تغییر مسیر مهاجرت پرندگان
گلی ماندگار|
حالا که تالابهای کشور یک به یک رو به خشکی و نابودی گذاشتهاند و از سویی طی سالهای قبل هم پرندگان مهاجر در این سرزمین جز مرگ و نیستی چیز دیگی عایدشان نشده، دیگر شاید جغرافیایی را که روزی بهترین سکونتگاه برای آنها بود از یاد ببرند و به دنبال سرزمین تازهای برای گذران زمستانهای سرد و طولانی خود باشند. سالها پیش وقتی پاییز از راه میرسید و زمین از برگهای زرد و نارنجی درختان فرش میشد، آسمان ایران هم میزبان مهمانانی بود که پرواز کنان از گوشه و کنار دنیا به این سرزمین میآمدند تا در تالابهای سرسبز و پر آب این منطقه زمستان را به راحتی و سلامت بگذرانند. اما... مساله فقط خشک شدن تالابها و از بین رفتن زیستگاههای این پرندگان نیست، مساله کشتار این پرندگان هم چند سالی است که به مشکلات عدیدهای برای آنها بدل شده، بسیاری از صیادان بدون در نظر گرفتن وضعیت حیات وحش و فقط به سبب سودآوری دست به کشتار این پرندگان زدهاند. کافی است در فصل کوچ سری به بازارهای شهرهای شمالی کشور بزنید تا ببینید انواع پرندگان مهاجر صید شده در این بازار به فروش میرسند. مسالهای که هر چند سازمان محیط زیست و دیگر ارگانهای مربوطه تلاش بر متوقف کردن آن داشتهاند، اما لابیهای قدرت همچنان این روند را حفظ کرده و کشتار پرندگان مهاجر را در دستور کار خود قرار دادهاند. حال سوال اینجاست با رفتن این پرندگان و تغییر مسیر مهاجرت آنها چه بر سر زیستگاههای بومی این پرندگان خواهد آمد. زیستگاههایی که همین الان هم در آستانه نابودی قرار دارند. فراموش نکنیم تالابها، دریاچهها و سواحل برخی استانهای کشور صدها سال است که پذیرای پرندگانی است که با شروع فصل پاییز و افزایش برودت هوا در عرضهای جغرافیایی بالا به عرضهای جنوبیتر مهاجرت میکنند اما طی سالهای اخیر میزبان خوبی برای این مهمانان زمستانی نبودهایم. آنها در اینسالها با خطراتی از صید و شکار غیرمجاز و بیرویه در برخی استانهای شمالی و جنوبی گرفته تا نادیده گرفتن حقآبه تالابهایی که محل زمستانگذرانی و حتی جوجهآوریشان است، مواجه بودهاند.
وضعیت بحرانی تالابها
حاکمیت خشکسالی و کمبود منابع آب طی یک سال گذشته وضعیت بسیاری از تالابهای کشور را بحرانی کرده است. براساس اعلام سازمان هواشناسی امسال نیز امیدی به بارشهای پاییزه نیست. علیرضا هاشمی - کارشناس محیط زیست و مدیرعامل انجمن پرندهشناسی و پرندهنگری طرلان - ضمن بیان اینکه یکسری از تالابهای مهم کشو از جمله پریشان، و بختگان از بین رفته و تقریبا خشک شدهاند، میگوید: کمبود بارش طی پاییز سال جاری نیز وضعیت این زیستگاههای آبی را که میزبان پرندگان مهاجر و سایر تنوع زیستی منطقه بودهاند شکنندهتر میکند. او ادامه میدهد: کاهش بارندگیها گرچه یک امر طبیعی است اما میتواند بهصورت غیر مستقیم ناشی از عوامل انسانی و نتیجه تغییرات اقلیم و گرمایش جهانی باشد. با این حال طی سالهای اخیر با عدم پرداخت حقآبه زیستمحیطی تالابها، فشاری بیش از حد ظرفیت به آنها وارد کرده و باعث تخریبشان شدهایم. حال این زیستگاههای آبی محدود دیگر ظرفیت کافی برای میزبانی تعداد وسیعی از تنوع زیستی و حیات وحش را ندارند و این شرایط بخش بزرگی از تنوع زیستی ما را محکوم به فنا میکند.
