتاهمدت اثر موقت کاهشی بر نرخ دلار خواهد داشت، ازنظر روانی صنایعی که از برجام آسیب دیدند نظیر خودرو، حملونقل و بانک، در کوتاهمدت موردتوجه فعالان بازار سهام قرار خواهند گرفت.
این کارشناس بازار سهام درنهایت میگوید: اما اگر فرض بر آرامش پایدار سیاسی در بلندمدت قرار دهیم قطعاً تمام صنایع توان بهبود ساختار و عملکرد را خواهند داشت اما در پایدار بودن آرامش فضای سیاسی شک و تردیدهای بسیاری وجود دارد. در مورد پیشبینی از روند بازار سهام با فرض تغییر نکردن وضعیت ساختاری انتظار میرود بازار در محدوده یکمیلیون و ۱۰۰ هزار واحد به عنوان کف بازار و دو میلیون و ۱۰۰ هزار واحد به عنوان مقاومت تاریخی قرار بگیرد. همچنین تا زمانی که شاهد تغییرات در حوزه سیاسی و اقتصادی نباشیم، مدتی بازار با نوسان همراه است اما به قطعیت فارغ از نوسانات کوتاهمدت روند بورس در بلندمدت بهواسطه ساختار اقتصاد تورمی صعودی خواهد بود.