زمانی برای دیپلماسی در قفقاز
حسن بهشتیپور
نخست) طی روزهای اخیر برخی حواشی بر مناسبات ارتباطی ایران با آذربایجان سایه انداخته که به نظر میرسد، ضروری است موضوع به دور از فضاسازیهای حاشیهای ارزیابی و تحلیل شود. معتقدم بخش قابل توجهی از حواشی، برآمده از جوسازیهای رسانهای است، چرا که از یک طرف ارمنستان اساسا حاضر نیست مرز استراتژیک خود با ایران را به عنوان تنها راه مستقیم به آبهای آزاد منطقه جنوب از دست بدهد و از سوی دیگر اظهاراتی که در خصوص همکاری جمهوری آذریایجان، ترکیه و پاکستان برای سیطره در منطقه و فعالیتهای نظامی مطرح میشود، هیچ پایه و اساس درستی ندارد. بیشتر این گزارهها، فضاسازیهای رسانهای است که عمدتا رژیم صهیونیستی پشت آن قرار دارد. نباید فراموش کرد که پاکستان در قضیه یمن، تحت فشار شدید عربستان قرار داشت تا علیه حوثیها وارد عمل شود، اما با هشیاری نخستوزیر پاکستان موضوع به پارلمان حواله شد و مجلس این کشور هم با قاطعیت هر نوع دخالت نظامی پاکستان در یمن را رد کرد. بنابراین این احتمال که پاکستان وارد قلمروی سرزمینی در منطقه شود، تقریبا نزدیک به صفر است.
دوم) برخی به این نکته اشاره میکنند که ممکن است، روسیه در این منازعه به نفع جمهوری آذربایجان وارد عمل شده و موازنه قوا در منطقه را علیه ارمنستان به هم بزند. این گزاره هم هیچ پایه و اساس تحلیلی درست ندارد.روسیه به هیچ عنوان حاضر به تضعیف متحد خود در قفقاز جنوبی نیست. چرا که از بین رفتن مرز ارمنستان با ایران، موازنه قوا را به نفع ترکیه در منطقه تغییر میدهد و روسیه به هیچ عنوان حاضر به قبول گسترش نفوذ ترکیه در منطقه نیست. ضمن اینکه ترکیه هم با مشکلات عدیده اقتصادی روبهرو است و توان وارد شدن به یک منازعه جدی در منطقه را ندارد. آن هم در شرایطی که ترکیه میداند، این موضوع خط قرمز ایران محسوب میشود و ایران به هیچ عنوان از منافعش در این حوزه کوتاه نمیآید.بنابراین هم روسیه مخالف است، هم ایران و هم اینکه ترکیه توان ورود به این منازعات را ندارد.
سوم) از سوی دیگر اگر قرار باشد، جغرافیای این منطقه به هم بخورد، در آن صورت باید همهچیز از نو تعریف شود و دیگر سنگ روی سنگ بند نخواهد شد. برخی به اشتباه تصور میکنند این موضوع ذیل روابط داخلی ارمنستان و آذربایجان تعریف میشود و دو طرف از دل هماهنگی با هم میتوانند مرزها را تغییر دهند. در حالی که این حرف از اساس غلط است. اگر قرار بود یک چنین موضوعاتی با توافقات دوجانبه تعیین شوند در آن صورت موضوعاتی چون اوستیای جنوبی، نخجوان، قرهباغ و...هم بر همین اساس شکل میگرفت. ایران بعد از فروپاشی شوروی در این شرایط جغرافیایی و اقلیمی، آذربایجان را به رسمیت شناخته است، اگر قرار باشد این گزارههای سرزمینی به هم بریزد، ایران هم به مناسبات تاریخی و موضوعاتی که در زمان عهدنامههای ترکمانچای و گلستان شکل گرفتند، تکیه میکند و به رسمیت شناختن خود را پس میگیرد. بنابراین این مساله یک مقوله داخلی نیست، بلکه این موضوع موازنه منطقهای، جغرافیایی، ژئوپلتیکی، ژئواکونومیکی و... را در منطقه به هم میریزد. واقع آن است که مسیر دسترسی ایران به ارمنستان و خط شمال به جنوب از این منطقه میگذرد. هرچند مرز، مرز کوتاهی است و حدود 20کیلومتر است اما عمق استراتژیک مهمی هم برای ایران و هم برای ارمنستان دارد. بر این اساس است که میگویم، موضوع بیشتر فضاسازیهای رسانهای دشمنان ایران به خصوص رژیم صهیونیستی است. البته ایران با همایش نظامی گستردهای که صورت داد، نشان داد که در این زمینه کاملا جدی است.
چهارم) اما موضوع متوقفسازی کامیونهای ایران توسط آذربایجان که اخیرا صورت گرفته یک موضوع کاملا اقتصادی است. ضمن اینکه ایران به راحتی میتواند پاسخ جمهوری آذربایجان را در نخجوان بدهد. چرا که جمهوری آذربایجان برای دسترسی به نخجوان، نیازمند ایران است. در صورت پاسخ منفی ایران برای دسترسی جمهوری آذربایجان به نخجوان، مشکلات ارتباطی فراوانی برای این کشور ایجاد خواهد شد. معتقدم که این نوع تحرکات جمهوری آذربایجان، عمیق و ریشهدار نیست و این کشور از ظرفیتی برخوردار نیست که بخواهد با ایران رویارویی داشته باشد. این رژیم صهیونیستی است که به دنبال تنشآفرینی در منطقه علیه ایران است و ایران باید از طریق دیپلماسی مناسبات ارتباطی با همسایگان را تنظیم کند. ایران نباید در توری که صهیونیستها پهن میکنند بیفتد.
پنجم) حالا زمان دیپلماسی است؛ ایران از یک طرف با برگزاری مانور نظامی تلاش کرد تا پالسهای مورد نظرش را به طرف مقابل ارسال کند، اما از سوی دیگر لازم است تا به سرعت با استفاده از رویکردهای دیپلماتیک مساله را از طریق گفتوگو حل و فصل کند. برای این منظور لازم است به سرعت دیدارهای سهجانبه با حضور«ایران، ترکیه و آذربایجان» از یک طرف و «ایران، روسیه و ارمنستان»از سوی دیگر برگزار شود. متاسفانه در برخی موارد مشاهده میشود که اتمسفر کشورمان تحت تاثیر تبلیغات دشمنان قرار میگیرد، تحلیلگران کشور باید ذهن خود را از این تبلیغات منفک کنند تا بتوانند با درک درستتری در این زمینه تحلیل داشته باشند. برخی تحلیلهای تند و پرحاشیه در رسانهها مطرح میشود که به نظرم برآمده از دانش عمیق و تحلیل درست نیستند و بیشتر تحت تاثیر هیجانات آنی شکل میگیرند.