مرگ فلامینگوها در پریشان و بختگان
این کارشناس محیط زیست با بیان اینکه هرساله شاهد مرگ هزاران فلامینگو در تالابهایی چون پریشان و بختگان هستیم که در فصل بهار جوجهآوری میکنند، اظهار میکند: با روند مدیریتی که سازمان حفاظت محیط زیست به عنوان متولی طی سالهای اخیر در پیش گرفته است همچنین پیشبینی پاییزی کم بارش در بسیاری از مناطق کشور، امسال نیز بهطور قطع شاهد تلفات پرندگان مهاجر و شاید افزایش این میزان نسبت به سالهای قبل باشیم. متاسفانه سازمان حفاظت محیط زیست طی چند سال اخیر هیچ برنامهای برای حفاظت و مدیریت تالابها و تنوع زیستی آن از جمله پرندگان مهاجر نداشته است.
هرچند پرداخت حقآبه تالابها براساس «آییننامه جلوگیری از تخریب و آلودگی غیرقابل جبران تالابها»، قانون «حفاظت، احیاء و مدیریت تالابهای کشور» همچنین «قانون هوای پاک» بر عهده وظیفه وزارت نیرو است اما سازمان حفاظت محیط زیست نیز به عنوان متولی حفاظت از تالابها و ناظر بر پرداخت حقآبه آنها مورد انتقادات زیادی قرار گرفته است چراکه در بسیاری از موارد موفق نشده این حق را آنطور که لازم است از سایر دستگاههای ذیربط مطالبه کند.
تغییر مسیر مهاجرت
ایمان معماریان، کارشناس حیات وحش، نیز در مورد وضعیت پرندگان آبزی و کنارآبزی گفت: از آنجایی که تمام تالابهای ایران تحت تاثیر وضعیت خشکسالی قرار گرفتهاند لذا بسیاری از آنها بهطور کامل خشک شدهاند و بسیاری هم در حال خشک شدن هستند، در نتیجه خیلی از پرندگان که سالهای سال مسیر مهاجرتشان به سمت ایران بوده است، مجبور به تغییر مسیر مهاجرت خود شدند. خشک شدن تالاب و از بین رفتن زیستگاه نه تنها برای محیط زیست مشکل ایجاد میکند بلکه باعث از بین رفتن تعداد بسیار زیادی از پرندگان نیز میشود که مسیر مهاجرتشان طی چند میلیون ساله بدین شکل بوده است.
قتلعام آشکار پرندگان مهاجر
او افزود: اما خشک شدن تالابها تمام دغدغه کارشناسان و فعالان محیط زیست درباره حیات پرندگان مهاجر نیست. شکار و صید یکی از عواملی است که طی حداقل پنج سال گذشته در برخی استانها برای بسیاری از پرندگان مهاجر فاجعهآفرین بوده است. هر ساله ۵۰۰ هزار تا بیش از یک میلیون بال پرنده مهاجر که برای زمستان گذرانی به تالابهای شمال کشور مهاجرت میکنند از سوی شکارچیان و صیادان به دام میافتند و بهصورت علنی با قیمتهایی بالا در بازار فریدونکنار به فروش میرسند. این کشتار فجیع تنها به پرندگان مهاجر شمال کشور و استان مازندران ختم نمیشود بلکه در استان خوزستان نیز بسیاری از پرندگان مهاجری که برای زمستانگذاری از اوایل زمستان تا اواخر اسفند ماه از مناطق سردسیر به تالابها و رودخانههای استان خوزستان مهاجرت میکنند به همین سرنوشت تلخ دچار میشوند. علیرغم اینکه در استان مازندران روشهای نامتعارف صید پرندگان ازجمله نصب دام هوایی، گذر و کرس ممنوع اعلام شده است اما در کنار دامگاهها و شالیزارهای شهرستان فریدونکنار دامهای هوایی در سطح بسیار وسیعی دیده میشود و گوشت پرندگان مهاجر بهصورت علنی در بازار فصلی فریدونکنار به فروش میرسد. معماریان اظهار داشت: فاجعه صید و شکار تنها به فریدونکنار محدود نمیشود و تمام استان مازندران پوشیده از دام و تورهای هوایی است.