تاثیر انتخابات آلمان در برجام

۱۴۰۰/۰۷/۰۶ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۸۲۵۲۷
تاثیر انتخابات آلمان در برجام

علی بیگدلی

برخی تحلیلگران معتقدند تحولاتی که در عرصه انتخاباتی آلمان با توفیق نسبی چپ میانه به وقوع پیوسته، واجد برخی ویژگی‌هاست که نتیجه آن، تبعات خاصی در عرصه‌های بین‌المللی از جمله موضوع برجام و مذاکرات هسته‌ای به جای خواهد گذاشت. به‌طور کلی تفکرات مبتنی بر نومحافظه‌کاری، پوپولیسم و راست افراطی نه تنها در اروپا بلکه در همه جهان با شکست مواجه شده است. میراثی که ترامپ پایه‌گذاری کرده بود و در ادامه با پیروزی «ژاییر بولسونارو» در برزیل، «پریم فورتون» در هلند و... تداوم پیدا کرد به نظر می رسد در پایان مسیر خود قرار گرفته است. از قبل نیز مشخص بود که حزب آنجلا مرکل با  تفکر نومحافظه‌کارانه در آلمان قادر به جلب‌ توجه اکثریت مردم نخواهد شد و بازی انتخابات را به رقیبش (سوسیال‌دموکرات‌ها) واگذار خواهد کرد. این نتایج نشان می‌دهد که تفکرات افراطی در تمام اروپا با مخالفت مردم مواجه شده است. حتی مارین لوپن در انتخابات محلی فرانسه نتوانست بیش از 7درصد آرا را به خود اختصاص دهد. قبلا هم پیش‌بینی کرده بودم که حزب دموکرات مسیحی آنجلا مرکل به پیروزی نمی‌رسد و عرصه را به رقبا واگذار خواهد کرد. بنابراین باید گفت که عصر قدرت گرفتن چپ میانه در اروپا آغاز شده است. مبتنی بر این داده‌های تحلیلی می‌توان پیش‌بینی کرد که دوران زمامداری مکرون نیز در فرانسه به پایان خواهد رسید و چپ میانه در این کشور نیز قدرت را به دست می‌گیرد. یعنی همان تفکری که پیش از این در دهه 80 میلادی توسط فرانسوا میتران پایه‌گذاری شد در ادامه نیز به راس هرم قدرت در فرانسه صعود می‌کند. در آلمان اما دو حزب دیگر که تمایلات چپ‌گرایانه دارند، یعنی«لیبرال‌دموکرات‌ها» و «حزب سبز» قطعا با حزب سوسیال‌دموکرات برای تشکیل کابینه به تفاهم خواهند رسید. به گونه‌ای که در کابینه آینده هیچ نشانه‌ای از حزب دموکرات‌مسیحی نمایان نخواهد شد. مجموعه این موارد نشان‌دهنده این واقعیت است که جامعه اروپایی در حال پوست‌اندازی است و تروییکای اروپایی در حال فروپاشی است. بعد از آلمان، نوبت به فرانسه می‌رسد که زمام امور را به چپ‌های میانه بسپارد . انگلیس هم که قبلا از اتحادیه اروپایی خارج شده بود و منافع خود را در اتحاد با امریکا و استرالیا تعریف کرده بود این روند را ادامه خواهد داد. این موضوع باعث سردرگمی اتحادیه اروپا در آینده می‌شود. اما پرسشی که با این توضیحات به ذهن خطور می‌کند آن است که این تحولات چه تاثیری در مذاکرات برجامی و مناسبات ارتباطی و اقتصادی ایران با اروپا خواهد داشت؟ بدون تردید تغییرات رخ داده در آلمان به عنوان یکی از اعضای اصلی مذاکرات برجامی با توجه به تاثیری که مرکل بر روی فرانسه و حتی انگلیس داشت، باعث خواهد شد تا روند فشار بر ایران افزایش چشمگیری پیدا کند. البته هنوز جزییات این سخت‌گیری‌ها مشخص نیست اما به‌طور کلی می‌توان گفت که بیگانه‌ستیزی در جوامع اروپایی شدت بیشتری پیدا خواهد کرد. حتی در خصوص مهاجران نیز احتمال سخت‌گیری‌های بیشتر محتمل است. از سوی دیگر نباید فراموش کرد آلمان در دوران قبل از تحریم‌ها مهم‌ترین شریک اقتصادی ایران در میان کشورهایی اروپایی محسوب می‌شد. در واقع قدرت گرفتن چپ میانه در اروپا برای ایران خبر خوشایندی نیست و ضروری است ایران هرچه سریع‌تر به مذاکرات برگردد پرونده برجام را در مسیر حل و فصل شدن قرار دهد. اما پرسش دیگری تبعات اقتصادی برآمده از حضور چپ میانه در عرصه تصمیم‌سازی‌های اروپا است. از منظر اقتصادی و راهبردی، سه حزب اصلی چپ در آلمان (سبزها، دموکرات‌مسیحی و سوسیال‌دموکرات‌ها) رویکردهای متفاوتی را در اقتصاد دنبال می‌کنند. حزب سبزها به دنبال تغییرات اقلیمی هستند که تبعات این رویکرد در حوزه‌های اقتصادی نیز نمود دارد. از سوی دیگر دموکرات مسیحی‌ها به دنبال تغییرات اقتصادی به نفع طبقات کمتر برخوردار جامعه هستند. مقابله با بیکاری، بالا بردن مالیات کارخانه‌دارها، ثروتمندان و صاحبان صنایع و... از جمله مهم‌ترین راهبردهای اقتصادی است که این احزاب دنبال می‌کنند. این نوع مطالبات در فرانسه نیز به چشم می‌خوردند. تظاهراتی که با عنوان جنبش جلیقه‌زردها شکل گرفت مبتنی بر این مطالبات بود. بنابراین می‌توان پیش بینی کرد، حزبی شبیه به تفکر میتران در فرانسه قدرت را به دست بگیرد. با این اتفاقات به خصوص خروج انگلیس از اتحادیه اروپا باعث شده تا اتحادیه اروپا در موضع ضعف و افول قرار بگیرد. ضعف اتحادیه اروپا باعث خواهد شد تا تمرکز این کشور بر موضوعات بین‌المللی (از جمله برجام) کمتر شود . به این دلیل است که پیشنهاد ما به تصمیم‌سازان کشورمان آن است که هرچه سریعتر مذاکرات برجامی را آغاز کرده و تحریم‌ها را در مسیر لغو شدن قرار دهند. تا زمان تشکیل کابینه چپ میانه در آلمان ایران فرصت مناسبی دارد که پرونده هسته‌ای را به سرانجام مورد نظرش برساند. هرگونه وقت کشی در این خصوص می‌تواند تبعات جبران‌ناپذیری در فضای اقتصادی، معیشتی، ارتباطی و... کشور به جای بگذارد.