۹۰ درصد صید و شکار پرندگان مهاجر در استان مازندران بهصورت غیرقانونی انجام میشود و سازمان متولی نیز هیچ اقدامی در این زمینه انجام نمیدهد. بهنظر میرسد که در رابطه با شکار پرندگان مهاجر، در استان مازندران قانون متفاوت با سایر استانهای کشور اجرا میشود چون تورهای هوایی که براساس قانون جزو ابزار و ادوات ممنوعه شکار و صید به حساب میآید به وضوح در این استان مشاهده میشود اما اداره کل محیط زیست استان مازندران انگار نمیخواهد آنها را ببیند. این کارشناس معتقد است: سادهترین و نخستین اقدام در زمینه مقابله با صید و شکار پرندگان مهاجر برخورد با متخلفان و جمعآوری تورهای هوایی است اما چنین اقدامی از سوی سازمان متولی صورت نمیگیرد و این بیملاحظگی و عدم تدبیر سازمان حفاظت محیط زیست باعث شده این روش نادرست به استانهای دیگر کشور نیز سرایت کند. او افزود: سازمان حفاظت محیط زیست باید از هماکنون به فکر ساماندهی وضعیت تالابها و مساله صید و شکار پرندگان مهاجر باشد اما بهنظر میرسد که سازمان، مدیریت صید و شکار و مدیریت بر زیستگاهها را رها کرده است. این سازمان متاسفانه طی سالهای اخیر امانتدار خوبی نبوده و در صیانت و حفاظت از محیط زیست موفق عمل نکرده است.
لابیهایی که مانع از برخوردها میشود
عبدالله سالاری، کارشناس حیات وحش، نیز نظرات مشابهی دارد.او میگوید: دامگاهها و صید و برداشت بیرویه از پرندگان مهاجر از جمله چالشهای مهم و لازم است با متخلفان برخورد شود اما لابیهایی که یک عده دارند مانع از این برخوردها میشود. با اینکه پرونده صید و شکار و فروش پرندگان مهاجر در فریدونکار همچنان باز است اما متاسفانه هنوز هیچ اتفاق خاصی در این خصوص رخ نداده است. این کارشناس حیات وحش، فرهنگسازی را یک اصل اساسی در بحث حفاظت عنوان و اظهار کرد: از آنجایی که عرضه پرندگان مهاجر و صیدهایی که اتفاق میافتد ناشی از تقاضاست لذا فرهنگسازی و انجام مطالعات عمیق در این حوزه ضروری به نظر میرسد. شناخت ناکافی مردم و مسوولان از حیات وحش و محیط زیست و اکوسیستم باعث شده است که دغدغهمندی هم نسبت به این موضوع وجود نداشته باشد. ما باید با همکاری سازمانهای مردم نهاد و انجمنها و دغدغه مندان محیط زیست و حیات وحش این فرهنگ عمومی نسبت به محیط زیست را بالا ببریم.
ایران؛ نقطه پایانی سفر پرندگان مهاجر
ایران در سالهای اخیر نقطه پایانی سفر هزاران پرنده مهاجر شده است؛ پرندگانی که اگر میتوانستیم به آنها میگفتیم که پروازشان به ایران را برای مدتی لغو کنند. هرچند سازمان حفاظت محیط زیست به عنوان متولی باید تمهیداتی برای آبگیری تالابها و مقابله با شکار و صید گسترده پرندگان مهاجر در برخی استانهای کشور اتخاذ کنند اما مردم نیز میتوانند از روشهای دیگری به این پرندگان کمک کنند. تنها ممنوع اعلام کردن شکار و صید موجب حل مشکل نمیشود همانطور که با وجود ممنوع اعلام شدن ابزار و ادوات شکار پرندگان مهاجر هم شاهد شکار و فروش علنی پرندگان مهاجر بودهایم بنابراین کاهش تقاضای گوشت پرندگان مهاجر میتواند نقش موثری بر کاهش اقدام به شکار پرندگان مهاجر داشته باشد. اگر مردم از بازارهای فروش گوشت پرندگان مهاجر خرید نکنند تقاضا و به تبع آن درآمدزایی افراد سودجو نیز کمتر میشود و این مهم میتواند نقش مهم و تاثیرگذاری در زمینه جلوگیری از شکار پرندگان مهاجر داشته باشد.